بررسی جایگاه زنان در انتخابات مجلس
همیشه اقلیت
اصغر صوفی- خبرنگار
تعداد و درصد حضور نمایندگان زن در ادوار مختلف مجلس همواره مورد توجه بوده است. در انتخابات یازدهمین دور مجلس شورای اسلامی هم تعداد زنان راهیافته به مجلس میتواند بهعنوان شاخصی برای ارزیابی مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان مورد ارزیابی قرار بگیرد. از این منظر، بسیار مهم است که زنان بهعنوان نیمی از جمعیت کشور چه سهمی از کرسیهای مجلس را در اختیار میگیرند؛ مجلسی که برای تمام جمعیت کشور تصمیم میگیرد و آن تصمیمات همه مردان و همه زنان جامعه را دربرمیگیرد.
نگاهی به تعداد نمایندگان زن در ادوار مختلف مجلس، نشاندهنده سهم نامتوازن و ناچیز آنها از کرسیهای پارلمان است. براساس نتایج اولیه انتخابات یازدهمین دور مجلس، از سراسر کشور 17زن به مجلس راه یافتهاند. به علاوه اینکه، یک زن دیگر (فاطمه آجرلو) از حوزه انتخابیه کرج به دور دوم انتخابات راه یافته است. اگر آجرلو موفق به ورود به مجلس شود، مجلس یازدهم با 18نماینده، رکورد حضور بیشترین نماینده زن را به نام خود ثبت خواهد کرد.
مجلس یازدهم از حیث تعداد حضور نمایندگان زن به مجلس دهم بسیار شبیه است؛ پیش از این، رکورد حضور بیشترین نماینده زن با 17نفر به نام مجلس دهم ثبت شده بود. در این دوره نیز صلاحیت مینو خالقی، نماینده منتخب مردم اصفهان توسط شورای نگهبان رد شد و او از راهیابی به مجلس بازماند و درنهایت مجلس دهم با حضور 17نماینده زن کار خود را آغاز کرد. بنابراین تا پیش از برگزاری دور دوم انتخابات مجلس یازدهم (29فروردین 1399) و تعیین سرنوشت آجرلو، تعداد قطعی نمایندگان زن در مجلس بعدی مشخص نخواهد شد.
صرفنظر از رکوردها، تعداد نمایندگان زن در ادوار گذشته مجلس، سهم ناچیز زنان از کرسیهای مجلس را نشان میدهد؛ مجالس اول تا سوم با 4نماینده، کمترین نماینده زن را در خود جای دادهاند و در دورههای بعد تعداد زنان با شیب بسیار ملایمی افزایش پیدا کرده است. افزایش رقم 4به 17پس ازگذشت 4دهه از انقلاب اسلامی و برگزاری 11انتخابات مجلس همچنان نامتوازن بوده و زنان قانونگذار کمتر از 7درصد از کل نمایندگان را تشکیل میدهند.
سهم کاهنده زنان در رقابت
در مرحله پیش از انتخابات، حضور زنان در مرحله ثبتنامها و تأیید صلاحیتها نیز بسیار کمتر از مردان است؛ مطابق اعلام ستاد مرکزی انتخابات، از مجموع کل داوطلبانی که موفق به ثبتنام نهایی در انتخابات مجلس یازدهم شدند، 1605نفر زن و 12291مرد بودند که نسبت آنها 12درصد برای خانمها و 88برای آقایان بوده است.
این تعداد داوطلب زن، پس از بررسی صلاحیت و نامزدهای قطعی انتخابات باز هم کاهش یافت و از میان 7100نامزد نهایی، تنها 736زن معادل 10درصد از کل نامزدها به مرحله نهایی انتخابات راه یافتند. بهعبارت دیگر، بهطور میانگین، برای هر کرسی مجلس 2زن با 21مرد رقابت کردند و نتیجه این شد که کرسیهای مجلس میان 17زن و 273مرد تقسیم شدند. سهم زنان از کرسیهای مجلس چیزی حدود 6درصد یا کمتر است.
اگر به فرایند آغاز تا پایان رقابتهای انتخاباتی دقت کنیم(جدول زیر)، حضور زنان کمرنگ و کمرنگتر شده است؛ درحالیکه زنان در آغاز رقابتهای انتخاباتی(مرحله ثبتنام) 12درصد از رقبا را تشکیل میدهند اما تعداد کمتری از آنها به مرحله نهایی رقابتها راه یافتهاند. در تفسیر اولیه میتوان گفت: 1.زنان جامعه در مقایسه با مردان، امکان، فرصت یا رغبت کمتری برای ورود به رقابتهای انتخاباتی دارند. 2.درصد زنانی که ردصلاحیت شدهاند، به نسبت مردان بیشتر است. 3.نظام انتخاباتی و رفتار انتخاباتی رأیدهندگان متاثر از شرایط جغرافیایی و فرهنگی، سهم زنان از کرسیهای مجلس را کاهش داده است.
نکته دیگری که در ارتباط با حضور زنان در رقابتهای انتخاباتی مجلس یازدهم قابل اشاره است، توزیع نامتوازن در سطح حوزههای انتخابیه است؛ در انتخابات اخیر، 61حوزه انتخابیه اساسا هیچ کاندیدای زنی برای حضور نداشت. بهعبارت دیگر، مجموع 736کاندیدای زن در کل کشور برای 229کرسی رقابت کردند. در مقابل بیش از 6000کاندیدای مرد برای تمام 290کرسی امکان رقابت داشتند.
جای خالی زنان در سطوح عالی
بهطور کلی، حضور زنان در مجلس شورای اسلامی تابعی از حضور زنان در مناصب مدیریتی و سیاسی در سطوح عالی کشور است؛ چنان که شاهد هستیم در کابینه رئیسجمهور، در میان وزرا، هیچ وزیر زنی حضور ندارد. این پدیده را میتوان معلول سیستم سیاسی درنظر گرفت که به واسطه قوانین نوشته و نانوشته، با وجود آمادگی و ظرفیتهای گوناگون، مانع از حضور این بخش از جامعه در سطوح تصمیمگیری شده است؛ تا جایی که حسن روحانی، رئیسجمهور در مقاطع مختلف از کارشکنی نهادهای مختلف برای انتخاب زنان بهعنوان وزیر سخن گفته بود و اخیرا هم طی اظهاراتی گفت: «در انتخاب وزیر زن دست رئیسجمهوری را باز بگذارید.» اینکه احمدینژاد امکان انتخاب وزیر زن داشت و حسن روحانی این امکان را نداشت، یک قانون نانوشته است. اما شرط «رجل» بودن برای انتخابات ریاستجمهوری یک قانون مدون است.