سعید مروتی
روزنامهنگار
از جشنواره تا جشنواره؛ این قرار همه این سالهای سینمای ایران بوده است. سال سینمایی یک ماه زودتر از پایان سال، آغاز میشود و به پایان میرسد. مراسم تحویل سال سینمایی عملا از همان فردای مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر برگزار میشود. البته چند روزی بازتابهای جشنواره ادامه مییابد ولی بیشتر خبرهای داغ سینمایی متمرکز بر برنامه اکران نوروزی است. از اسفندماه سینمای ایران ورود به سال نو را جشن میگیرد. سال سینمایی همیشه با امیدها و آرزوها آغاز میشود؛ با بهترین بستهبندی برای اکران نوروزی و گیشه پررونق و فیلمهای پرفروش. سالهاست میان سینماگران رقابت شدیدی برای در اختیار گرفتن اکران نوروزی شکل میگیرد. سینماداران و پخشکنندهها بهترین و جنجالیترین فیلمهای جشنواره فجر را در کنار کمدیهایی که فروششان تضمینشده به نظر میرسد قرار میدهند تا سال نوی سینمای ایران را با جذابترین فیلمها آغاز کنند. البته در کنار امید، بیم هم حضور دارد. سینمایی که همچنان با مشکلات انبوه مواجه است؛ سینمایی که بحران مخاطب برایش همچنان مسئله است و سینمایی که انگار عادت کرده همیشه در معرض تهدید باشد. این سینمای ایران است که در طول 4دهه فراز و نشیبهای فراوانی را پشتسر گذاشته.
سینمایی که بارها پوست انداخته و متحول شده و دستاندرکارانش در حد مقدور و ممکن کوشیدهاند آینهای از اجتماع را پیشروی مخاطبان قرار دهند. اینکه این مسئله چقدر به واقعیت نزدیک شده و چقدر تصور سینماگران از انعکاس مسائل اجتماعی روز دقیق، اسنادی و درست بوده، البته نکتهای دیگر است.مرور سینمای98 نشان میدهد، مشکلات بزرگترین صنعت سرگرمیساز ایران، همچنان ادامه یافته و در سال سختی که جامعه ایرانی سپری کرده، سینماگران کوشیدهاند همچنان فیلم بسازند و از دل این ساختار معیوب، به آنچه دلخواهشان است دست یابند. از کوشش برای رسیدن به فروش بالاتر که اغلب با کمدیسازی معنا و مفهوم یافته تا تلاش برای حفظ بیان شخصی و آنچه رسالت اجتماعی خوانده میشود.
در یکی از سختترین سالهایی که اقتصاد ایران پشت سر گذاشت، گیشه سینماها هم متأثر از این مسئله قرار گرفت و در کنارش رخدادهای اجتماعی هم در برخی مقاطع، سینما رفتن را به اولویت چندم مخاطبان بالقوه فیلم ایرانی تبدیل کرد. در سال پرحادثه 98، طبیعی بود که از میانههای پاییز، نبض گیشه به خوبی نتپد. سینمای 98 در تولیدات استراتژیکش همچنان تکیه بر نهادهای دولتی و حکومتی دارد و تقریباً هیچ فیلم عظیمی با سرمایه بخش خصوصی تولید نشد. تعدادی از این فیلمها در جشنواره امسال حاضر بودند و میشود درباره میزان توفیق یا ناکامیشان صحبت کرد. جالب اینکه بخشی از آنچه سینمای مستقل ایران نامیده میشود هم با حمایت مالی دولت امکان تولید یافتند. بنیاد سینمایی فارابی امسال به جای تمرکز بر تولید چند فیلم انگشتشمار، حمایت عامتری را در نظر گرفت و با همان سرمایهگذاری خرد چندین فیلم ارزان ساخته شد که باز تعدادی از مهمترینهایش در فجر سیوهشتم به نمایش درآمد. سال 98 سینمای ایران همچنان با تکیه بر سرمایههای سرگردان، هزینه بسیاری از تولیداتش را بهدست آورد. سرمایههای سرگردانی که وقتی در کنار حمایتهای نهادهای دولتی و حکومتی قرار گرفتند به نتیجه عجیبی منجر شدند. در سال رکود اقتصاد ایران و در سال بحرانهای معیشتی و چالشهای اجتماعی و سیاسی و در سالی که خبرهای بد از یکدیگر پیشی میگرفتند و حزن روی حزن میآمد، سینمای ایران رکورد تولید فیلم را شکست. اینکه چگونه در سال رکود میتوان به رونق در تولیدات سینمایی رسید، خود میتواند موضوع پروندهای مفصل باشد.
در سالی که همچنان کمدیها در کنار چند درام اجتماعی، پرفروش شدند و مطابق معمول بسیاری از فیلمهای اکرانشده سرمایه اولیهشان را باز نگرداندند و بازار تولید همچنان پررونق بود. سینمایی که با بحران خو گرفته و با آن بزرگ شده، در هر شرایطی میتواند راهی برای ادامه بیابد. مرور سینمای98 نشان میدهد که این راه شاید خیلی مطلوب نباشد ولی در شرایط فعلی گزینه دیگری هم وجود ندارد و برای زنده ماندن باید به همینها قناعت کرد و ادامه داد تا شاید روزی روزگاری، سینمایی بالنده که آرزوی همه ماست، از آرمان به واقعیت تبدیل شود. فعلا زنده ماندن در اولویت است تا چگونه ماندن.
رکوردشکنی
در سال رکود
در سال رکود اقتصاد ایران و در سال بحرانهای معیشتی و چالشهای اجتماعی و سیاسی و در سالی که خبرهای بد از یکدیگر پیشی میگرفتند و حزن روی حزن میآمد، سینمای ایران رکورد تولید فیلم را شکسترکوردشکنی
سال سینمایی همیشه یک ماه زودتر از آغاز سال نو تحویل میشود
میخواهم زنده بمانم!
سینمای ایران در سال98 چه مسیری را طی کرد؟
در همینه زمینه :