• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 19 بهمن 1398
کد مطلب : 94662
+
-

کدام فساد، کدام افشاگری

کدام فساد، کدام افشاگری

علی مصلح- روزنامه‌نگار

«روز بلوا» بدساخت و اعصاب خردکن نیست. در اجرا و کارگردانی تماشاگر را دست‌کم نمی‌گیرد. بازی بابک حمیدیان در نقش یک روحانی که خودش را ناگهان در میان مناسبات پیچیده و کثیف اقتصادی می‌بیند، قانع‌کننده است. اما این تریلر افشاگرانه درباره فساد اقتصادی و پشت پرده مؤسسات مالی و اعتباری هیچ‌وقت نمی‌تواند به نقطه‌ای فراتر از شایعات و خبرهای غیررسمی که هرروز در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر می‌شود، برسد. چون درباره افراد و روابطی حرف می‌زند که حتی مؤسسه اوج به‌عنوان تهیه‌کننده اجازه ندارد به صراحت از آنها بگوید یا شاید نمی‌خواهد. از جایی به بعد این ملاحظه مهم لو می‌رود و می‌دانیم قرار نیست چیز جدیدی ببینیم. جالب است که یکی دو بار در دیالوگ‌های فیلم به جنجال‌های اینترنتی طعنه زده می‌شود اما خود «روز بلوا» در قصه و محتوا به یکی از همین شایعه‌ها و جنجال‌ها تبدیل می‌شود. آن دانه‌درشت‌ها که نامشان مگو است، به همان شکل باقی می‌مانند و حتی شخصیت پدرزن (با بازی داریوش ارجمند) در هاله‌ای از ابهام پناه می‌گیرد و محدود می‌شود به این جمله که «من به خیلی‌ها وصلم». این خیلی‌ها چه کسانی هستند؟ اینها که چندصد میلیارد تومان برای‌شان شبیه شوخی است، از کجا آمده‌اند؟ از کره ماه؟ وقتی سازندگان فیلم اجازه پرداختن به آنها را ندارند، اصلا چرا این فیلم ساخته شده؟
فیلم غیرمستقیم به روی آوردن بخشی از روحانیت به تجمل اشاره می‌کند. عماد (بابک حمیدیان) اواخر فیلم به همسرش می‌گوید باید از نو شروع کنیم و مشکل از جایی شروع شد که زندگی‌مان این شکلی شد. به خانه محل زندگی‌اش اشاره می‌کند که چند دقیقه قبل پدرزن بانفوذش گفته بود خانه چند میلیاردی. «روز بلوا» در پایان این نتیجه‌گیری را مقابل چشم تماشاگر می‌گذارد که عماد غفلت کرده و به نزدیکانش اعتماد داشته و ناگهان خودش را ناخواسته شریک زد و بند و رشوه و زمین‌خواری و… دیده اما هرکاری می‌کند که این روند را متوقف کند، حق مردم را برگرداند و وقتی می‌بیند حرکت شخصی کافی نیست، در پایان اسناد سوءاستفاده را تحویل قانون می‌دهد و خودش می‌نشیند تا قانون تصمیم بگیرد. اما اینکه ملودرام خانوادگی نیست تا با پایان باز قانع‌کننده از آب دربیاید. منطق فیلم افشای تدریجی روابطی است که عماد از آنها بی‌خبر بوده. این پایان‌بندی یعنی همه‌چیز پوچ بود. تماشاگران قرار است تیتراژ پایانی که می‌آید نچ نچی کنند و از سینما خارج شوند. اما آنها که هر روز با دیدن و خواندن و شنیدن خبرهای بزرگ‌تر موثق و غیرموثق درباره فساد و اختلاس و سوءاستفاده از بیت‌المال با صدای بلندتر نچ نچ می‌کنند. به همین دلیل «روز بلوا» توخالی و هیاهو برای هیچ به‌نظر می‌رسد. جایی در فیلم یک نفر مخفیانه مشغول فیلم گرفتن با موبایل از عماد هنگام سوار شدن بر ماشین «هفتصد میلیونی» است تا منتشر کند. خود فیلم حتی در همین حد هم شهامت ندارد. از عده‌ای و شبکه‌ای می‌گوید که در روز روشن پایه‌های اقتصاد کشور را می‌خورند اما از آنها تصویری موهوم و مبهم می‌سازد و قهرمانش را تبرئه می‌کند و تمام.

این خبر را به اشتراک بگذارید