2روز بعد از تخریب سقف مدرسهای در هرمزگان، همشهری در گفتوگو با کارشناسان آموزشی بررسی کرد
آوار بیصدای مدارس فرسوده
فهیمه طباطبایی ـ خبرنگار
سقف کلاس روی دختربچهها و پسربچههای 7، 8 ساله فرو ریخته. صورتهای کوچک بهتزدهشان از گچی که روی آن ریخته سفید سفید است و از مانتوهای صورتی و روپوشهای آبیشان خاک است که پایین میریزد. 2 تکه چوب و آهن کنار نیمکتهای خاکی آوار شده و دختربچهای آن وسط در حال گریه بیامان است. آن دیگری که دقیقا زیر آوار بوده و بینی و پیشانیاش از گچ سفید شده، متعجب در میان کلاس ایستاده و این سو و آن سو را نگاه میکند و حتی نمیداند در برابر دوست ترسیدهاش چه واکنشی نشان دهد. این تصویری است از کلاس درس مدرسه «پورولی» در روستای راونگ میناب بندرعباس که در دهه 40ساخته شده و جزو مدارس فرسودهای است که باید تخلیه میشده، اما معلوم نیست چرا دانشآموزان همچنان در آن درس میخواندند.
داستان مدارس پیر و فرسوده و کلاسهایی با سقفهای نمور و فروریخته و بخاریهای نفتی کهنه، قصه پردرد و بلایی است که بارها و بارها تکرار شده، اما انگار قرار نیست نقطه پایانی برای آن باشد. هفدهم مهرماه 97بود که دیوار حیاط مدرسه روستای گرماش سنندج بر سر دنیا ویسی، دانشآموز کلاس اولی خراب شد و او که تازه 17روز بود به مدرسه میرفت، جانش را از دست داد. یا دبستان دونوبته پسرانه و دخترانه شهید سالاری در منطقه 19که ابتدای سال تحصیلی بهخاطر فرسودگی و نشتی لولههای شوفاژ سقف و دیوارهایش در حال تخریب بوده و برای2 هفته تعطیل شد. قصه سوختن مدرسه شینآباد و درودزن هم که بسیار معروف است.
چه تعداد از مدارس فرسودهاند؟
حالا سؤال اینجاست که چه تعداد از مدارس کشور فرسودهاند و چرا آموزش و پرورش این مدارس را تعطیل و نوسازی نمیکند و حتی اجازه میدهد دانشآموزان در مدارس خطرناک درس بخوانند؟ آنطور که محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش 28آبانماه امسال در همایش ملی بانوان و خانواده خیرین مدرسهساز گفته بود: «در مجموع حدود ۳۰ درصد مدارس ایران نیازمند توجه ویژه برای مقاومسازی و بازسازی هستند؛ بهطوریکه از این تعداد 12درصد مدارس تخریبی و ۱۸درصد مدارس نیازمند مقاومسازی و بازسازی هستند.» او این را هم گفته بود که «این بار بزرگ جز با کمک همه مردم برداشته نمیشود.» مهرالله رخشانیمهر، معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس هم به همشهری گفت: «بیشترین کلاسهای تخریبی بهترتیب در استانهای تهران، خراسان رضوی، گیلان، خوزستان و سیستان و بلوچستان قرار دارند و بیشترین مدارس نیازمند مقاومسازی نیز بهترتیب در تهران، آذربایجان شرقی، اصفهان، فارس و خوزستان هستند.»
حتی مدارس تهران هم فرسوده است
حالا شاید فکر کنید که بیشترین مدارس فرسوده در شهرهای کوچک و روستاهای محروم دور از مرکز ایران مانند بندرعباس، سنندج، کرمان و سیستان و بلوچستان هستند که جان دانشآموزان را در معرض خطر قرار داده اما آمارها نشان میدهد که وضعیت مدارس پایتخت در مرحله بحران است و بسیاری از آنها نیاز به تخریب و بازسازی دارند. علی شهری، مدیرکل نوسازی مدارس تهران در اینباره میگوید:« هماکنون ۱۴۶۱ مدرسه با ۱۷هزار و ۵۳۲ کلاس درس در استان تهران فرسوده هستند و نیازمند مقاومسازی یا تخریب و بازسازی هستند. بیشترین مدارس فرسوده نیز ابتدا در شهر تهران و پس از آن در شهرری، اسلامشهر و شهریار هستند و این یعنی 43درصد از مدارس کل استان.»
بودجه کم؛ بهانه همیشگی مدیران
یکی از بهانههایی که مسئولان سازمان نوسازی مدارس برای رسیدگی به مدارس فرسوده - که نیاز به تخریب یا بازسازی دارند- میآورند این است که در سالهای اخیر بهدلیل مشکلات اقتصادی دولت، بودجه کافی به سازمان نوسازی مدارس تعلق نمیگیرد و همین موضوع باعث کاهش سرعت تخریب و نوسازی این مدارس شده است. اما ظاهرا این بار دولت در بودجه99 اعتبار بیشتری را برای عمران مدارس درنظر گرفته است. رخشانیمهر دراینباره گفت:«در بودجه سال96، اعتبار سازمان نوسازی مدارس 540میلیارد تومان و در سال97 هزار و 800میلیارد تومان بود که این رقم در بودجه سال 98به 2هزار و 800میلیارد تومان افزایش یافت. همچنین در سال 99نیز بیش از 5600میلیارد تومان پیشبینی شده است که نشان از جهش محسوس طی 2 سال اخیر دارد و ما امیدواریم نمایندگان مجلس این بودجه را تصویب کنند تا بتوانیم مدارس نیاز به تخریب و بازسازی را هر چه زودتر به سرانجام برسانیم.» البته این بودجهای است که هنوز از سوی مجلس تصویب نشده و مشخص نیست که چه میزان از آن اختصاص یابد اما به هر حال با بودجه سال قبل تفاوت معناداری دارد.
اولویت باید ایمنسازی مدارس باشد
اما کارشناسان درباره وضعیت مدارس فرسوده چه میگویند و راهکارشان برای نوسازی و مقاومسازی مدارسی که خطرآفرین شدهاند، چیست؟
مرتضی رئیسی، رئیس سابق سازمان نوسازی مدارس و کارشناس عمرانی درباره وضعیت مدارس کشور به همشهری میگوید:« موضوع مدارس فرسوده جدید نیست و در همه سالهای گذشته آموزش و پرورش با این مشکل روبهرو بوده است. البته باید بدانیم که تا سال 85تعداد مدارس فرسوده 70درصد و مدارس ایمن 30درصد بوده که بعد از 10سال در سال 95این نسبت برعکس شده و تعداد مدارس فرسوده به 30درصد کاهش پیدا کرده است. این اتفاق به واسطه 4میلیارد دلاری بود که طبق مصوبه مجلس هفتم پس از زلزله بم به مقاومسازی مدارس اختصاص پیدا کرد و توانست این وضعیت را کاملا برعکس کند.»
وی ادامه داد: « بهنظرم اگر اعتبار خوبی به سازمان نوسازی مدارس تعلق بگیرد، به راحتی میتوانند آن 30درصد را هم بازسازی و مقاومسازی کنند و مدارس به سمت استانداردسازی پیش برود. همچنین در سند تحول بنیادین بحث زیر نظام فضا و تجهیزات هم دیده شده و این حق دانشآموزان ماست که در مدارس استاندارد درس بخوانند. بهنظرم سازمان نوسازی بهخاطر سابقه و عملکرد مثبتی که دارد میتواند این کار را دنبال کند.»
او درباره راههای پیش روی سازمان نوسازی در شرایط فعلی اقتصادی دولت که به واسطه تحریمها میگوید نمیتواند بودجه کافی برای مقاومسازی و نوسازی مدارس درنظر بگیرد، گفت: « در تمام 40سال گذشته هر جا که آموزش و پرورش به سمت مردم رفته و از آنها کمک خواسته، از پس مشکلات برآمده، کمک از خیرین مدرسهساز میتواند یکی از راهکارها باشد. همچنین مسئولان سازمان نوسازی مدارس باید از مجموعههای حقوقی دولت و نظام در امر مدرسهسازی و مقاومسازی کمک بگیرند. البته دولت هم باید بداند که مدرسه مهمترین پایگاه اجتماعی است که 14میلیون کودک و نوجوان در آن درس میخوانند و بنابراین هر اعتباری که برای مدرسه خرج شود، نهتنها هزینه نیست بلکه کمک به فرهنگ و علم این کشور است.» رئیسی معتقد است که سازمان نوسازی مدارس باید اولویتش را ایمنسازی مدارس قرار دهد. «این موضوع باید در اولویت برنامهها باشد. ایمنسازی مدارس در هر سطحی از مهمترین برنامههایی است که باید دنبال کنیم. چه مقاومسازی بنا، چه استاندارد تجهیزات گرمایشی و بهداشتی مدارس از نکات مهمی است که در شرایط فعلی باید دنبال شود تا دیگر شاهد آتشسوزی مدارس یا فرو ریختن دیوار و سقف نباشیم.»
خیر مدرسهساز و بیمسئولیتی دولت
اگر صحبتهای مسئولان فعلی و سابق آموزش و پرورش را در چند سال اخیر پیگیری کرده باشید، هر جا که صحبت از نوسازی و بازسازی مدارس آمده است، آنها بر مشارکت مردم تأکید کردهاند. آنطور که مرحوم محمدرضا حافظی، رئیس سابق مجمع خیرین مدرسهساز کشور در اردیبهشت سال گذشته گفته بود: «650هزار خیر مدرسهساز در کل کشور فعالیت میکنند که بیش از ۳۷ درصد کل مدارس کشور توسط آنها ساخته شده است.»
وابستگی سازمان نوسازی به نیکوکاران در امر مدرسهسازی به حدی شده که موجب انتقاد برخی از کارشناسان آموزشی شده. آنها استدلال میکنند که ورود بیشمار مردم به امر مدرسهسازی باعث کاهش مسئولیتپذیری دولت شده است. سجاد امامینژاد، کارشناس مسائل آموزشی در اینباره به همشهری گفت: « کمک خیرین مدرسهساز به آموزش و پرورش در امر مدرسهسازی اقدام مثبتی است که نشان میدهد مردم کشور پذیرش بالایی در مسئولیت اجتماعی دارند و در امور اساسی مانند آموزش، مشارکتهای جدی میکنند اما این موضوع نباید باعث شود که آموزش و پرورش و دولت شانه از زیر بار مسئولیتهای خود در امر مدرسهسازی خارج کنند؛ به این معنا که هرجا مشارکت خیرین بالا برود، دولت میزان اعتبارات نوسازی، توسعه و تخریب مدارس را کاهش دهد.»
وی ادامه داد: « در سالهای اخیر شاهد این هستیم که دولت در زمینه مدرسهسازی به بهانه شرایط اقتصادی سخت و سیاستهای انقباضی دولت کوتاهی میکند و مقامات ارشد وزارت آموزش و پرورش به جای رایزنی با سازمان برنامه و بودجه یا مجموعههای حکومتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، کمیته امداد و... بهدنبال افزایش مشارکت نیکوکاران در امر مدرسهسازی هستند. اینکه دولت تنها مدام و مستمر بهدنبال جذب منابع از خیرین باشد اتفاق خوبی نیست و نشان میدهد که قصد دارد آموزش و پرورش را که مهمترین رکن کشور است با کمترین هزینه اداره کند.»
این روزها که کشور درگیر چالشهای سیاسی و اقتصادی مختلف است و تنشهای دولت در سیاست خارجی افزایش پیدا کرده، کمتر کسی حواسش به دانشآموزانی است که انواع و اقسام معضلات دور آنها را گرفته و مانع از آموزش آنها میشود. از آلودگی هوا و نبود کتاب به واسطه تحریم کاغذ گرفته تا مدرسههای فرسودهای که هر روز یکی از آنها بر سر این بچهها آوار میشود.
یکی از بهانههایی که مسئولان سازمان نوسازی مدارس برای رسیدگی به مدارس فرسوده - که نیاز به تخریب یا بازسازی دارند- میآورند این است که در سالهای اخیر بهدلیل مشکلات اقتصادی دولت، بودجه کافی به سازمان نوسازی مدارس تعلق نمیگیرد و همین موضوع باعث کاهش سرعت تخریب و نوسازی این مدارس شدهاست