
شوکران یک رابطه پنهانی
نگاهی به موضوع خیانت در سینمای ایران در گفتوگو با سعید معیدفر و کوروش ساسانی

نگار حسینخانی_روزنامه نگار
ماجرای ساخت فیلمهایی با موضوع خیانت، پس از انقلاب با «سیما»، پرستار بیمارستانی شروع شد که نقشاش را هدیه تهرانی در «شوکران» بازی میکرد؛ نقشی که باعث واکنشهای بسیار تندی از سوی جامعه پرستاران شد. اما از آن پس کمتر فیلمی با چنین موضوعی واکنشهای تند مدنی بهدنبال داشته است؛ نوعی عادیسازی و تکرار که ماحصل فیلمهایی است که در این سالها به خورد ذهنمان دادهایم. چرا فیلمهایی با موضوع خیانت در این سالها بیش از پیش سینما و تلویزیون را محاصره کرده است؟ با سعید معیدفر، جامعهشناس و کوروش ساسانی، رواندرمانگر در اینباره صحبت کردهایم.
سعید معیدفر_جامعه شناس
در دهه اخـیر خیانت شاید یکی از مهمترین موضوعات سینمای ایران باشد. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
اینکه این اتفاق تا چه اندازه عمومی شده و به آثار سینمایی راه پیدا کرده است، به آمار و پژوهشهایی در اینباره نیاز دارد؛ هرچند ما با نوعی عدمشفافیت روبهروهستیم و شاهد آنیم که خیلیها چنین روابطی را در زندگی خود پنهان میکنند. از سوی دیگر مسئولان هم چندان علاقهمند نیستند در اینباره صحبت کنند و در نتیجه همین طرز فکر باعث میشود جامعه را مبرا از چنین روابطی درنظر بگیرند. حال آنکه این روابط وجود دارد و صرفنظر از کمیت، باید بررسی شود که چرا چنین اتفاقی میافتد؛ عاملی که نشان از نوعی پنهانکاری بین افراد جامعه دارد.
بستر خیانت معمولا چه زمانی در سینما پهن میشود؟
روابط جنسی در جامعه ما امر پوشیدهای است و مردم ما مانند برخی جوامع که در اینباره صحبت میکنند، نیستند. عرف و قانون معمولا به مبارزه با روابط جنسی برمیخیزند، درحالیکه مهمترین رابطه زن و مرد را همین روابط تشکیل میدهد. همین باعث میشود مشکلات با وضوح بیشتری خود را به ما نشان دهند و باعث عدمتعادل و بیماری شوند، درحالیکه به راحتی میتوان درباره روابط حرف زد و درصورت نیاز بیماریها را درمان کرد. وقتی چنین صداقتی در رفتار وجود ندارد ممکن است راهکارهای شخصی به خیانت یا موارد اخلاقی دیگر ختم شود. گاهی ممکن است در زندگی زناشویی افراد عدمتناسب جدی داشته باشند، اما قبح طلاق و موانعی که سنت پیشرویشان قرار داده، مانعشان باشد و این موانع افراد را خسته و سرخورده کند و باعث طلاق عاطفی و خیانت در آنها شود. همین درگیریها برای مخفی نگهداشتن طلاق باعث میشود که درامهای سینمایی اتفاق بیفتد.
چرا طبقه متوسط همواره در سینمای ایران مهره ثابتی برای خیانت کردن محسوب میشود؟
شاید به این دلیل باشد که این عمل(خیانت) در طبقه متوسط مقبوحتر به چشم میآید، چون بحث اخلاق در این طبقه بسیار مهم است. زنان طبقه متوسط کنشگر هستند و درام داستان را بیشتر پیش میبرند. شاید این خیانت در طبقه پایین و بالای جامعه تعاریف دیگری پیدا کند چون به سنت و پول مربوط است و بُعد عاطفی کمرنگتری خواهد داشت. سطح انتظارات زوجها در طبقات متوسط براساس عرف نیست بلکه تکیه بر شخصیت و نگاه زن و مرد دارد که سازنده شخصیتشان در فیلم است.
تیپ سرمایهدار معمولا در کلیشههای سینمایی به فکر خیانت است. چرا چنین تصویری از تیپ سرمایهدار برای ما بهوجود آمده است؟
این عمل ریشههای قدیمیتری دارد و شاید بازنمای آن مَثَل است که میگوید «نگذارید مردان شلوارشان دوتا شود» و شاید به این خاطر است که تعدد همسر برای مردان در سنت ما چندان مقبوح نیست. این مسئله در ذهن مردان نهادینه شده است. حتی بسیاری از زنان در ناخودآگاه خود و در زمان قضاوت، به این فکر میکنند که «مرد است و میتواند...». تلقی اینکه ثروت تنها مشکل مردان برای زندگی متنوعتر است نیز به این دیدگاه دامن میزند. حال اگر زنی بخواهد چنین عملکردی داشته باشد، بهشدت با او برخورد خواهد شد. همین باعث میشود در بدو ماجرا، زنان درگیر مسائل قانونی، عرفی و ناموسی شوند و خیانت برایشان مرگ را بهدنبال داشته باشد. همین دیدگاه باعث میشود درباره خیانت خیلی چیزها نوشته و ساخته شود.
چگونه ازدواجهای سنتی در جوانی باعث سرخوردگی در میانسالی و ایجاد خیانت خواهد شد؟
نوع تعامل 2جنس در دورههای آغازین زندگی مشترک است. ما از کودکی مجهز به ذهنیتی میشویم اگر زوج یکدیگر را برای بقای نسل ببینند، ناخودآگاه افراد جنس مقابل را بهعنوان سوژه جنسی میبینند و نه انسان. در جوامع دیگر چون تعامل 2جنس بازتر است، نوعی تعادل اتفاق میافتد. اما برخوردهای حذفی و امنیتی مشکل را حل نمیکند بلکه آن را در پستوها تقویت خواهد کرد. اگر ما این امر را نه بهعنوان ناهنجاری بلکه بیماری نگاه کنیم، شاید بتوانیم با کمک روانکاوی فرد را به زندگی سالم بازگردانیم.
آیا نمایش چنین فیلمهایی نگاه جامعه را به مقولهای چون خیانت عادیسازی نمیکند؟
این مسئله از 2بُعد قابل بررسی خواهد بود؛ علاقه به این نوع فیلمها بخشی از ناخودآگاهی است که وجود دارد، اما فرصت بروز پیدا نکرده است. گاه تعدد این نوع فیلمها باعث عادیسازی روابط میشود و باعث میشود فرد خود را تنها نبیند و عضوی از یک پدیده اجتماعی درنظر بگیرد. اگرچه شاید فیلمسازان علاقه داشته باشند فیلمهایشان بُعد منفی خیانت را نمایش دهد، ممکن است نتایج معکوسی در جامعه داشته باشد، مگر آنکه فیلم مجهز به ابعاد و افکار عمیق باشد و بتواند رواندرمانی کند که البته معمولا چنین نیست. بسیاری از این فیلمهای ساده با فرمی تکراری به بیان مسئله میپردازند. شاید رواج این فیلمها به ناخودآگاه هنرمند برگردد. شاید هنرمند هم خود را در فیلم میبیند.
در جوامع دیگر چون تعامل 2جنس بازتر است، نوعی تعادل اتفاق میافتد. اما برخوردهای حذفی و امنیتی مشکل را حل نمیکند بلکه آن را در پستوها تقویت خواهد کرد اگر ما این امر را نه بهعنوان ناهنجاری بلکه بیماری نگاه کنیم، شاید بتوانیم با کمک روانکاوی فرد را به زندگی سالم بازگردانیم
کوروش ساسانی_روان درمانگر
از منظر روانشناختی فیلمهای جدید سینمایی را که به موضوع خیانت تجهیز شدهاند، چگونه بررسی میکنید؟
«خیانت»، کلمهای است که بار قضاوت به همراه دارد؛ از اینرو سعی میکنیم چندان از آن استفاده نکنیم و با عنوان روابط اکسترامریتال یا فرازناشویی از آن نام ببریم. در دورهای که فیلم شوکران نمایش داده شد، از موضوع آن بهعنوان یکی از مشکلات خانوادههای مدرن یاد شده است. در همان سالها با حضور اینترنت در خانوادهها مردم حس کردند دیگر تنها نیستند و اشتراکاتی با یکدیگر دارند و اینترنت ارتباط میان افراد را بیشتر کرد. وقتی فضاهای مجازی ارتباط بین آدمها را تسهیل کرد مرزهای روابط زناشویی نیز دستخوش تغییراتی قرار گرفت. هر فرد برای خود مرزی روانی دارد و زوجها زمان نزدیکشدن بههم و ایجاد تعهد، مرز روانی مشترکی نیز تشکیل میدهند. حال 2 نفر بنا به تعهدی که با هم دارند قرارهایی میگذارند. این قرارها در هر زوج نسبت به زوج دیگر متفاوت است. گاهی ارتباط کلامی با نفر سوم بیرون رفتن از تعهد یا ایجاد رابطه فرازناشویی محسوب میشود، گاهی رابطه جنسی با نفر سوم تعهد زوجها را میشکند و گاهی عاشقشدن. این حدود تعهد در هر رابطهای قائم بهخود (همان رابطه) است. آنچه فیلمها میخواستند نشان دهند، خارج از موفقیت یا شکستشان، نوعی پرداختن به موضوعاتی بود که تابو محسوب میشد و کسی چندان جرأت نداشت به آن بپردازد. کمکم این موضوعات عیان شدند و بنا به کلیشه یا واقعیت به آن پرداخته شد.
چرا طبقه متوسط همواره در سینمای ایران مهره ثابتی برای خیانتکردن محسوب میشود؟
شاید بهدلیل تنوع موضوعاتی است که این طبقه با آن درگیر است. چون در طبقه ثروتمند پول است که بسیاری از موضوعات را پوشش میدهد و در طبقه فقیر همهچیز عیان است و پوششی در آن وجود ندارد و طبقه متوسط نقش خاکستری را در این بین ایفا میکند و در اکثر زمینههای اجتماعی این طبقه بهخاطر آن لایه خاکستری مورد استقبال قرار میگیرد.
تیپ سرمایهدار معمولا در کلیشههای سینمایی به فکر خیانت است؛ چرا چنین تصویری از تیپ سرمایهدار برای ما بهوجود آمده است؟
آنچه ما در سینما میبینیم ممکن است الزاما آینهای از جامعه نباشد و شاید تفکر غالب یا دستکاریشدهای باشد که نمیتوان درباره آن مطلق صحبت کرد، اما از سوی دیگر پول با خود قدرت آورده و میتواند پوشاننده مسائلی باشد. ثروت این امکان را برای افراد ایجاد میکند که کارهای غیرعرف انجام دهند. از سوی دیگر در روابط ازدواج هم پول و عامل اقتصادی نقش اساسی ایفا میکند. در جامعه ما قرار گرفتن در رابطهای متعهد مانند ازدواج، در دل خود سازوکاری اقتصادی دارد که نمیتوان آن را انکار کرد؛ بنابراین هر جایی پول بیشتری وجود دارد، امکان ایجاد رابطه فرازناشویی نیز افزایش پیدا میکند.
چگونه ازدواجهای سنتی در جوانی باعث سرخوردگی در میانسالی و ایجاد خیانت خواهد شد؟
سن پایین در ازدواج در این سالها تغییر کرده است. اتمام سن نوجوانی و رسیدن به جوانی 50سال پیش در پسران 18تا 19سالگی بود، ولی این سن هرچه پیش آمدیم بالاتر رفت. همین باعث میشود سن نوجوانی را بالا ببریم و دوره نوجوانی تغییر کند. اکنون اواخر 23 سالگی و اوایل 24سالگی را پایان نوجوانی میدانیم. این قرار و ثبات در دوره جوانی بود که مجوز ازدواج را صادر میکرد؛ نوعی ثبات در 18سالگی در دورهای و 24سالگی در دورهای دیگر. این نشان میدهد که ما با یک جابهجایی رشدی مواجهیم. ازدواجهایی که مدنظر شماست آنهایی هستند که در نوجوانی اتفاق افتادهاند و دلیل این است که مثل آونگ ذهنمان در این دوران در حرکت است و هر روز یک چیز مطلوبمان خواهد بود. علت دیگر هم این است که آنچه در میانسالی اتفاق میافتد شاید مربوط به این نباشد که فرد در جوانی تجربههایش را انجام نداده و باید این تجربه را در میانسالی داشته باشد، بلکه به بحرانهای آدمها در همان سنی که هستند، برمیگردد و ممکن است در هر سنی بروز کند؛ 30، 50 یا 60سالگی.
بهترین فیلمی که از منظر شما میتواند خیانت را نمایش دهد چه فیلمی است؟
فیلم «چشمان باز بسته» کوبریک، چون پرسشهای مهمی را مطرح میکند. بهنظرم این فیلم مرزهای تعهد به شکل سنتی را زیر سؤال میبرد.
آیا سینمای ایران توانسته بازنمایی درستی از روابط زناشویی و خیانت داشته باشد؟
مشکل بزرگ فیلمهای روانشناختی سینمای ایران این است که عمق چندانی ندارند؛ هم از نگاه روانی و هم از منظر جامعهشناختی، فیلم قابل ملاحظهای نساختهایم. شاید فیلم جذاب باشد، اما از بُعد روانشناختی و جامعهشناختی چندان وقتی برای ساختنش صرف نشده است و این یکی از معضلات سینمای ماست. مثلا این رابطه فرازناشویی به تعداد آدمها ممکن است متفاوت اتفاق بیفتد، درحالیکه ما با غالبهای ثابتی روبهرو هستیم. چندان وقت و انرژی برای تحقیق در اینباره نمیگذاریم.
مشکل بزرگ فیلمهای روانشناختی سینمای ایران این است که عمق چندانی ندارند؛ هم از نگاه روانی و هم از منظر جامعهشناختی، فیلم قابل ملاحظهای نساختهایم. شاید فیلم جذاب باشد، اما از بُعد روانشناختی و جامعهشناختی چندان وقتی برای ساختنش صرف نشده است و این یکی از معضلات سینمای ماست