دایی و تلویزیون؛ این قصه تمام نمیشود
5 پرده از یک مناقشه بیپایان
بهروز رسایلی
شوخی نهچندان مناسب مجری یک برنامه تلویزیونی با علی دایی جنجال به پا کرده و باعث شده شهریار از او بهعنوان یکی از کارچاقکنهای صداوسیما نام ببرد! البته این نخستین بار نیست که بین دایی و تلویزیون اصطکاک بهوجود میآید؛ چه اینکه پیشتر نیز به دفعات شاهد اتفاقات مشابه بودهایم. حالا گاهی تلویزیون حرف بیراه زده و کار بیجا کرده، گاهی هم دایی زیادی تند رفته و عکسالعمل نامناسب نشان داده است. برخی از پروندههای دایی و تلویزیون را بهعنوان مشتی از خروار مرور میکنیم؛ وگرنه بدیهی است که بررسی همه آنها، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود.
گوران؛ کمدین یا دلقک؟
نقطه اوج بحران بین دایی و تلویزیون جایی بود که پای کمدینی به نام سامان گوران به جامجم باز شد و در برنامه خندهبازار شروع به تقلید صدا و حرکات علی دایی کرد. گرچه از هر 3شهروند ایرانی یک نفر استعداد تقلید صدای دایی را دارد (!) اما انصافا کار گوران در این زمینه بسیار هنرمندانه بود و هواداران زیادی هم پیدا کرد. دایی اما واکنش شدیدی به موضوع نشان داد و مطالب تندی هم علیه این کمدین به زبان آورد. کار به جایی کشید که دایی، گوران را «سرباز فراری» و «دلقک» معرفی کرد و این چهره تلویزیونی هم برای دلجویی از او سر تمرین تیمش رفت. گوران که البته خیلی هم زود از تلویزیون خارج شد، معمولا در اجراهای بیرون از سازمان تندرویهای بیشتری داشت و حتی ادای تصادف شدید دایی را هم درآورد.
حق با چهکسی بود؟ بهنظر میرسد در این مورد واکنش دایی نامتناسب بود. به هر حال تقلید کمدینها از چهرههای مشهور در سراسر جهان رواج دارد و هیچچیز عجیبی نیست. هرچند گاهی در کار گوران تندرویهایی هم وجود داشت.
بازیگری که کتک خورد
2 سال پیش سایپا برای بازی با سپیدرود به رشت رفته بود که حاشیهای عجیب پیش آمد. در جلسه فنی سایپاییها که در هتل برگزار میشد، یک بازیگر گمنام صداوسیما کمی به دایی و بازیکنانش نزدیک شد. در این میان دایی تصور کرد او جاسوس سپیدرود است، مشاجره درگرفت و بعدتر آن بازیگر در گفتوگو با صداوسیمای مرکز گیلان مدعی شد دایی او را کتک زده است. سرمربی وقت سایپا هم حسابی از این مسئله شاکی شد و گفت چون تلویزیون تریبون خودش را برای طرح ادعاهای واهی در اختیار این فرد گذاشته، دیگر با هیچکدام از برنامههای صداوسیما مصاحبه نخواهد کرد. جالب است که دایی تا همین امروز روی عقیدهاش پافشاری کرده است. او حتی در نشستهای خبری هم از حضور میکروفن و دوربینهای صداوسیما در مقابل خودش جلوگیری میکرد.
حق با چهکسی بود؟ بسیار دشوار است که دراین مورد حق را به دایی بدهیم. تلویزیون گیلان صرفا ادعاهای یک نفر را بدون جهتگیری منعکس کرده و آماده بوده در قبال دایی هم همین کار را انجام بدهد. از سوی دیگر گیریم که شبکه باران در این مورد مقصر بود، گناه بقیه شبکهها و خبرنگاران صداوسیما چه بود که باید بایکوت میشدند؟
زیرنویسهای جنجالی
علی دایی یکی از چهرههای مطرح کشور بود که بعد از زلزله کرمانشاه، از مردم برای کمک به حادثهدیدگان پول جمع کرد. پس از مدتی بحث احضار سلبریتیهای فعال در این ماجرا و بررسی حسابهایشان به میان آمد. در آن مقطع خبر احضار دایی هم از طریق شبکه خبر زیرنویس شد تا دوباره شهریار خشمگین شود. او بارها علیه این رویکرد تلویزیون موضع گرفت و حتی صداوسیما را به خصومت شخصی با خودش متهم کرد. دایی در مراسم جشن تولدی که خبرنگاران بهمنماه سال گذشته برایش گرفته بودند مدعی شد صداوسیما بهطور کلی تصور نادرستی در مورد او دارد و تلاش میکند به اعتبار وی لطمه بزند.
حق با چهکسی بود؟ به هر حال شبکه خبر، کار اطلاعرسانی را انجام داده و منشأ احضار دایی نبوده است. در عین حال گلایه دایی از اینکه به او مجالی برای دفاع داده نشده هم بیراه نبود.
غائله ماساژور شخصی
آخرین تجربه مربیگری دایی در فوتبال ایران مربوط به حضورش در سایپا میشد که 2هفته پیش از پایان فصل گذشته به جدایی انجامید. دایی بعد از اخراج شدنش از سایپا، مصاحبه بسیار تندی علیه مدیرعامل این باشگاه انجام داد. پس از آن بود که بخش خبری 20:30 تریبونش را در اختیار مدیران سایپا گذاشت تا علیه دایی افشاگری کنند. در این مصاحبه، مسائلی در مورد مبالغ دریافتی شهریار و نیز حضور یک نفر در تیم بهعنوان ماساژور شخصی او(!) مطرح شد که سروصدای زیادی کرد. دایی هم البته این موضوع را سخیف خواند، ادعاهای مطرحشده را تکذیب کرد و باز هم به این بخش خبری تاخت. در جریان آن ماجرا، شورای نظارت بر صداوسیما به بخش خبری 20:30 تذکر رسمی داد.
حق با چهکسی بود؟ چندان قابل قضاوت نیست. شاید افراد درون تیم بهتر بتوانند در مورد صحت و سقم این مسائل داوری کنند.
پول بده، صغر سنی بگیر
در مورد اخیر اما مجری یک برنامه صبحگاهی با گلزنی علی دایی به تیمهای ضعیف برای خلق رکورد تاریخیاش شوخی کرده و به او پیشنهاد داده با پرداخت مبلغی، شناسنامهاش را کوچک کند تا بتواند به تیم ملی برگردد. دایی هم در مقابل از شخص رئیس قوه قضاییه خواسته با این موضوع بهعنوان سر نخ کارچاقکنی در صداوسیما برخورد کند. بعد از این واکنش و البته عکسالعملهای منفی دیگر بود که برنامه مزبور آیتمی حماسی برای دلجویی از علی دایی ساخت و به نمایش گذاشت.
حق با چهکسی بود؟ در این مورد بیشتر بهنظر میرسد دایی محق بوده باشد. شوخی بد نیست، اما مطالب طرحشده توسط این مجری، بسیار کلیشهای، دستمالیشده و تا حدی توهینآمیز بود.