محمدناصر احدی
سال1375 که شبکه4 شروع بهکار کرد، ظاهرا قرار بر این بود تا بازارِ مصرفی ایجاد شود برای بخشی از جامعه که معتقد بودند برنامههای تلویزیون نازلتر از آن است که ارزش تماشا داشته باشد. به همین دلیل هم تلویزیون در تبلیغاتش این شبکه تازهتأسیس را شبکه فرهیختگان معرفی میکرد. کاری نداریم به اینکه سیاستگذارانی که ضرورت راهاندازی چنین شبکهای را تشخیص داده بودند چقدر به اهداف خود رسیدند، اما شبکه4 هنوز هم که هنوز است در میان مردم بهعنوان شبکهای شناخته میشود که برنامههایش باب طبع مخاطب خاص است و شوخیهای مختلفی با بیمخاطب بودن آن در فضای مجازی میشود. از همان اول، جنس برنامههای این شبکه جوری نبود که برای توده مخاطب جذاب باشد و نیاز او به سرگرمی و فارغ شدن از مشکلات زندگی روزمره را برآورده سازد. در عوض، برنامههایی مانند «مردان اندیشه» و «استادان نوگرا» که در سالهای نخست فعالیت شبکه4 به روی آنتن رفت، توجه گروهی از مخاطبان را به دست آورد که با روی کار آمدن دولت اصلاحات به باز شدن فضای سیاسی و ایجاد امکان گفتوگو در جامعه دل بسته بودند.
«مردان اندیشه» برنامهای 15قسمتی و محصول سال1978 شبکه بیبیسی بود که تقریبا 30 سال بعد از تولیدش، نسخه دوبله آن از شبکه4 تلویزیون ایران پخش شد. در روزگاری که اینترنت به راحتی امروز در دسترس نبود، پخش چنین برنامهای از تلویزیونِ عبوسِ آن دوران اتفاق مهمی به شمار میرفت. برایان مگی که اجرای برنامه را بر عهده داشت، با دوبله نصرالله مدقالچی، روبهروی مهمانان نامدار و متفکرش مینشست و با هم درباره موضوعات مهم و جدی فلسفی صحبت میکردند، آن هم بهصورتیکه برای مخاطب عام قابل فهم باشد. با اینکه کتاب این گفتوگوها در سال1374 با ترجمه عزتالله فولادوند توسط نشر طرح نو منتشر شده بود، اما گویا دیدن تصویر فیلسوفانی مانند آیزایا برلین، هربرت مارکوزه و چارلز تیلور که به زبان فارسی حرف میزدند حلاوت دیگری داشت. مردان اندیشه با دوبله فارسی، به سرعت جایگاهی خاص در میان دانشجویان و نخبگان پیدا کرد و حتی کپی ویاچاس و سیدی برنامه دست بهدست میشد.
اهمیت پخش «مردان اندیشه» از تلویزیون نه در عمومی شدن مباحث فلسفی و طرح موضوعاتی بود که جامعه در حال تحول ایران در آن دوران با آنها تازه آشنا شده بود، بلکه از این منظر مهم مینمود که صداوسیما - بهعنوان فراگیرترین رسانه کشور که نقش مهمی در تربیت سلیقه و فکر طیف وسیعی از مردم دارد - متقاعد شده بود، در میان برنامههای خطابهای و تعلیمیاش، باید زمانی را به برنامهای که محور آن دیالوگ و تبادل افکار و ایده است اختصاص دهد. این اقدام از جانب صداوسیما به معنی پذیرش این واقعیت بود که جامعه ایران از گروههای غیرهمگونی با نیازها و مطالبات مختلفی تشکیل شده که باید برای نیازهای مصرفی متفاوت آن برنامهریزی کرد. به رسمیت شناختن این حق با پخش برنامههای دیگری همچون «استادان نوگرا» که در هر قسمت آن یکی از هنرمندان هنر معاصر معرفی میشد ادامه پیدا کرد. اما آنچنان که از شواهد و قرائن پیداست، این رویه در سالهای بعد چندان نپایید و مدیران و تصمیمگیرندگان بعدی شبکه4 ترجیح دادند، بهجای پخش برنامههای حوزه اندیشه و هنر، تمرکز خود را روی برنامههای علمی بگذارند. به هر حال، معمولا زبان تخصصی و موضوعات سنگین برنامههای علمی همچون زندگی دایناسورها دردسری ندارد و احتمالا این خطر را هم ندارد که ناخواسته به تربیت مخاطبانی بینجامد که به چیزهایی میاندیشند که در فضای عمومی جامعه، فضای لازم برای پرداختن به آنها وجود ندارد.
بهرغم اینکه هنوز برنامهها و گفتوگوهای فلسفی و اندیشهمحور دیدنی و ارزشمندی در بسیاری از شبکههای تلویزیونی بینالمللی تولید و پخش میشود، شاید دلیل بیمیلی تلویزیون و مخصوصا شبکه4 در سالهای اخیر به برنامههایی مشابه «مردان اندیشه»، کمرنگ شدن تسامح و تساهل در گفتمانهای سیاسی داخلی و البته تمرکز نهادهای رسمی بر بومیسازی علوم انسانی باشد.
شکست مردان اندیشه در جدال با دایناسورها
یادآوری غیبت برنامههای جذاب حوزه اندیشه در شبکه4 سیما به بهانه درگذشت برایان مگی
در همینه زمینه :