تلاش برای آبرسانی پایدار به دریاچه ارومیه
انتقال آب زاب، پسابهای تصفیه شده شهرها و لایروبی رودخانهها بخشی از آب مورد نیاز برای احیای دریاچه ارومیه را تأمین میکند
زهرا رفیعی/روزنامهنگار
دریاچه ارومیه هنوز احیا نشده است، این را از اعداد و ارقامی میتوان فهمید که این سالها بهطور دقیق سنجیده میشود. هماکنون دریاچه ارومیه حدود4میلیارد و 650میلیون مترمکعب آب دارد که نسبت به سال گذشته حدود 2میلیارد و 830میلیون مترمکعب آب بیشتری در آن جمع شده است. آنچه را که میتوان مدیون بارانهای بیسابقه بهار امسال دانست حدود یک میلیارد و 420میلیون مترمکعب است. ولی بهدلیل افزایش 0.4درجهای دمای هوای کشور در یک سال اخیر و روند رو به رشد کشاورزی غیرپایدار و مافیای سدسازی در کشور، نمیتوان به نزولات آسمانی اکتفا کرد، چرا که روند خشکیدگی در ایران به مرگ تدریجی دریاچه ارومیه منتهی خواهد شد.
اقداماتی که در 5سال اخیر برای احیای دریاچه ارومیه انجام شده است، کمکم تأثیر خود را نشان میدهد بهطوری که هماکنون تراز دریاچه به 1271.76متر رسیده است. این تراز نسبت به سال گذشته 105سانتیمتر و نسبت به سال شروع عملیات احیای دریاچه در سال 93حدود یک متر و 34سانتیمتر افزایش داشته است. اما تراز اکولوژیک و یا نیاز زیستی این دریاچه 14میلیارد و 10میلیون مترمکعب است.در این شرایط تراز دریاچه باید به 1274.1متر برسد. آخرین باری که دریاچه ارومیه این سطح از آب 4هزار و 333کیلومترمربعی را بهخود دیده به 9سال پیش برمیگردد.
علی حاجیمرادی، مسئول واحد برنامهریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه در بازدید خبرنگاران از پروژهها گفت: سطح دریاچه ارومیه از سال 83تا 94با وجود بارشهای حتی بیشتر از نرمال، سالانه 40سانتیمتر کاهش مییافت. اگر این روند ادامه مییافت در شهریور سال 95به حداقل تراز بستر دریاچه ارومیه میرسیدیم که نشانه ازدست دادن آن بود. طی 5سال اخیر فاز تثبیت و احیای دریاچه اجرا شده است و امیدواریم تا پایان سال 1406به وضعیت جدید اکولوژیک دست پیدا کنیم. طی 20سالی که در حال از دست دادن دریاچه ارومیه بودیم، حتی بارش 414میلیمتری در سالهای (86-85) و 409میلیمتری (89-88) که بیشتر از حد نرمال این حوضه آبریز است، نتوانسته بود روند خشک شدن دریاچه را معکوس کند.
نیاز به آبهای جدید داریم
براساس پیشبینیهایی که برای فاز دوم پروژه احیای دریاچه شده، قرار است تا پایان شهریور 1400یک متر دیگر به تراز دریاچه اضافه شود و تا 1406به تراز اکولوژیک دریاچه که 1274.1متر از سطح دریاست برسیم. علیحاجیمرادی درباره منابع آبی جدید برای دریاچه ارومیه گفت: فارغ از بارشها باید برنامههای تامین آب دریاچه ادامه پیدا کند و ناگزیریم به سراغ منابع آب جدید و پایدار برویم که شامل حقابه زاب و تصفیهخانه پساب شهرهای ارومیه و تبریز میشود. این پروژهها پیش از این با هدف تامین آب برای کشاورزی در دست اجرا بود ولی مجبور به تغییر هدفگذاری به نفع احیای دریاچه ارومیه شدیم.
از منابع مالی ستاد احیای دریاچه ارومیه 1450میلیارد تومان به پروژه انتقال حقابه رودخانه زاب اختصاص یافته که از رودهای مرزی بین ایران و عراق است. مسئول واحد برنامهریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه در اینباره گفت: تاکنون 29کیلومتر از این پروژه به اتمام رسیده ولی مشکل اعتبار میتواند جلوی پیشرفت این پروژه را بگیرد. پروژه انتقال آب از سد سیلوه، حدود 4ماه است که با ظرفیت 5تا 6مترمکعب آب در حال انتقال به دریاچه است.
او درباره پروژه انتقال پساب شهرها بهعنوان منابع جدید گفت: پروژههای 19گانه انتقال پساب تصفیهخانههای حوضه آبریز دریاچه نیز با منابع مالی ستاد احیای دریاچه ارومیه در حال انجام است و تاکنون 516میلیارد تومان برای آن صرف شده است که با توجه به اعتبارات موجود امیدواریم تا پایان سال98تصفیهخانه ارومیه و تبریز که حدود 60درصد بودجه راهاندازی تصفیهخانهها را بهخود اختصاص داده وارد مدار بهرهبرداری شود. با اجرای پروژههای انتقال پساب تصفیهشده حدود 300میلیون مترمکعب به دریاچه آب وارد کنیم.
پایداری آبرسانی و خشکیدگی تالابها
آبی که در بخش لایروبیشده رودخانه گدارچای در جریان است، به وضوح با بخشی که هنوز لایروبی نشده، فرق دارد. بیلهای مکانیکی، هزاران مترمربع از بستری را که تاکنون لایروبی نشده است به کناری میگذارند و راه را برای باریکه آبی که از بالا دست میآید باز میکنند. قسمت لایروبی شده، با پهنای بیشتر به سمت دریاچه ارومیه در جریان است.
سعید عیسیپور، مدیر دفتر رودخانهها و سواحل شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی درباره لایروبی رودخانه گدارچای، گفت: لایروبی این رودخانه برای انتقال آب از سد سیلوه و حوضه آبریز رود زاب به دریاچه ارومیه و همچنین کنترل سیلابها انجام میشود و انتظار میرود سالانه یک میلیارد آب پایدار به دریاچه منتقل شود.
لایروبی بستر رودخانه اگرچه منجر به بهبود جریان آب شده است، اما عوارضی نیز چون خشک شدن تالابهای محلی و کوچک و لبشور شدن آب چاهها ایجاد کرده است. این مقام مسئول البته اعتراضها را منسوب به کشاورزانی میداند که به حریم و بستر رودخانه تجاوز کردهاند. او میگوید: دریاچه ارومیه بهعنوان بزرگترین دریاچه داخلی در معرض تهدید است و تبعات خشکی آن بیشتر و بدتر از خشک شدن تالابهای محلی اطراف است. پروژههایی که هماکنون آن را انجام میدهیم حالت مسکن دارد، خیلیهای از مؤثر بودن پروژهها ناامید بودند، اما بهنظر تیم احیای دریاچه ارومیه اگر این کارها صورت نمیگرفت و باران نمیبارید، دریاچه را از دست داده بودیم. او در مورد اعتراض فعالان محیطزیست نسبت به خشک شدن تالابهای محلی گفت: اگر دریاچه ارومیه احیا شود، سایر تالابها نیز احیا خواهد شد. برای احیای تالابهای اقماری دریاچه ارومیه دریچههایی تعبیه شده است که آنها نیز در فرایند آبگیری دریاچه ارومیه، پرآب شوند.
آنچه مانع ورود حقابه دریاچه ارومیه میشود، سدسازی بیرویه و کشاورزیهای سنتی است. تا زمانی که برای توسعه پایدار در این بخشها برنامهریزی نشود، سالها بعد، پس از احیای احتمالی و اجباری دریاچه ارومیه در به همان پاشنه خواهد چرخید.