الهام مصدقیراد/خبرنگار
توسعه گردشگری و حفظ محیطزیست درکشور ما دچار نوعی تناقض است. توسعه گردشگری با تأکید بر قید بیضابطه، نابودی عرصههای طبیعی را بهدنبال داشته است. گردشگری و طبیعتگردی را نمیتوان و نباید کنار گذاشت. از طرفی محیطزیست و منابع طبیعی را باید و حتما به درستی حفظ و نگهداری کرد. دیگر کشورهای دنیا نیز کموبیش درگیر این مسئلهاند اما تا حد قابل توجهی این تضاد را حل کرده و به منفعت تبدیل کردهاند تا نه فعالیتهای گردشگری و طبیعتگردی مخرب محیطزیست باشد و نه حفظ منابع طبیعی، سد راه گردشگری. این همان هدفی است که سال گذشته در شعار جهانی گردشگری نیز خود را نشان داد؛ «گردشگری ابزار توسعه پایدار».
بیتوجهی به نیازهای مقاصد گردشگرپذیر
آنچه هماکنون محیطزیست و منابع طبیعی را متأثر از گردشگر میکند، اثرات جبران ناپذیر رفتارهای بیضابطه، عدمآموزش و فراهم کردن زیرساختهای مناسب گردشگری با توجه به مسائل زیستمحیطی است. علی شادلو، فعال طبیعتگرد معتقد است: فرهنگسازی و آموزش، اصلیترین لکنت در این مسئله است. او به همشهری میگوید: «هم مبدأ گردشگرفرست و هم مقصد گردشگرپذیر باید مورد آموزش قرار گیرد و تا محیطزیست محفوظ بماند. نه گردشگران آموزش درستی در مورد محیطزیست و منابع طبیعی دیدهاند و نه جامعه مقصد، به درستی پذیرای گردشگر شده است.»
به جز این، یک سوی دیگر این ماجرا هم امکاناتی است که در نقاط مقصد برای بار جمعیتی گردشگران باید درنظر گرفت تا محیطزیست دچار کمترین آسیبها شود که این، نیازمند هماهنگی بین دستگاههای مختلف کشور است. حمید ظهرابی، معاون محیط طبیعی سازمان محیطزیست در این خصوص با اشاره به وضعیت جنگلهای هیرکانی گفته: «بهرغم همه تلاشهایی که برای حفاظت از عرصههای طبیعی همچون جنگلهای هیرکانی صورت میگیرد، یکی از بزرگترین چالشهای حفاظت از این عرصهها، ناهماهنگی بین بخشهای مختلف کشور در اجرای فعالیتهای توسعهای است؛ بهعنوان مثال برای توسعه شهرهای شمالی کشور، جادهسازی شده، اما از سوی دیگر نتوانستیم برای افزایش پسماند که حاصل افزایش حضور گردشگران است، اقدام مؤثری داشته باشیم.» شادلو نیز در این خصوص میگوید: «نه نیازها و خدمات و انرژی گردشگری مورد توجه قرار گرفته و نه ظرفیت هر محدوده طبیعی برای ورود گردشگر.»
نگاه متناقض دستگاهها به گردشگران طبیعت
سهگانه گردشگری، محیطزیست و منابع طبیعی هرکدام دارای دستورالعملهایی برای طبیعتگردی است که گاهی اوقات در اجرا دچار تناقض میشود. شادلو به همشهری میگوید: «نگاه متولیان گردشگری، توسعه است. محیطزیست نگاه حفاظتی دارد و منابع طبیعی از زاویه مالکیت، به موضوع نگاه میکند؛ بهعنوان مثال تعداد گردشگران طبیعت برای متولیان گردشگری یک فرصت محسوب میشود، اما همین موضوع برای متولیان محیطزیست و منابع طبیعی یک تهدید به شمار میرود.» این درحالی است که متولیان در تمامی این حوزهها میتوانند با هماندیشی و اتخاذ راهکارهایی، تهدیدهای موجود را به فرصت تبدیل کرده و درعین حال بهترین حفاظت را نیز به اجرا درآورند. شیوهای که به گفته این فعال طبیعتگردی در بیشتر دنیا مورداستفاده قرار گرفته و نتایج مثبتی به همراه داشته است. «پارکهای ملی در آفریقا بهدست بخش خصوصی داده شده و حال و روز خوبی دارند و دولت نیز از این واگذاری بهره میبرد، اما در ایران پارکهای ملی در دست دولت است، حال و روز خوبی ندارد و برایش هزینه هم میکند.»
لزوم تشکیل نهادی فراسازمانی
تشکیل نهادی فراسازمانی یکی از راهکارهایی است که میتواند تناقضهای موجود در این عرصه را رفع کرده و بهترین نتایج و فواید را هم برای محیطزیست و هم برای گردشگری بهدنبال داشته باشد. نهادی شبیه «کمیته طبیعتگردی» که چند سال قبل در سازمان گردشگری و با حضور نمایندگانی از سازمان گردشگری، محیطزیست و سازمان جنگلها تشکیل و البته بعد از مدتی فعالیت، به تعطیلی کشیده شد. استعدادیابی عرصههای طبیعی دارای ظرفیت و فراهم کردن امکانات توسعه پایدار، از وظایف ذاتی این کمیته بود. شادلو نیز با اشاره به این سابقه تأکید میکند که طبیعتگردی و گردشگری پایدار نیز همچنان نیازمند چنین نهادی است؛ البته ظهرابی، معاون محیطزیست طبیعی سازمان محیطزیست هم روز گذشته از همکاری مشترک محیطزیست و سازمان جنگلها برای اتخاذ راهکارهایی برای بهرهبرداری خردمندانه از جنگلها خبر داده و توسعه طبیعتگردی را یکی از بهترین راهکارهای آن عنوان کرده است؛ البته معاون محیطزیست سخنی از سازمان گردشگری در این همکاری مشترک به زبان نیاورده است.
پایان مناقشه زیستمحیطی با گردشگری مسئولانه
تشکیل نهادی فراسازمانی با حضور سازمانهای محیطزیستی و گردشگری، میتواند منجر به حفظ منابع طبیعی شود
در همینه زمینه :