احوالپرسی از رضا یزدانی، خواننده سرشناسی که با بازی در سریال «از یادها رفته» خوش درخشید
دندانم شکست اما دلم راضی است
پرنیان سلطانی
20سال است که خواننده است و همه او را با صدای خاص، سبک موسیقی منحصر بهفرد و ترانههای اجتماعی و نوستالژیکش میشناسیم. اما چند سالی میشود که فعالیتهای این خواننده نامآشنا با دنیای نمایش هم گره خورده است؛ از خواندن برای فیلمهای سینمایی، مجموعههای تلویزیونی و حتی تئاتر بگیرید تا رفتن مقابل دوربین کارگردانهای مطرح که باعثشده چهرهاش هم مانند صدایش شناختهشده باشد. صحبت از رضا یزدانی است؛ خواننده سبک پاپ - راک که علاوه بر تولید 10آلبوم موسیقی، تاکنون برای بیش از 20فیلم سینمایی و 11مجموعه تلویزیونی تیتراژ خوانده و در چندین اثر سینمایی و تلویزیونی هم ایفای نقش کرده است. اگر هنوز نتوانستهاید رضا یزدانی را در قامت یک بازیگر به یاد بیاورید، توجهتان را به خواننده گروه موسیقی فیلم «طهران تهران»، موزیسین فیلم «بوی گندم» و «شیرو» پسر بوشهری «تیکآف» جلب میکنیم؛ نقشهایی که یکی پس از دیگری بیشتر به چشم آمد و از رضا یزدانی خواننده، یک بازیگر ساخت. به بهانه جدیدترین نقش رضا یزدانی در سریال «از یادها رفته»، سراغی از او گرفتیم تا برایمان از نخستین تجربه بازیاش در یک مجموعه تلویزیونی و سختی کار درآوردن نقش مهراد مستوفی، بوکسور عاشق تلویزیون بگوید.
خوانندگی کجا، بازیگری کجا! از ابتدا چطور پایتان به دنیای سینما باز شد؟
من فیلمبین قهاری هستم و سینما را از قبل بهصورت خیلی جدی دنبال میکردم. آرشیو بسیار مفصلی از فیلمهای مطرح دنیا دارم و تمام کارهای کارگردانهای نامآشنا از تارکوفسکی و کیشلوفسکی تا نولان، لینچ، اسکورسیزی و تارانتینو را دیدهام. برای همین بازیگری را از خیلی قبلتر دوست داشتم و از آنجا که عاشق تجربههای جدید هستم و اتفاقهای تازه را دوست دارم، وقتی برای نخستین بار به من پیشنهاد رفتن مقابل دوربین داده شد با روی باز پذیرفتم.
تیتراژخوانی و گرهخوردن با دنیای نمایش را چقدر در بازیگرشدنتان مؤثر میدانید؟ یعنی فکر میکنید اگر خواننده نبودید بازیگر میشدید؟
خب قطعا بیتأثیر نیست. من سالها کنار مسعود کیمیایی کار کردهام و از نزدیک با سینمای ایران آشنا شدهام. هماکنون بیشترین تیتراژ سینما را خواندهام و از این نظر با اختلاف نسبت به دیگر همکارانم بیشترین کار تیتراژ را داشتهام. تیتراژخوانی برای بیش از 20فیلم سینمایی و 11مجموعه تلویزیونی قطعا باعث ارتباط بیشترم با سینما شده و حتما در ورودم به عرصه بازیگری نقش زیادی داشته است.
اولین تجربه بازیگریتان فیلم «حکم» مسعود کیمیایی بود. درست است؟
بازیگری نه به آن شکل، اما بله، نخستینبار در فیلم حکم بود که مقابل دوربین قرار گرفتم. بعد از آن هم در چندین اثر سینمایی و تلویزیونی حضور داشتهام، اما جدیترین کارهایم تا پیش از سریال از یادها رفته، بازی در فیلمهای طهران تهران، بوی گندم و تیکآف بود.
بیشتر کارهایتان در حوزه بازیگری در فیلمهای سینمایی است. چطور شد تصمیم گرفتید در یک سریال تلویزیونی بازی کنید؟
همهچیز از فیلم تیکآف و فیدبکهای بعد از آن شروع شد. بعد از اینکه در این فیلم بازی کردم و اکران شد، کارگردانهای مطرح سینما و افراد مهمی در این حوزه کارم را پسندیدند و پیشنهاد کردند این مسیر را ادامه بدهم. قطعا اگر آن روز افرادی چون فریدون جیرانی، فرهاد اصلانی، رخشان بنیاعتماد، مصطفی کیایی و... از کارم تعریف نمیکردند و نمیگفتند به خوبی از پس نقشم برآمدهام، شاید هیچوقت به صرافت بازی در یک مجموعه تلویزیونی نمیافتادم. اما بعد از آن فیدبکهای مثبت که بازیگری برایم جدیتر شد، بهرام بهرامیان بازی در سریال از یادها رفته را به من پیشنهاد کرد. من بهرام را از سالها پیش میشناسم و میدانستم در کار کردن با او اتفاقات خوبی برایم خواهد افتاد. همچنین از نقش مهراد مستوفی در سریال هم خوشم آمد و احساس کردم اگر بتوانم به خوبی از پس اجرای این نقش بربیایم، مردم حتما با آن ارتباط برقرار میکنند. برای همین در نهایت تصمیم گرفتم در این سریال بازی کنم.
این نخستین باری است که در یک سریال تلویزیونی بازی میکنید. کار در این سریال تاریخی که بیش از یک سال زمان برد، برایتان سخت نبود؟
چرا، خیلی هم سخت بود. من پیش از این در فیلمهای سینماییای بازی کرده بودم که نهایتا یکماه یا 40روز وقتم را میگرفت. اما برای این سریال، نزدیک به یک سالونیم وقت گذاشتم. به هر حال من یک خوانندهام، باید سالانه یک آلبوم منتشر و کنسرتهای داخلی و خارجی برگزار کنم. من در همین مدت بازی در از یادها رفته، تور «20سال با رضا یزدانی» را داشتم؛ 10اجرا در تهران رفتم و در شهرهای رشت، شیراز، اصفهان، کرمان، تبریز و... کنسرت برگزار کردم. هماهنگکردن این اجراها با فیلمبرداری سریال واقعا کار سختی بود و خیلی از من انرژی گرفت. بهطوری که دیگر نتوانستم برای کنسرتهای خارج از کشورم کاری انجام بدهم. ضمن اینکه خاطرههای خیلی بدی هم از این سریال دارم. فروردین سال گذشته پشت میز گریم نشسته بودم که خبر فوت پدرم را برایم آوردند. یک هفته بعد هم باید سر فیلمبرداری میرفتم، چون کار میخوابید. در قسمت 13سریال و در مسابقه بوکس هم دندانم شکست که هنوز هم درگیر آن هستم. اما با همه اینها وقتی استقبال مردم از سریال و نقشم را دیدم، به این باور رسیدم که انتخابم درست بوده و بازی در این سریال برایم تجربه خیلی خوبی بوده است.
مگر چه بازخوردهایی از مردم گرفتهاید که به تحمل همه این سختیها میارزید؟
بازخوردهای مردم و حرفهایهای هنر نمایش در این مدت بسیار خوب بوده. با اینکه میدانستم فیلمنامه خوب اثر، کارگردانی بهرام بهرامیان و نقشی که برایم تعریف شده، احتمالا بازخوردهای خوبی در پی دارد اما واقعا انتظار این حد از رضایت مردمی را نداشتم. نخستین پستی که در صفحه شخصیام درباره این سریال منتشر کردم، نزدیک به 2هزار کامنت داشت. وقت گذاشتم و تمام این 2هزار کامنت را خواندم. به جز 12، 10کامنت منفی، مابقی نشاندهنده رضایت مخاطبان از سریال بود که باعث شد تمام خستگیها و تلخیهای این مدت را فراموش کنم.
در سریال روی سکانسهای عاشقانه نقش خودتان هم چند آهنگ میانی خواندهاید. این آهنگها چطور ساخته شدند؟
از همان ابتدا چند ترانه هم در قراردادم لحاظ شده بود. برای متن سریال 5،6 ترانه خواندهام که چندتای آن پخش شده است.
قصد ندارید این قطعهها را در قالب یک آلبوم منتشر کنید؟
آلبوم نه، چون یکی یکی این قطعهها بهصورت تکترک منتشر میشوند.
استقبال از این ترانهها به چه صورت است؟
خیلی عالی. دانلود ترانه «عشقت» که نخستین کار اجراشده در سریال بود، به چند میلیون رسیده است. این استقبال به قدری خوب است که شاید موزیک ویدئوی این کار را هم بسازیم.
تا از بازیگری فاصله نگرفتهایم، این سؤال را هم بپرسیم که از بازیهایی که تا به حال داشتهاید رضایت دارید یا اگر به گذشته برگردید دیگر آن نقشها را بازی نمیکنید؟
تا به حال در 3فیلم طهران تهران، بوی گندم و تیکآف نقش اصلی داشتم که هر سه کار را دوست دارم اما از خودم در تیکآف راضیترم. همه نقشهایم را حتی آنهایی که یک سکانس بیشتر نیست هم دوست دارم. شاید حالا با تجربه امروزم که آنها را میبینم، حس کنم که میتوانستم بهتر ایفای نقش کنم اما تمام این تجربههای کوچک و بزرگ باعث شده تا امروز جلوی دوربین راحتتر باشم، بهتر بتوانم دیالوگهایم را بگویم و در نقشم فرو بروم.
بهنظر میرسد میخواهید بازیگری را حرفهای ادامه بدهید؛ درست است؟
من 20سال است که خوانندهام و قطعا اولویت اول و آخرم خوانندگی است اما در کنار آن بهخاطر علاقهای که به بازیگری دارم، بدم نمیآید این هنر را هم جدیتر دنبال کنم. بعد از پخش سریال از یادها رفته، پیشنهادهای زیادی برای بازی در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی دارم. اما اول باید کار 2 آلبومی که در دست تهیه دارم انجام بدهم و تور کنسرتهای خارجیام را برگزار کنم چون در زمان بازی در سریال از یادها رفته نتوانستم اجراهای خارجی بروم، امسال اجرای آنها را در اولویت کارهایم قرار دادهام. اما احتمالا بعد از سروساماندادن بهکار اصلیام، پیشنهاد بازی در یکیدو اثر سینمایی را قبول خواهم کرد.
شما که تجربه خوانندگی و بازیگری را دارید، بهنظرتان کدام کار سختتری است؟ ایفای نقش در دنیای نمایش یا فعالیت در دنیای موسیقی؟
خب من سالها کارم موسیقی بوده، درحالیکه بازیگری را تازه شروع کردهام. برای همین نمیتوانم بدون هیچ پیشفرضی بگویم کدام یک از اینها کار سختتری است. اما برای من بازیگری بهمراتب سختتر است؛ چون در آن تجربه و تخصص زیادی ندارم. درحالیکه به واسطه 20سال حضور در دنیای موسیقی، نوازندگی، آهنگسازی و خوانندگی برایم کاملا حل شده است.
فیلمی در نوبت اکران ندارید؟
چرا، فیلم «کروکودیل» به نویسندگی و کارگردانی مسعود تکاور در نوبت اکران است.
در صحبتهایتان از تیتراژخوانی برای سینما و تلویزیون گفتید. بهنظرتان تلفیق موسیقی و سینما چقدر باعث رشد هر دو هنر میشود؟ یعنی تیتراژ خوب چقدر در معرفی مجموعه تلویزیونی یا سینمایی نقش دارد یا فیلم و سریال چقدر باعث بیشتر شنیدهشدن موسیقی میشوند؟
اگر فیلم و تیتراژ به درستی کنار هم قرار بگیرند، قطعا کمک زیادی به موفقیت یکدیگر خواهند کرد. یکی از این کمکها به این صورت است که شما احتمالا یک فیلم سینمایی را یک یا نهایتا2 بار میبینید اما اگر موسیقی آن را دوست داشته باشید، تیتراژش را بارها و بارها میشنوید. به همین دلیل اگر ویدئوی تیتراژها را با گلچینی از صحنههای فیلم یا سریال بسازند، هر بار که این تیتراژ دیده و شنیده شود، فیلم یا سریال مرور خواهد شد و این واقعا ارزشمند است.
اگر موافق باشید کمی از سینما فاصله بگیریم و به حرفه اصلیتان بپردازیم. موسیقی پاپ- راک یک سبک نو و جدید در ایران است که حتی همین حالا هم کمتر خوانندهای ریسک حضور در این سبک را به جان میخرد. شما چطور 2دهه قبل این سبک را برای کارتان انتخاب کردید و از همه مهمتر اینکه چطور در تمام این سالها بیرقیب بودهاید؟
خب علاقه شخصیام موسیقی راک است و به همین دلیل سعی کردم در این سبک کار کنم. ضمن اینکه همانطور که قبلا هم گفتم من بهشدت آدم ریسکپذیری هستم و اتفاقا هر کاری که بهنظرم سختتر باشد، انگیزهام برای انجام آن بیشتر میشود! در تمام این سالها هم همیشه سعی کردهام با آزمون و خطا، مدل کارم را تغییر بدهم و خودم را بهروز نگه دارم که این تغییرات کار بسیار پرریسکی هستند؛ چرا که ممکن است مخاطب با کار جدید ارتباط نگیرد. اما بهنظرم پذیرفتن ریسک این تغییر خیلی بهتر از این است که خودم را تکرار کنم.
بهنظرتان چرا خوانندههای جدید خیلی به حوزه پاپ- راک ورود نمیکنند؟
چرا اتفاقا، ورود میکنند، اما ماندگار نمیشوند. سبک پاپ - راک یک سبک خاص و ویژه است و مخاطبان خاص خودش را دارد. برای موفقیت در این سبک باید یکسری فاکتورهای مختلف ازجمله کار حرفهای، ترانه خوب، نوآوری در اثر و... درست کنار هم قرار بگیرند تا در نهایت منجر به جذب مخاطب شوند. اما متأسفانه خوانندههای جدید خیلی حوصله به خرج نمیدهند و ترجیحشان این است که به سمت کارهای زودبازده بروند؛ کاری که ریسک کمتری داشته باشد و سریعتر به جذب مخاطب برسد. درحالیکه اتفاقا در سبک پاپ- راک که کار جدیدتری است و افراد کمتری در آن فعالیت دارند، میتوان کارهای نو و تازهای ارائه داد که ماندگار شوند. فقط کافی است خوانندهها کمی ریسک کرده و بیشتر حوصله کنند.
گفتید در حال کار روی 2 آلبوم موسیقی هستید. طرفدارهایتان چه زمانی منتظر انتشار این آلبومها باشند؟
یکی از این آلبومها آماده انتشار است و تا یکیدو ماه آینده به بازار خواهد آمد. هنوز اسم این آلبوم مشخص نیست اما احتمالا از آنجا که یازدهمین آلبوم من بهحساب میآید، 11ترک خواهد داشت. برای آلبوم بعدی هم یک گروه موسیقی به نام «وال 52» تشکیل دادهایم و کار را آغاز کردهایم.
چرا وال 52؟! اسم گروهتان از کجا میآید؟
نوعی نهنگ در دنیا وجود دارد که به «نهنگ 52هرتز» معروف است. این نهنگ تنهاترین نهنگ دنیاست؛ چون با ایجاد فرکانس 52هرتز که بسیار بالاتر از فرکانس نهنگهاست، اجازه نمیدهد هیچ نهنگ دیگری به او نزدیک شود. ما این اسم را با این امید که کار بعدیمان فرکانس جدیدی در موسیقی باشد و باعث ماندگاری اثرمان شود، برای گروهمان انتخاب کردهایم.
و بهعنوان آخرین سؤال، مشکل امروز دنیای موسیقی را چه میبینید؟
کار سخیف. متأسفانه کار سخیف این روزها بین جامعه رواج پیدا کرده و سلیقه عمومی مردم را به سمت خودش کشیده است. تنها راه مبارزه با این آفت هم ارائه هرچه بیشتر کارهای خوب از تلویزیون است. همه کشورهای دنیا چند کانال موسیقی دارند اما متأسفانه جای چنین کانالهایی در تلویزیون ما خالی است. نتیجه این شده که در نبود دسترسی راحت به کارهای خوب و ارزشمند، مردم به سمت کارهای دمدستی و متأسفانه سخیف کشیده شدهاند. این در حالی است که تمام موزیکویدئوهای ما مجوز ارشاد دارند و قابل پخش از تلویزیون هستند. اگر موسیقی خوب از کانالهای درست بهدست مردم برسد، قطعا موسیقیهای سخیف از دنیای موسیقیمان پاک خواهند شد.
تماشای فیلم و گوشکردن به موسیقی
کارهای حال خوب کن رضا یزدانی
دوای دردهای من
رضا یزدانی، خواننده خوشصدا با سبک کاری خاصی که میتوان خودش را پایهگذار آن معرفی کرد، بیشتر وقتش را برای فعالیت در عرصه موسیقی و جدیدا هم برای حضور در دنیای نمایش صرف میکند. برای همین «وقت بیکاری» و «تعطیلات آخر هفته» برایش معنای چندانی ندارد. با این حال اما از شنیدن موسیقی خوب و تماشای فیلمهای مطرح دنیا غافل نمیشود. خودش در اینباره میگوید: «کار ما کارمندی نیست، برای همین پنجشنبه و جمعه با شنبه و یکشنبه هیچ فرقی ندارد! در این روزها هم کار میکنیم و اگر احیانا سرمان خلوتتر باشد، به کارهای عقبافتادهمان میرسیم. اما اگر چند روزی وقت فراغت داشته باشم، سفر میروم. فیلم دیدن و گوش دادن به موسیقی هم جزو برنامههای ثابت زندگیام است».
از او میپرسیم آخرین فیلمی که روی پرده سینما دیده، چه فیلمی بوده که پاسخ میدهد: «همین تازگیها فیلم سینمایی «متری شیش و نیم» را دیدم و از دیدنش واقعا لذت بردم».
سؤال بعدی ما از نوازنده گیتار الکتریک و خواننده ترانههای اجتماعی و نوستالژیک این است که در ماشین معمولا کارهای خودش را گوش میدهد یا انتخاب دیگری دارد که میگوید: «از آنجا که خیلی کار میکنم، بیشتر آهنگهای خودم را گوش میکنم تا پیش از انتشار، ایرادشان را برطرف کنم. بهعنوان مثال این روزها که در حال تهیه آلبوم جدیدم هستم، ترکهای این آلبومام را بیشتر گوش میدهم. اما اگر کارهای خودم نباشد، بیشک آهنگهای راک خارجی گوش میکنم».
رضا یزدانی در نهایت به این سؤال که وقتی حالش خوب نیست، چه کارهایی انجام میدهد، اینطور پاسخ میدهد: «فیلم میبینم، موسیقی گوش میدهم و کار میکنم. این سه همیشه حالم را خوب میکنند و دوای دردهایم هستند».
بررسی همه حضورهای رضا یزدانی در قاب تصویر
مردی که با «حکم» شروع کرد
تصویری که بیشتر ما از رضا یزدانی داریم، صدای خاص و خشدار، موهای فر و لباسهای یکدست چرمش است که از 20سال پیش تا امروز با ترانههایش برایمان خاطرهسازی کرده است. اما این خواننده راک معروف این روزها یک وجه دیگر از توانمندیهایش را هم رو کرده و آن بازیگری است. این بار یزدانی نه فقط با حضور کوتاهش در چند فیلم سینمایی و بازیکردن نقش خودش یعنی یک آهنگساز یا خواننده که با نقش یک بوکسور در یک سریال تلویزیونی حسابی غافلگیرمان کرده و باعث شده تا همه فعالان عرصه نمایش حتی منتقدان سینما هم او را بهعنوان یک بازیگر بپذیرند. در این گزارش کوتاه مروری داریم بر همه نقشهای این خواننده راک؛ از «امیر» طهران تهران در سال89 تا مهرادمستوفی از یادها رفته در سال98.
حکم، خوک و دیگر فیلمها
حکم، خوک و دیگر فیلمها
از سال1383 که رضا یزدانی لحظاتی در فیلم حکم مسعود کیمیایی مقابل دوربین قرار گرفت، تا امروز تجربه حضور در بیش از 10فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی را به فهرست کارهای هنریاش اضافه کرده. فیلمهای حکم، رئیس، چهره به چهره، تعطیلات رویایی، آبی به رنگ آسمان، خوک، ماموریت غیرممکن و...، ازجمله فیلمهایی هستند که رضا یزدانی بهعنوان یک بازیگر در آنها حضور دارد. اما بیشتر این نقشها کوتاهند؛ آنقدر کوتاه و فرعی که حتی خود رضا یزدانی هم آنها را در فهرست بازیگریهایش قرار نمیدهد.
طهران تهران
اما این خواننده پرکار و خوشصدا، نخستینبار با فیلم طهران تهران خودش را بهعنوان یک بازیگر به سینماگران مطرح کرد؛ فیلمی که سال1389در قالب 2 اپیزود ساخته شد و رضا یزدانی در آن نقش امیر خواننده یک گروه موسیقی را برعهده داشت؛ خوانندهای که سعی میکرد کنسرت برگزار کند، اما برای گرفتن مجوز با مشکلات زیادی روبهرو شد. آخر سر هم به «سیم آخر» زد و همراه گروهش در فضایی خارج از شهر، اجرا رفت.
بوی گندم
دومین باری که رضا یزدانی با اجرای یک نقش اصلی خودش را بهعنوان یک بازیگر بر سر زبانها انداخت، فیلم بوی گندم بود؛ فیلمی به کارگردانی محمدرضا خاکی محصول سال1389 که یزدانی در آن نقش فرهاد را بازی میکرد؛ یک موزیسین که همراه دوستانش از کودکی بهدنبال اجرای کنسرت روی یک سکوی نفتی در خلیجفارس است و سرانجام در سکانس پایانی فیلم قطعه «خلیجفارس» را روی سکوی نفتی «ابوذر» در خلیجفارس اجرا میکند.
تیکآف
بیشک بهترین بازی رضا یزدانی در فیلم تیکآف بود؛ فیلمی که سال 1394 به کارگردانی و نویسندگی احسان عبدیپور ساخته شد و در کنار موضوع جذاب فیلم، بازی این خواننده خاص و خوشصدا هم توجه همه را بهخود جلب کرد. این فیلم داستان زندگی چند جوان است که یک بازی خطرناک را شروع میکنند و در این راه میتوانند از هر شرطی به جز مرگ بهره ببرند! «شیرو (شیرزاد)» پسر بوشهری تیکآف که نقش آن را رضا یزدانی بازی میکند، یکی از کاراکترهای اصلی این فیلم است که توانست نظرات مثبت زیادی را برای خوانندهای که در ابتدای راه بازیگری است، به همراه بیاورد.
از یادها رفته
بعد از تجربه موفق تیکآف، یزدانی تصمیم گرفت بازیگری را جدیتر و حرفهایتر دنبال کند. حاصل این تصمیم بازی در سریال از یادها رفته است؛ سریالی که به کارگردانی بهرام بهرامیان در شبهایماه مبارک رمضان از شبکه یک سیما پخش میشود و در آن بازیگرانی چون حسین یاری، بیتا فرهی، میترا حجار، کامران تفتی، پوریا پورسرخ، سیما تیرانداز، رسول نجفیان، مهدی سلوکی، حسین پاکدل، لیلا بلوکات، الهام حمیدی، ترلان پروانه و... ایفای نقش کردهاند. نکته ویژه نقش مهراد مستوفی سریال از یادها رفته برای رضا یزدانی این است که او در این سریال از نقش آهنگساز و خواننده فاصله گرفته و این بار در قامت یک بوکسور عاشق، نقشآفرینی کرده است.