رفع موانع شهری از معابر شهری
گزارش همشهری از پیشنیازهای «شهر برای همه» در تهران و زیرساختهایی که باید گسترش یابند
سیدمحمد فخار/خبرنگار
چرخ ویلچر و کالسکه در بسیاری از خیابانهای تهران نمیچرخد. کوچکترین پله و نرده، بحرانی بزرگ برای گروهی از مردم شهر است که از این وسایل استفاده میکنند. معابر شهری گاه موانع شهری هستند که سد راه حرکت سالمندان، جانبازان، معلولان، نابینایان و حتی کودکان میشوند. برای این مهم تاکنون اقدامات روبهرشدی صورت گرفته اما تا شرایط آرمانی فاصلهای بسیار است.
شهر رفتهرفته دامنهای وسیع و گسترده از جغرافیا را اشغال میکند و در این مسیر بیتوجه به احقاق حقوق شهروندی، پیش میرود. در بهترین حالت، اصول ترافیکی و خدمات شهری در آن رعایت میشود، اما دیگر نیازهای شهری که اصول اولیه شهروندی محسوب میشوند، نادیده گرفته میشود و در مسیر توجه به وضعیت خاص این قشر از شهروندان، ذیل مقررات حقوق شهری خلأ ملموسی وجود دارد.
شهر همگان
به تناسب رشد جمعیت شهرنشین، یکی از مهمترین چالشهای فراروی ایجاد عدالت اجتماعی و حقوق شهروندان، مسئله بهرهمندی از حقوق شهروندی است. توجه به حقوق شهروندی افرادی که دچار نقصها، محرومیتها یا مشکلات خاصاند و به دلایل گوناگون به حمایتهای مضاعف نیاز دارند، اصلی اولیه و بدیهی برای زندگی شهری است. سالهاست وضعیت و شأن اجتماعی معلولان با چارچوب یک شهروند تفاوتهای بسیاری داشته و از همینروست که ایده شهر برای همه را شهردار تهران از ابتدای حضور بر صندلی اداره شهر مطرح کرده است. سیدمهدی معینی استاد دانشگاه و مؤلف کتاب «شهر همگان» در اینباره میگوید: «شهر همگان یعنی شهری که میتواند آغوشش را بهروی همگان باز کند و همه را پذیرا باشد. بهطور یقین این شهر، شهری پایدار است. البته پایداری در همه زمینهها وجود دارد. پایداری یعنی اینکه ما در استفاده از منابع شهرها، نهتنها نیازهای نسل کنونی بلکه نسلهای آینده را نیز درنظر بگیریم. شهر همگان یعنی اینکه همه شهروندان حق استفاده برابر و مساوی از امکانات شهر را داشته باشند. البته این اصطلاح خیلی فراتر از این قضایاست و شامل همه اقشار جامعه و گروههای آسیبدیده و غیرآسیبدیده میشود.»
نیازهای یک پیادهراه در شهر
در عرصه پیادهراهها، ناهمواریها و سازههای غیرکارشناسانه در شبکه دسترسی پیاده شهری و عدمامکان حرکت ایمن و آسوده در مسیرهای پیاده، برای افراد مشکل ایجاد میکند. افراد سالخورده، مادرانی که کودکان خود را در کالسکه حمل میکنند، زنان باردار و معلولان از وجود این موانع و نامناسب یا نامسطح بودن مسیرها، گذرگاهها و کفپوشها رنج میبرند. در بخش ریزتر، کوچهها بخشی از شبکه ارتباط شهری هستند که اصولا معبر پیادهها و معمولا باریک و پرپیچوخم هستند. چنین کوچههایی پیادهروی مجزا ندارند. ورود اتومبیل به این کوچهها مشکل عبور و مرور پیاده و سواره را پدید میآورد. بدین سان، مشکلات و خطرهایی که در چنین وضعی عابر پیاده را تهدید میکند، مشخص است. از طرفی اگر این عابر معلول و دارای صندلی چرخدار باشد، در معرض خطر بیشتری قرار میگیرد.
عرصه حملونقل عمومی
حملونقل از ابتداییترین راههای دسترسی معلولان و جانبازان به شهر است و استفاده از حملونقل عمومی یکی از مهمترین سیستمهای ارتباطی این قشر جامعه با محیطهای مختلف. دسترسیهای هموار طی سالهای اخیر در برخی ایستگاههای مترو و بیآرتی فراهم شده اما همچنان برخی ایرادها نظیر سامانه اعلام ایستگاه وجود دارد. پیش از این، مدیرعامل اتوبوسرانی تهران از تجهیز ۱۲۰۰اتوبوس تندروی پایتخت به سیستم اعلام صوت نام ایستگاه خبر داده بود که هنوز این مهم عملی نشده است. جامعه هدف در اجرای این طرح نابینایان، معلولان و افرادی هستند که شناختی از تهران ندارند و در نهایت شهروندانی که روزانه از سیستم حملونقل عمومی استفاده میکنند. در این خدمات، تأمین رفاه روشندلان و افراد کمتوان ازجمله سالمندان در داخل اتوبوس بیشتر مورد تأکید است و این سیستم با توجه به نیاز بیشتر برای جذب و ترغیب مسافران و شهروندان برای استفاده از سامانه حملونقل ایمن و تکنولوژیهای نوین حملونقل عمومی برای راحتی شهروندان مورد استفاده قرار گرفته است. بدینترتیب مناسبسازی وسایل حملونقل شهری و ایستگاههای آنها نیازی اساسی است که باید تمرکز بسیاری بر آن صورت گیرد.
کدام اماکن عمومی؟
سومین عرصه برای مناسبسازی حضور اقشار آسیبدیده، مناسبسازی اماکن عمومی است. این اماکن از مراکز فرهنگی و هنری تا مساجد و ادارات طی سالهای اخیر با دستورالعملهای مکرر رفتهرفته به سمت مناسبسازی رفتهاند، اما هنوز با شهری که در اماکن عمومی بهطور کامل برای همه در دسترس باشد، فاصله بسیاری داریم. بهطوری که سازمان ملل متحد 13مهر را روز «فضاهای عمومی برای همگان» نامید و اذعان کرد بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و ایمن ساختن آنها برای زنان و معلولان، یکساننگری را فزونی میبخشد، همنگری را ترویج میدهد و با هرگونه برترینگری و تبعیض میستیزد. در این پیام تأکید شد فضاهای عمومی باکیفیت، مردم را به تعامل، همکاری و شرکت در زندگی اجتماعی تشویق میکنند.
دسترسپذیری تا کجا؟
در یک فروشگاه عمومی، شخص نابینا نمیبیند که در قفسه فروشگاهها چه چیزی گذاشته شده و شخص ویلچرسوار دستش به قفسههای بالا نمیرسد. علی صابری، حقوقدان روشندل و عضو سابق شورای شهر تهران میگوید: در شورایشهر چهارم این موضوع مطرح و در قالب یک مصوبه الزامی شد که در فروشگاههای عمومی تهران باید شخص تعلیمدیدهای در مبادی ورودی حضور داشته باشد که علاوه بر انجام کارش بهمحض آمدن سالمند، معلول و کسی که نیاز به یک همراه دارد به کمک او بشتابد؛ ما به این موضوع میگوییم دسترسپذیری. اما درخصوص مسائل فیزیکی که برای مدیریت شهری بیشتر ملموس است و شاید در این بخش انتظار بیشتری از آنان میرود چند کار میتوانیم انجام دهیم؛ در مهمترین گام، خود نهادهای عمومی و دولتی باید دسترسپذیر شوند. از طرف دیگر، در فضاهایی که جنبه عمومی دارند مثل مترو، اتوبوس، خیابان، پارک و ساختمانهایی با کاربری عمومی باید مناسبسازی صورت بگیرد که قانون ضمانت اجرای آن را پیشبینی کرده است. البته در این راستا هنوز قانون حقوق شهرنشینی یا حقوق شهری وجود ندارد و باید برای آن فعالیت گستردهای داشت تا به نتیجه لازم برسیم.