گفتوگوی همشهری با معصومه ابتکار، معاون زنان رئیس جمهور
محدودیتهای زنان را انکارنمیکنم
مهدیه تقوی راد ـ خبرنگار
بخش مهمی از سرمایه اجتماعی دولت حسن روحانی را زنان تشکیل میدادند و یکی از پایگاههای مهم رأی دولتهای یازدهم و دوازدهم در بین زنان بهخصوص دختران جوان شکل گرفت و در نهایت همین حمایتها هم بود که به پیروزی روحانی در 2 انتخابات پیدرپی ریاستجمهور منجر شد، اما دولت برای حفظ این پایگاه مهم رأی اجتماعی و خواستههای زنان جامعه چه اقداماتی انجام داد؟ رفع محدودیتهای حوزه زنان در بخشهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... وعدههایی بود که در دوران انتخابات، روحانی بارها برآن تأکید کرد و ایجاد فضای شاد و نشاط اجتماعی را برای همه مردم جامعه ازجمله زنان یکی از اولویتهای دولت دانست، اما همهچیز در چند سال گذشته بهخصوص 2 سال اخیر (بعد از انتخابات96) آنگونه که دولت و مسئولان دولتی ازجمله معصومه ابتکار، معاون زنان و خانواده ریاستجمهوری میخواستهاند، رقم نخورده است و حتی بسیاری از برگهای برنده دولت و دستاوردهایش در دوره ابتدایی (دولت یازدهم) حالا در آستانه از دست رفتن مجدد قرار گرفته است. در این بین فشارهای آمریکا و خروج این کشور از برجام و تحریمهای یکجانبه این کشور از یک سو و فشار گروههای سیاسی مخالف دولت ازسوی دیگر، کار را برای روحانی و دیگر اعضای کابینه از جمله معصومه ابتکار، معاون زنان و خانواده ریاستجمهوری سخت کرده است تا جایی که ابتکار معتقد است: «عدهای اینگونه القا میکنند که تمام مشکلات و کاستیها گردن دولت است؛ درحالیکه دولت از داخل و خارج، مقابل جنگ روانی قرار گرفته است.» علاوه بر اینها مشکلات اقتصادی و اجتماعی و جهش انواع قیمتها از ارز گرفته تا گوشت و... دولت را در پیچ سختی قرار داده و افزایش همه این چالشها به همان میزان بر سرمایه اجتماعی دولت و اعتماد عمومی و امید اجتماعی هم اثرات سوء گذاشته است. در آستانه سال نو با معصومه ابتکار که از سیاستمداران کارکشته دولت محسوب میشود و سالهاست دستی در سیاست و فعالیت در حوزه زنان دارد درباره مشکلات کنونی دولت و کشور و همچنین اقداماتی که در حوزه زنان صورت گرفته است و ضعفهایی که وجود دارد گفتوگو کردهایم. ابتکار با اشاره به اقدامات بسیاری که دولت در حوزه زنان انجام داده است میپذیرد که همچنان محدودیتهای بسیاری در حوزه زنان در کشور وجود دارد.
یکی از تأکیدات اصلی رئیسجمهور در یک سال گذشته، ضرورت ایجاد فضای شاد و نشاط اجتماعی در جامعه بوده است. اما شاهدیم مسئولان بهجای آنکه اقدامات عملی انجام دهند بیشتر به گفتاردرمانی و تکرار این موضوع میپردازند؛ باتوجه به اینکه نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند و اتفاقا آمارها نشان میدهد که زنان بیشتر تحتتأثیر آسیبهای روحی قرار دارند، معاونت زنان برای ایجاد فضای نشاط برای زنان چه اقداماتی انجام داده است؟
همه بررسیها در جوامع مختلف نشان میهد که زیرساخت لازم برای بسیاری از تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نشاط اجتماعی است که باید در جامعه اتفاق بیفتد. جامعه با نشاط میتواند از نظر اقتصادی و علمی و مقابله با آسیبها و... پویایی داشته باشد. مسئله نشاط و یک فضای خوب برای کار و فعالیت و تلاش جزو الزامات بسیار جدی در همه جوامع است. ستاد ملی زنان سال گذشته درخصوص این موضوع، جلسهای را با حضور رئیسجمهور داشت که در این جلسه آییننامه نشاط و شادی برای زنان مصوب و برنامهریزیهایی در حوزههایی مثل ورزش انجام شد. ابلاغیهای هم در این زمینه داریم که وزارت ورزش در 12بند آن را اجرا میکند. در همین موضوع تلاش شده تا درخصوص ورزش همگانی، زمینه برای حضور دختران جوان فراهم شود که برای به نتیجه رسیدن این مسئله همکاریهایی با شهرداریها درخصوص پیادهرویهای خانوادگی و فعالیتهایی که دختران، علاقهمند به حضور در آن هستند، انجام شده است. همچنین بهطور خاص با آموزش و پرورش نیز واردتعامل شدهایم و در مدارس دخترانه اقداماتی همچون مناسبسازی فضای مدرسه را در دست انجام دارند که بچهها بتوانند با رعایت موازین شرعی راحتتر ورزش کنند و اگر این مناسبسازی در تمام مدارس اتفاق بیفتد دلیل ندارد که دختران با روپوش در مدرسه ورزش کنند.
در چند درصد مدارس فضای مناسبسازی شده برای ورزش دانشآموزان دختر بدون پوشش وجود دارد؟
آموزش و پرورش اقداماتی را در دست اجرا دارد و با پیگیریهایی که انجام شده 6 روش برای مناسبسازی مدارس پیشبینی شده و آقای بطحایی- وزیر آموزش و پرورش- هم روی این موضوع بسیار حساس است. علاوه بر ورزش همگانی و ورزش دختران دانشآموز یکی دیگر از اقدامات مهم برای ایجاد فضای نشاط در بین زنان استفاده از زمینههای هنری است. باید اجازه دهیم تا هنر در جلوهها و ابعاد مختلف در جامعه اجرایی شود. در دورههایی در دولتهای نهم و دهم اختلاف نظرهایی در رابطه با مسائل هنری وجود داشت؛ بهگونهای که فکر میکردیم دیگر مثلا تئاتر در جامعه ما تمامشده چرا که فضای تئاتر در آن زمان از بین رفته بود اما الان شاهد این هستیم که نشاط خوبی در این حوزه وجود دارد.
در شرایطی شما روی بهبود شرایط هنری برای زنان تأکید دارید که الان مثلا میبینیم در موسیقی محدودیتهای زیادی برای زنان وجود دارد؛ بهعنوان مثال برخی گروههای موسیقی که زنان در آن فعالیت میکنند در ماههای گذشته در برخی شهرها اجازه اجرا پیدا نکردهاند و کنسرتها لغو شده است؟
ببینید در جشنواره موسیقی فجر امسال شاهد این بودیم که بسیاری از محدودیتها و مسائلی که در حوزه زنان وجود داشت کم شده و در این جشنواره شاهد حضور فعال زنان بودیم. ما باید تدریجی روی این موضوعات کار کنیم. همانطور که در عرصه ورزش شاهد این موضوع هستیم که با رعایت موازین شرعی ورزش بانوان در حال انجام است و مسئله خاصی هم در این زمینه وجود ندارد. درحالیکه در گذشتهای نه چندان دور در رسانه ملی شاهد محدودیتهایی درخصوص ورزش زنان بودیم اما الان شرایط درخصوص ورزش زنان در رسانه ملی تغییر کرده است. با حوصله و مطالبهگری در حوزه هنر و موسیقی میتوانیم جای زیادی برای کار داشته باشیم. من محدودیت را در حوزه مسائل مربوط به زنان انکار نمیکنم، مشکلات زیادی در این حوزه وجود دارد اما باتلاش و مطالبهگری خیلی از این مسائل بر طرف شده و امیدواریم بتوانیم مسائل بیشتری را در این حوزه حل کنیم.
شاهدیم امید اجتماعی و اعتماد عمومی بهعنوان سرمایههای اصلی اجتماعی در کشور آسیب دیده است، فکر میکنید چرا در این نقطه قرار گرفتیم و با این چالشهای جدی روبهرو شدیم؛ معاونت زنان روی بازگشت این سرمایه اجتماعی چه کارهایی میتواند انجام دهد؟
سرمایه اجتماعی مهمترین تکیهگاه جوامع مردمسالار است مخصوصا که نوع مردمسالاری، مردمسالاری دینی باشد که صاحب منصبان در عملکردشان باید اعتماد عمومی مردم را جلب کنند. در این سالها اتفاقاتی افتاده و نشیبهای سیاسی رخ داده که اعتماد عمومی مردم خدشهدار شده است و هیچکس نمیتواند آن را انکار کند. دوران دولتهای نهم و دهم و بعد از دوران اصلاحات دوره سختی برای جامعه مدنی و احزاب و جوانان بود. مسائل بعد از انتخابات سال88 باعث شد تا دوران سختی برای فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و دانشجویان بهوجود بیاید. اما در انتخابات سال92 امیدی دوباره در جامعه دمیده شد و تغییر آشکاری در فضای سیاسی کشور بهوجود آمد. تعداد دانشجویان ستارهدار از بیش از 3هزار دانشجو به 20دانشجو کاهش پیدا کرد. احزاب که نابودی آنها جزو افتخارات دولتهای نهم و دهم بود دوباره به عرضه فعالیت برگشتند. یک دلیل این مسئله این بود که مردم احساس کردند برای تغییر مدنظر خود میتوانند دوباره ورود کرده و انتخابات92 این فعالیت مردمی را دوباره نشان داد. اما اینکه چقدر وعدههای داده شد قبل از انتخابات محقق شد و بعد از آن شرایط چقدر تغییر کرد بحثی جداست.
عدهای اینگونه القا میکنند که تمام نقصها، کمبودها و کاستیها گردن دولت است. البته دولت کمبود و کاستی دارد و در اجرا با مشکلاتی مواجه است. اما اینکه همه چالشهای فعلی را به ناکارآمدی دولت نسبت دهیم، درست نیست؛ چرا که اینهمان دولتی است که در دوره اول خود توانمند و قوی ظاهر شد، رشد منفی اقتصادی را به رشد 8درصدی تبدیل کرد و تورم 40درصدی را به تورم زیر 10درصد رساند. آن روندها نشان میدهد که دولت خوب کار میکرده اما اتفاقاتی افتاد که باعث شد شرایط تغییر کند. یکی از اتفاقات، شرایط بیرونی است؛ فردی مثل ترامپ رئیسجمهور آمریکا شد و وعده داد میخواهد در مقابل برجام بایستد؛ برجامی که بهعنوان عامل صلح، اعتدال، چندجانبهگرایی و سد تکثیر سلاحهای هستهای مطرح است و یک اتفاق مهم بینالمللی به شمار میرود. ترامپ خواست تا به هر ترتیبی برجام را نفی کند و این اقدام او تأثیر مستقیمی روی اقتصاد ایران داشته که انکارناپذیر است.
به تلاشهای خارجی اشاره کردید، فکر میکنید در داخل چه اتفاقاتی افتاده است؟
در این مدت دولت در داخل با تقابلهای جدی روبهرو بوده است؛ با آنهایی که در ظاهر نتیجه انتخابات را پذیرفته اما در عمل هر روز برنامهریزی میکنند تا با ابزار قدرتی که در دست دارند از رسانه ملی گرفته تا دیگر ابزارها موانعی را برای دولت ایجاد کنند. همچنین آنها در مخالفت با برجام، سختگیریها و بهانه جوییهای افرادی مثل زنگنه را در دولت تحت فشار قرار دادهاند. فضاسازیهای اینها شرایط سختی را پیش روی دولت گذاشته است، درحالیکه شاهد جنگ روانی و اقتصادی آمریکا علیه کشورمان هم هستیم و سلطنتطلبها و براندازان هم در فعالیت هستند و لشکری متشکل از سربازهای سایبری که در اسرائیل، آمریکا و آلبانی و... جنگ روانی گستردهای را علیه مردم آغاز کرده و تلاش میکنند جامعه را تحریک و عصبانی کنند. در این شرایط وقتی اتفاقی در داخل کشور روی دهد خوراک تبلیغاتی این ارتش سایبری میشود. مثل اتفاقاتی که در دیماه96 از مشهد شروع شد و به تعدادی از شهرهای کشور تسری پیدا کرد و همین مسئله باعث شد آن جریان متوجه شود که نمیشود با افکار عمومی و نارضایتی مردم شوخی کرد. بنابراین دولت از داخل و خارج مقابل یک جنگ روانی قرار گرفته است. البته که با وجود این تلاشها کشورمان نهتنها منزوی نشده بلکه موفقیتهای زیادی را نیز همچون رأی موافق دادگاه لاهه به نفع ایران، شکست اجلاس ورشو و تأثیر نشست سوشی را کسب کرده است.
ما قبول داریم که در موفقیتهای ایران فقط مسئله دیپلماسی نبوده بلکه معادلات سخت منطقهای و حضور قوی مستشاران ایران در سوریه و عراق و مقاومت در مقابل داعش خیلی مؤثر بوده، اما سؤال من این است که چرا جنگ اقتصادی علیه کشورمان نادیده گرفته شده و تلاش میشود مشکلات به ناکارآمدی و سوءمدیریت دولت ربط داده شود؟ ما کمبودهایی را که در دولت وجود دارد میپذیریم اما در عین حال باید بپذیریم در جنگ اقتصادی هستیم که بهصورت تحریمها به کشور تحمیل شده است. دخالت در بازار ارز موضوعی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. چه اتفاقی افتاد که به یکباره قیمت ارز به 19هزار تومان رسید؟ باید به مردم گفته شود که در اربیل، هرات، دوبی و استانبول ۴ کانون مخرب ارز چه افرادی فعال بودند؟ در به هم ریختن معادلات ارزی ایران چه کسانی سهیم بودند؟ اینکه چرا این مسائل عنوان نمیشود و بعضا انکار میشود جای سؤال دارد. چرا تلاش میشود تا دشمنی آمریکا با کشورمان به خوبی دیده نشود بهگونهای که در راهپیمایی ۲۲بهمن چند نفری به من مراجعه کردند و اصرار داشتند مشکلات کشور همگی داخلی است و آمریکا در این شرایط نقشی نداشته است. این دیدگاهها به بیاعتمادی مردم نسبت به کارآمدی حاکمیت لطمه میزند، نه فقط دولت. نباید تلاشهای دولت را نادیده بگیریم. اگر دولت ناکارآمد بود و تورم را مهار نمیکرد، تورم زنجیرهای افزایش پیدا میکرد. در موضوع افزایش قیمت ارز و بیکاری و معیشت مردم هدف این بود که ابتدا به مردم ضربه زده شود. اگر تلاشهای دولت نبود وضعیت فعلی در بازار کشور دیده نمیشد و شاهد آرامش نسبی در بازار اقتصادی نبودیم.
به موضوعات مختلف داخلی و خارجی که باعث ایجاد فضای بیاعتمادی و ناامیدی در جامعه شده است، اشاره کردید. باتوجه به شرایط کنونی فکر میکنید برای بازگشت سرمایه اجتماعی چه اقداماتی باید انجام شود؟
ما هنوز عوارض سنگین ناکارآمدی دولتهای نهم و دهم را میدهیم. دادگاه تخلفهای پتروشیمیها که بعد از چندین سال در حال برگزاری است و پرونده سیاهی از سوءاستفادهها که به بهانه تحریمها رخ داده تازه در حال نمایان شدن است. در جریان این دادگاه متوجه میشویم که آدمها چطور رنگ عوض کرده و با حقهبازی خود را به همهجا میرسانند. این مسائل نشان میدهد که ما تا رسیدن به شفافیت خیلی فاصله داریم. دولت الان برای شفافیت و حقوق شهروندی تلاش میکند و نقاطی که حقوق افراد تضییع میشود و افراد بهدلیل فعالیتهای سیاسی و اجتماعی تحت فشار هستند مورد توجه دولت و رئیسجمهور است. دولت بهدنبال تضمین آزادیهای اساسی مردم، جوانان و خبرنگاران است اما همه میدانیم که همه اختیارات در دست رئیسجمهور نیست. بسیاری از مسائلی که در زمان انتخابات مطرح شده با توجه به تمام تلاشهایی که شده خیلی به نتیجه نرسیده است.
موضوع دیگری که در بحث شفافسازی باید به آن اشاره کنم این است که فعالیتهای دولت باید در یک اتاق شیشهای باشد. همه افرادی که مسئولیت اجرایی دارند باید در مقابل رسانهها و نهادهای مدنی مستقل پاسخگو باشند. ما در قوانین و سیاستهایمان رویکردهای خوبی داریم اگر اجازه بدهند که این دیدهبانی اتفاق بیفتد میتواند فساد را کاهش دهد؛ به این شرط که اجازه بدهیم احزاب هم نقش قویتری داشته باشند همانطور که در لایحه انتخابات به احزاب سهم خوبی در فعالیتهای انتخاباتی داده شده هر چه بتوانیم احزاب را بهعنوان سازوکار سیاسی پاسخگو فعال کنیم اقدام مهمی انجام دادهایم. اینکه احزاب باید برای اقتصاد، اشتغال و حوزه زنان و محیطزیست و... برنامه داشته باشند و بعد در مقابل این برنامهها جوابگو باشند میتواند بسیار مؤثر باشد.
معاونت زنان ریاستجمهوری 3لایحه مهم مربوط به کودکهمسری، منع خشونت علیه زنان و برابری دیه زن و مرد را در دست بررسی داشته و دارد اما به همان میزان که این معاونت درخصوص این موارد فعالیت میکند سدهای بلندی در مقابل تصویب این 3 لایحه وجود دارد. بهنظر شما برای حل این چالشها چه اقداماتی باید انجام داد؟ آیا فکر نمیکنید که باید تعاملات و گفتوگوهایی بین مسئولان در دستگاهها صورت گیرد؟
ما وظیفه داریم که مطالبات را احصا کنیم و مشکلات را بگوییم. باید بررسی کنیم که چه چیزهایی به بیاعتمادی و نارضایتی مردم دامن میزند و چه زمینههایی برای اصلاح قوانین وجود دارد. تا زمانی که در فقه ما نص صریح قرآن نباشد جا برای اصلاح و تغییر قوانین وجود دارد. اکنون هم خیلی از فقها و مجتهدین و صاحبنظران زمینه را برای انجام اصلاحات فراهم میبینند و گفتوگوی درونی برای این موارد شکل گرفته است. ما هم صبورانه و مصرانه این را دنبال میکنیم. در قوه قضاییه هم جهتگیریهای خوبی برای منع خشونت علیه زنان شکل گرفت و ما فکر میکردیم این قضیه تمام شده است؛ چراکه قضات و دادستانها از لایحه حمایت کردهاند اما عدهای بودند که نگاه حداقلی داشته و سعی دارند قوانین را با تفاسیر حداقلی و جنبه سختگیرانه و بازدارندگی آن کم کنند. ما دلمان میخواهد خشونت از جامعه رخت ببندد و مناسبات براساس اخلاقیات باشد و خانوادهای که بر این اساس شکل میگیرد نسل و جامعهای سالم باشد.
برای شکلگیری جامعه سالم و بهبود وضعیت جامعه چه کارهایی انجام دادهاید؟
یکی از کارهایی که در معاونت زنان ریاستجمهوری انجام دادیم، بازدید از مراکز اورژانس اجتماعی بود که سازمان بهزیستی متولی آن است. طرح مشترکی را هم با سازمان بهزیستی برای حمایت از اورژانس اجتماعی داریم. برای اینکه فکر میکنیم این اقدام اورژانس اجتماعی یک لایهای از مداخله است که به خوبی میتواند به مسئله دست پیدا کرده و به کاهش آسیبهای اجتماعی کمک کند. همچنین سعی کردیم مشکلات، کمبودها و کاستیهای اورژانس اجتماعی را دنبال کنیم؛ چراکه مددکاران و کارشناسان اورژانس اجتماعی فشار زیادی تحمل کرده اما خدمات ارزندهای ارائه میدهند. در بحث خشونت علیه زنان هم با همکاری سازمان زندانها در موضوع زنان زندانی همکاری داشتیم. بسیاری از این زنان یا خشونت دیده یا درگیر واقعه خشن بودند. تا الان از 8زندان زنان بازدید داشتم و با اکثر زنان زندانی بهصورت چهره به چهره صحبت کردهام. بیشتر مسئلهای که باعث شده این زنان زندانی شوند جهل و ناآگاهی آنها از قوانین است؛ به همین دلیل مهمترین جهتگیری ما در منشور حقوق شهروندی سواد حقوقی و آموزش حقوق پایه شهروندی است؛ اینکه افراد بدانند که حقوق شهروندی چیست و چطور میتوانند از حقشان دفاع کنند.
معاونت زنان ریاستجمهوری چرا در برخی مسائل همچون ورزش زنان یا دوچرخهسواری بانوان از خودش شروع نمیکند؟ مثلا شما و معاونانتان دوچرخهسواری نمیکنید.
ما در خیلی عرصهها ورود کردیم اما معاونت زنان بیشتر جنبه ستادی دارد و باید سیاستگذاریهای خوب در این معاونت انجام دهیم. خیلی از فعالیتهای ما در این یک سال در همین راستا بوده است. ما در ورزشهای عمومی و همگانی مثلا در پارکها شرکت کردهایم. در زندانها حضور داشته و با زنان زندانی صحبت کردهایم و گفتوگوهای زیادی با نسل جوان داشتهایم و الگوسازیهای خوبی در این زمینه کردهایم.
گفتوگوی بین نسلی در دستور کار معاونت زنان
یکی از مسائل جدی که کشور ما با آن روبهروست؛ شکاف بیننسلی است. ما با جوانهایی روبهرو هستیم که با نسل اول انقلاب تفاوت زیادی دارند و به شکل دیگر فکر و عمل میکنند، مستقل و جنگنده هستند و اگر برنامهریزی برای هدایت و نقشپذیری آنها در جامعه صورت نگیرد، کشور با مشکلات زیادی روبهرو میشود. معاونت زنان برای گفتوگوی بیننسلی و برای اینکه بتواند این نسل جدید را با سیاستهای کشور همراه کند، چه اقداماتی انجام داده است؟
این سؤال خوبی است. همانطور که اشاره کردید گفتوگوی بیننسلی از مهمترین برنامههایی است که معاونت زنان ریاستجمهوری دنبال میکند. معاونت زنان برنامههایی را در قالب تکالیفی که در قبال خانواده دارد، سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در رابطه با تحکیم خانواده و ماده 102قانون برنامه دارد که در آنها از ما خواسته شده نسبت به تحکیم و تقویت خانواده ایرانی اقدامات لازم را انجام دهیم. براساس بررسیهایی که ما در معاونت انجام دادهایم یکی از مهمترین اختلالات در خانوادهها- در ایران و جهان- اختلال ارتباطی است؛ یعنی بین اعضای خانواده یک سوءتفاهم و عدمدرک متقابل بین همه اعضا وجود دارد. اما چه کاری میشود برای این مسئله انجام داد؟ باید در این روابط بازنگری شود؛ چراکه شالوده اصلی یک خانواده حمایتگری از اعضاست؛ اینکه خانواده بتواند به اعضای خود کمک کند، در همه ابعاد و زمینهها با هم در ارتباط بوده و از نظر عاطفی، روحی و روانی و شخصیتی از یکدیگر حمایت کنند. خانوادهای که بتواند نشاط و خلاقیت داشته باشد ما روی این مسئله کار کردیم و با تشکلها و فعالان این حوزه طرح گفتوگوی ملی خانواده را طی یک سال و نیم گذشته اجرایی کردیم. مرحله اول این برنامه در کشور اجرا شده و نتایج خوبی را به همراه داشته است. ما مشکلات را در استانهای مختلف کشور پیگیری کردیم و با مشارکت مردم و فعالان اجتماعی نظرسنجی داشتیم که در این نظرسنجی همه به این اختلال موجود در خانوادهها اشاره داشتند. بخشی از این مسئله به شکاف بیننسلی برمیگردد؛ به اینکه بچههای این نسل بیشتر با اینترنت بزرگ شدهاند تا خانواده. ما این طرح را با آموزش و پرورش آغاز کردهایم. چندماه قبل با وزیر آموزش و پرورش نشستی را داشتیم تحت عنوان گفتوگوی خانواده و گفتوگوی بیننسلی که با بچههای دهه شصتی انجام شد و چندین نشست برگزار شده تا الگوی بیننسلی را آماده کردیم.
بهنظر میرسد ما زبان جوانها را بلد نیستیم؟
ببینید ما فکر میکنیم هنوز یکسری اشتراکات داریم و بچهها نسبت به ارزشهای بنیادین که راجع به آن صحبت میکنیم پایبند هستند و حس خوبی به آن دارند. ما باید از این اشتراکات شروع کرده و کار خود را روشمند آغاز کنیم. گفتوگوها نباید از بالا به پایین باشد باید برای همه افراد و نظرات بچههای دهههای هفتاد و هشتاد احترام قائل باشیم و فرصت دهیم تا خواستهها و حرفهایشان را بگویند. بچهها از زاویهای متفاوت به مسائل نگاه میکنند و نباید انتظارات خود را در این بچهها ببینیم.
ـ ما هنوز عوارض سنگین ناکارآمدی دولتهای نهم و دهم را میدهیم
ـ دولت به دنبال تضمین آزادیهای اساسی مردم است
ـ همه میدانیم که همه اختیارات دردست رئیس جمهور نیست
ـ فعالیتهای دولت باید در یک اتاق شیشهای باشد
ـ بین اعضای خانواده ها یک سوء تفاهم و عدم درک متقابل وجود دارد
ـ دلمان می خواهد خشونت ازجامعه رخت ببندد
ـ طرح گفت وگوی ملی خانواده باید شکل بگیرد