مریم سرخوش| روزنامه نگار:
شمارشگر چراغ قرمز در تقاطعهای شهری تبریز، این روزها به محل تعارض عابرپیاده و راننده تبدیل شده است. هنوز چند ثانیه به سبز شدن چراغ مانده که بوق ممتد خودروهای ایستاده در یک سوی تقاطع گوش را کر میکند. همیشه باید پیاده بهجای راه رفتن در عرض خیابان، با دوی سرعت بگذرد تا هم سالم از میان خودروهای عجول بگذرد، هم اسیر آلودگیهای بیوقفه صوتی نشود. تبریز شهری با نزدیک به ۲ میلیون نفر جمعیت غرق در انواع و اقسام اتومبیلهای ایرانی و خارجی ارزان و گران است و رانندگانش از هنجارهای حمل و نقل شهری بهرۀ اندکی بردهاند.
هنر رفت و آمد در خیابانهای تبریز فقط گذر پردغدغه از خطوط عابرپیاده در تقاطعهای شلوغ نیست، بلکه مردم هنگام عبور در پیادهروهای شهر هم از هجوم موتورسیکلتهایی که از هر طرف میآیند، در امان نیستند. تجاوز به حریم شهروندی را با بوق و فریاد راکبان موتور که به دنبال باز کردن راهی برای عبور هستند، بهخوبی میتوان حس کرد. بر اساس اعلام سازمان راهنمایی و رانندگی، تردد موتورسواران در پیادهروها جریمه 65 هزار تومانی دارد، اما نزدیک به 50 درصد موتورسواران تبریزی برای اینکه زودتر به مقصد برسند، به سبب نبود نظارت، وارد پیادهروها میشوند و خطرهای متعددی به وجود میآورند.
پیادهروهای تبریز از مدتها پیش جولانگاه موتورسواران و پارکینگ خودروهایی است که یا در عرض پیادهرو پارک میکنند یا روی پل جلو خانهها تا ورود به خیابان، عبور از سد معبر و بازگشت دوباره به پیادهرو تنها چاره عابران برای عبور از مسیری باشد که حداقل سهمشان از ترددهای شهری است.
پلههای برقی هم گویا کارت میزنند و ساعتی کار میکنند. این پلهها در ساعت اوج تردد ناگهان خاموش میشوند و عابران پیاده در عصر پرترافیک تبریز، مجبورند پلهها را بالا بروند. بنابراین آن عده که خستهتر هستند، عبور از عرض خیابان را به بالا رفتن از پلههای خاموش ترجیح میدهند و مخاطرات جدی و تنشی دیگر با رانندگان خسته از ترافیک را در عبور از عرض خیابان تجربه میکنند. تمامی اینها حقوق پیادگان است که به آن توجه نمیشود و بخش اعظمی از آن به ناکارآمدی قوانین مرتبط به این حوزه بازمیگردد. اجرای این بخش از مقررات و حقوق شهروندی در کشورمان هنوز شکل رسمی نیافته و کسی خود را ملزم به رعایت آنها نمیداند.
این بیتوجهیها به قوانین تردد در معابر شهری باعث میشود منازعات فراوانی میان عابر پیاده و راننده ایجاد شود. آن وقت در نبود آگاهی و رعایت نکردن حق تقدم در عبور و مرور نسبت به یکدیگر گذشت نمیکنند و در نهایت یکی از دو طرف با صدمات جسمی یا روحی مواجه میشود. آن هم در حالی که به دلیل تامین نبودن حمل و نقل عمومی و افزایش ساعات ترافیک بهویژه در روزهای منتهی به پایان سال، برای رسیدن به بسیاری از امور روزمره تمامی فعالیتهایمان دقیقه نودی شده است. هر کدام میخواهیم بهسرعت به مقصد برسیم، اما خیابانهای شهر گنجایش این همه سرعت در انجام فعالیتهای روزانه را ندارد. آن هم در حالی که در این روزهای زمستانی که با بارش هر برف و بارانی، خیابانهای شهر قفل میشود و حتی یک هفته پس از بارش هم شرایط به حالت عادی بازنمیگردد.
در این روزهای پایانی سال حجم تردد عابران پیاده در شهر افزایش یافته و تمامی این شرایط دست به دست هم داده است تا عرصه برای عبور عابران در تبریز تنگتر شود و آنان در شرایط نبود و رعایت نشدن حقوق و فرهنگ شهروندی هر روز خستهتر از پیش به مقصد میرسند.
سخت، مثل پیادهروی در تبریز
در همینه زمینه :