• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
یکشنبه 14 بهمن 1397
کد مطلب : 46810
+
-

ما بودیم، ژاوی را خفه می‌کردیم

چند نکته در مورد قهرمانی قطر

رسول بهروش

بعد از قهرمانی تیم شایسته قطر در جام‌ملت‌های آسیا، بسیاری از رسانه‌ها و هواداران فوتبال در قاره کهن یاد پیش‌بینی ژاوی هرناندس افتادند. ستاره پیشین بارسلونا و هافبک کنونی السد، پیش از شروع این تورنمنت حدس زده بود که قطر فینالیست می‌شود و با پیروزی بر ژاپن در بازی نهایی، جام قهرمانی را به دوحه می‌‎برد. در آن زمان خیلی‌ها مدعی شدند ژاوی نمک‌گیر قطری‌ها شده و صرفا به‌خاطر خوش‌خدمتی به آنها این پیش‌بینی شگفت‌انگیز را انجام داده، اما وقتی عنابی‌ها با غلبه بر عربستان، عراق، کره‌جنوبی، امارات میزبان و نهایتا ژاپن نامدار، این افتخار بزرگ را به‌دست آوردند، تازه روشن شد خیلی از ما مو می‌دیدیم و ژاوی پیچش مو! اما نکته اصلی مدنظر این مطلب چیز دیگری است؛ آنجا که مجموعه کادرفنی و بازیکنان تیم ملی قطر واکنشی بسیار مثبت به پیش‌بینی ژاوی نشان دادند. آنها به جای اینکه تحلیل اسطوره بارسلونا را باعث افزایش فشار روحی تلقی کنند و برابر آن گارد بگیرند، با الهام از ژاوی گام به گام پیش رفتند. فیلکس سانچس چند ثانیه بعد از قهرمانی تاریخی قطر رو به دوربین تلویزیونی از ژاوی تشکر کرد و گفت حتما با او تماس می‌گیرد که مسابقات بعدی قطر را هم پیش‌بینی کند. حالا این شرایط را مقایسه کنید با فضایی که در جام‌ملت‌ها بر تیم ملی کشورمان حاکم بود.
در این 2‌ماه هر کس در داخل کشور حرف از قهرمانی ایران زد، به‌شدت از سوی کادرفنی تیم ملی سرکوب شد. هر که گفت بعد از 8سال کار و هزینه و با این قرعه «آبکی» نوبت قهرمانی رسیده، او را متهم به خیانت و وطن‌فروشی کردند و گفتند چرا روحیه لطیف بچه‌های ما را خراب می‌کنی؟ خود کی‌روش رسما به کسانی که از قهرمانی ایران حرف می‌زدند توهین می‌کرد، بازیکنانش هم طبق معمول همین خط را در مصاحبه‌های‌شان پی می‌گرفتند و تیم ارتباطی آقای سرمربی هم دنبال پرونده‌سازی برای این جماعت می‌رفت. در قطر فیلکس سانچس می‌توانست ژاوی را متهم کند به اینکه با افزایش توقع افکار عمومی، به‌دنبال گرفتن صندلی او در تیم ملی است، اما گویا قلب سرمربی اسپانیایی تمیزتر از این حرف‌ها بود. لابد اگر ژاوی در ایران بود و از قهرمانی ما سخن می‌گفت، اعضای کادر فنی تیم ملی او را وسط میدان شهر دار می‌زدند، اما قصه قطر فرق می‌کرد. ذهنیت پاک و سالم آنها باعث شد تا بازیکنان این تیم، کسب نوبرانه سیاسی‌ترین جام تاریخ را با احترام نظامی رو به مردم کشورشان جشن بگیرند، اما ما چین و عمان را بردیم و دردانه‌های آقای سرمربی «هیس» نشان دادند.
برای ثبت در تاریخ باید نوشت که سرمربی قطر نه‌تنها خون تیم‌های باشگاهی را در شیشه نکرد، بلکه در فاصله 2ماه تا جام‌ ملت‌ها 4بازیکن کلیدی السد را از اردوی تیم ملی برای بازی دوستانه با ازبکستان مرخص کرد تا آنها با حضور در تمرینات باشگاهی، آماده نبرد با پرسپولیس در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان آسیا شوند. این از جنس ادعاهای خلاف واقع و بی‌پشتوانه کی‌روش نیست؛ مردی که به سایت AFC گفت تیم‌های پایه ایران هرگز یمن را نبرده‌اند، درحالی‌که ما 10پیروزی داشتیم. مردی که گفت ویتنام قبل از جام‌ملت‌ها 13بازی دوستانه داشته، درحالی‌که این تیم فقط 5بازی تدارکاتی برابر کامبوج و تایلند و... برگزار کرده بود. بروید، بخوانید و ببینید در روزهایی که کی‌روش با زمین و زمان دعوا می‌کرد، فیلکس سانچس چطور اکرم عفیف، پدرو میگوئل، خوخی و عبدالکریم را آزاد کرد تا مهیای نبرد با پرسپولیس شوند. آنها گل کاشتند و گلستان بردند، اما ما کینه کاشتیم و جنگ درو کردیم. اگر قرار است گذشته چراغ راه آینده باشد، گام اول را باید عبرت‌آموزی برداشت؛ اینکه بدانیم هیچ‌کس مقدس و عاری از اشتباه نیست و نباید با تیشه خودباختگی، از هیکل آدم‌ها «بت» بتراشیم. همانقدر که ستیز با دانش وارداتی بد است، ذوب شدن در مستشاران خارجی هم می‌تواند مخرب باشد؛ آن‌قدر که عیوب‌شان را حسن ببینیم و دروغ‌های‌شان را راست بشنویم. کی‌روش رفت، اما مقابل نفر بعدی نه وا بدهیم و نه بیخود توی شکمش برویم.

این خبر را به اشتراک بگذارید