نیکنام ببری
روزنامهنگار
برد پرگل تیم ژاپن در مرحله نیمهنهایی جامملتهای آسیا برابر تیم ملی ایران از چند منظر قابل بررسی است؛ نخست اینکه چرا بهرغم تمام تلاشها و جدیت ملیپوشان و حمایتهای پیدا و پنهان از تیم ملی، اما باز شکست و ناکامی عاید تیم ملی شد و اینبار هم تیم ملی از رسیدن به قله افتخار بازماند. در مقابل، ژاپنیها همیشه و مدام حرف و اول آخر را در رقابتهای آسیایی- چه مرحله باشگاهی و چه ملی- زدهاند و شانس اول قهرمانی در تمامی تورنمنتهای بزرگ آسیایی هستند. به این موضوع از جنبههای دیگر هم میتوان نگاه کرد و اینکه چرا با اینکه بازیکن شاخص و بزرگی در تیم ملی ژاپن دیده نمیشود، اما تیمشان در مجموع موفق عمل میکند و نگرانی و حساسیت خاصی بر دوش تیم ملی ژاپن طی این مدت بازیها دیده نشد. هواداران ژاپن با آرامش و متانت خاص خودشان در ورزشگاهها حضور یافته و مطمئن از موفقیت تیم ملی کشورشان یکی یکی، قربانیشدن حریفان نامآشنای آسیاییشان را که عموما از غرب آسیا بودند، به نظاره مینشستند.
در دنباله این پرسشها، نکته بهمراتب جدیتری مطرح است و اینکه آیا راز و حکمتی در پس موفقیتهای تیم ملی ژاپن نهفته است و تقدیر به قهرمانی این کشور است. تقریبا در 5 دوره اخیر جامملتهای آسیا اگر از آغاز هزاره جدید میلادی حساب کنیم، ژاپنیها 3 قهرمانی نصیبشان شده است. قهرمانی در جامملتهای 2000 و متعاقبا 2004 و 2011 نشان از برتری مطلق ژاپنیها در تورنمنتهای آسیایی است. این دوره از جامملتها هم انگار تقدیر و سرنوشت دوباره با قهرمانی ژاپنیها گره خورده است. ساموراییها با کسب جام2019 قدرت مطلق خودشان را به رخ آسیاییها خواهند کشاند. نکتهای که مایلم بدان اشاره کنم، این است که در موفقیت مستمر ژاپنیها، بیش از آنکه شانس را ملاک قرار دهیم، باید به سیستم محوری، عقلانیت و آرامش روان ژاپنیها اشاره داشت. جالب است در همین دوره جامملتها، ژاپنیها معروف شدند به اینکه اقتصادیترین پیروزیها را بهدست میآوردند. اگر پیروزی اخیر ساموراییها برابر ایران را فاکتور بگیریم، تقریبا در همه 5بازی گذشتهشان، همه رقبا را با نتیجه یک بر صفر پشت سر گذاشتند.
شاید خیلی از کارشناسان دنیای فوتبال به این عقیده و دیدگاه افتادند که ژاپن، ژاپن جام جهانی روسیه نیست که توانست با اقتدار از مرحله گروهی بالا بیایید و تا آستانه شکست قدرتمندترین تیم اروپایی، یعنی بلژیک نیز رفت. بیگمان اگر بخت یار ژاپنیها بود، بلژیک با تمام ابرستارههایش قربانی شمشیر تیز و بران ژاپنیها میشد و تجربه بزرگ شکستدادن برزیل نصیبشان نمیشد. برای همین در این دوره، دیدگاه بر این بود که فوتبال ژاپن به اقتدار گذشته نیست و امکان شکستدادن این تیم بیش از هر دورهای است. اما غافل از اینکه نظم و سیستماتیکبودن ژاپنیها اصلی فراموشنشده است و اینجا فرقی نمیکند در مستطیل سبز کدام و چه بازیکنی در خطوط دفاعی، میانی و تهاجمی ژاپن بازی کند. هر کس وارد این مسابقه شود، باید رسالت خاص خودش را ایفا کند. این رمز موفقیت ژاپنیهاست و اینکه فوتبال در این کشور وارد روح و روان ژاپنیها شده است و مثل ماشین عمل میکند. از منظری نظم خودانگیخته لیبرالی حاکم بر فوتبال ژاپن است. زمانی هایک، اندیشمند برجسته اقتصادی در پاسخ به دیدگاه نظریهپردازان سوسیالیسم گفته بود که نظم بازار نظم طبیعی است و دستزدن به این نظم مساوی با هرج و مرج و آنارشی است. بازار قاعده خودش را دارد و به تنظیمگری میپردازد. فلسفه امروز فوتبال ژاپن درست مثل همین قاعده است. هرکس و هر بازیکنی وارد چرخه فوتبال ژاپن شده، قدم در پیروزی و موفقیت گذاشته و سیستم تعریفشده، خود پیروزی میآورد. برای همین است که امروز در فوتبال ژاپن بازیکنی شاید در حد بازیکنان تیم ملی کشورمان هم بهصورت موردی دیده نشود اما آنچه فوتبال از آن غافل شده، فقدان نگرش سیستماتیک و هیجانمحوری است. ضروری است که با تمکین به اصل نظم و قاعدهمحوری، از قافله پیشرفت عقب نمانیم.
چهار شنبه 10 بهمن 1397
کد مطلب :
46459
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/AljB
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved