الزام به برنامهریزی «هنر عمومی»
الهام فخاری؛ نایبرئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورا
در اقدامی پیشرو با پیشنهاد کمیته هنر شورای شهر تهران و با پیگیری و همراهی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و همرأیی اعضای شورای شهر تهران، مادهای جداگانه با موضوع «هنر عمومی» در برنامه 5ساله سوم شهر تهران به تصویب رسید.
این روزها سومین برنامه 5ساله شهر تهران در صحن شورای شهر تهران در دست بررسی و تصویب است. پس از گذشت 3ماه از بررسی کمیتهها و کمیسیونهای تخصصی شورای شهر تهران، از هفته گذشته لایحه نهایی این برنامه در صحن شورای شهر به رأی گذاشته شده است. کمیته هنر نیز بهعنوان یکی از کمیتههای زیرمجموعه کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران، فرآیند ارزیابی، بررسی و اصلاح را درخصوص مادههایی از برنامه که با «هنر» در شهر تهران در پیوند هستند از سر گرفت و بر پایه پژوهشها و کاستیها در زمینه هنر، مادهای در ارتباط با هنر عمومی در شهر تهران پیشنهاد شد که در جلسه روز گذشته صحن علنی شورا به اتفاق آرا به تصویب رسید.
بهموجب این ماده شهرداری تهران برای نخستینبار باید برنامه عملیاتی و راهبردی هنر عمومی در تهران را تا پایان سال98 تدوین و به شورای شهر ارائه کند.
تاکنون، سازوکارهای شهرداری تهران چنین بوده است که هرکدام از سازمانهای همپیوند با موضوع هنر در بدنه شهرداری بهصورت اقتضایی و مستقل از یکدیگر، برنامهها و اقداماتی را دنبال کرده و به انجام میرساندند که چنین رویهای طی سالها منجر به افزایش موازیکاریها و عدمتحقق رویکرد یکپارچه نسبت به موضوع هنر شده است. با تدوین چنین برنامهای، میتوان امید داشت که از این پس سیاستهای یکپارچه میتوانند جایگزین عملکردهای اقتضایی باشند و ملاک مشترکی برای فعالیتهای سازمانها و شرکتهای دستاندرکار هنر در شهر تهران، پیش روی بگذارند.
هنر عمومی گونهای از هنر است که اغلب در فضاهای عمومی شهری به انجام میرسد و در تلاش برای دسترسپذیرتر کردن هنر برای همگان و تغییر نقش شهروندان از مصرفکنندگان آثار هنری به تولیدکنندگان آن است.
از راه هنر عمومی تلاش میشود تا تجربه آفرینش هنری نه برای گروه ویژهای از جامعه بلکه برای همه مردم دسترسپذیر باشد و بر آن است شهروندان در فرآیند خلق آثار هنری هم سهمی داشته باشند و بتوانند در قالب این آثار و پروژهها انگارههای مشترک جمعیشان را بیافرینند و نمایان کنند. به سخن سادهتر، «هنر عمومی باید برای مردم باشد و توسط مردم بهوجود بیاید.»1
پرداختن به موضوع هنر عمومی در ماده پیشگفته با توجه به این نکتهها صورت گرفته است که رویکردهای کلی تدوین برنامه راهبردی و عملیاتی هنر عمومی را تعیین میکنند. این برنامه باید بتواند بر کارکردهای گوناگون هنر عمومی تأکید کند و نمایانگر تواناییهای چندگونه و چندگانه جامعه شهروندان تهرانی باشد. از اینرو گوناگونی فرمها و موضوعهای آثار هنری باید مورد توجه قرار گیرد. بر پایه ماده مصوب، در این برنامه همچنین باید تلاش شود تا با توجه به الگوهای مشارکتی، نقشآفرینی بازیگران مختلف بهویژه شهروندان را به رسمیت شناخته و به رویکرد فرآیندی در هنر توجه شود چراکه در هنر عمومی «فرآیند» در مقایسه با «فرآورده» در اولویت قرار میگیرد و چگونگی تولید آثار و پروژههای هنر عمومی نیز مورد توجه است. هنر عمومی از شتابزدگی به دور است و بر این است تا از مخاطبان هنر انحصارزدایی کند.
افزون بر اینها، در تدوین این ماده جنبههای مختلفی نیز مورد توجه قرار گرفتهاند که دیگر سیاستهای هنر عمومی در شهر تهران را نمایندگی میکنند: نخست آنکه، در چارچوب این برنامه باید شاخصهای مکانیابی آثار هنری با تأکید بر دسترسپذیرتر کردن این آثار برای همگان تدوین شود تا بتواند تعریفکننده ارتباط معنایی میان اثر و فضای پیرامونی آن باشد. دو، شهرداری باید برای سفارش، گزینش، انجام، تأمین مالی و نگهداری از آثار و پروژههای هنر عمومی فرآیندهایی روشن تدوین کرده و کار واحدهای گوناگون شهرداری را مشخص کند.
«هنر عمومی» در برنامه شهر تهران میتواند مجالی فراهم آورد برای تغییری که دیگر هنر ابزاری فقط در خدمت تزئین فضاهای شهری و پوشاندن خطاهای برنامهریزی شهری نباشد و هویت مستقلی برای آن قائل است. هویتی که میتواند کارکردهایی ازجمله پرورش خلاقیت، همبستگی اجتماعی، بهبود پیوندها و حتی تغییر اجتماعی سازنده را به همراه داشته باشد.
پینوشت:
1- Remesar, 2005