بهرهمندی از لذت نوشتن
اصغر ضرابی/ روزنامهنگار پیشکسوت
یکی از مواردی که موجب میشود بسیاری از افراد نتوانند راحت بنویسند، فقر واژگانی است. وقتی ذهن کسی سرشار از کلمات مناسب و مفهومدار است، میتواند منظورش را با استفاده از کلمات مناسب با نثری ساده و پاکیزه بیان کند اما کسی که چنین نیست، مجبور است به ذهن شنیداریاش اکتفا کند. تفاوت ادبیات محاورهای و ادبیات نوشتاری برای این افراد مشکل ایجاد میکند و از این رو نوشتن و مکتوبکردن منظور برای آنها میشود یکی از دشوارترین کارهای جهان.
برای همین همواره اولین و آخرین توصیه برای افرادی که نمیتوانند مطلبی را بنویسند این است که کتاب بخوانند کتاب بخوانند و کتاب بخوانند. با مطالعه، دانش ارتباطی خواننده قدرت میگیرد، بیانش موجز و تاثیرگذار میشود و مهمتر از آن دایره واژگانیاش وسعت مییابد. کسی که واژگان مناسب و فراوانی در اختیار دارد، در ادای مطلب درنمیماند؛ ضمن اینکه مطالعه شکل و ریخت درست جملات را در ذهن انسان نهادینه میکند و اطلاع و آشنایی ضمنی با شمایل درست صرف و نحو پدید میآورد؛ از این رو کسانی که دوست دارند راحت و بیمکث بنویسند و نوشتههایشان معنیدار، رسا و بیغلط باشد، چارهای جز مطالعه هدفدار، با برنامه و بلندمدت ندارند. به جز همه اینها کسانی که مطالعه میکنند ذهن مرتب و نظم فکری دارند و این به پدیدآمدن نثری سالم کمک میکند. نوشتن کار ساده و لذتبخشی است. کسانی که مینویسند، درواقع از فراموشی خود و وقایع دور وبرشان جلوگیری میکنند؛ از این رو چقدر خوب خواهد بود اگر همه انسانها واجد چنین مهارتی باشند و نوشتن برای آنها ناممکن یا دشوار نباشد.