تکرار بی نتیجه فیلترینگ
2 کارشناس در گفتوگو با همشهری از اثرات منفی فیلترینگ شبکههای اجتماعی و ایجاد نارضایتی بین مردم میگویند
صادق خسروی علیا/خبرنگار
اینستاگرام هم سرنوشتی همانند تلگرام تجربه خواهد کرد. سهشنبه گذشته معاون دادستانی کشور اعلام کرد: «دستور قضایی فیلتر اینستاگرام صادر شده است.» انتشار این خبر واکنشهای بسیاری از سوی کاربران بهدنبال داشت. کاربران از چند زاویه به این موضوع واکنش نشان دادند. عدهای به فعالیت جمعیت انبوهی از مردم در این شبکه اجتماعی، اشتغالزایی، تبلیغات، سرگرمی و... اشاره کردهاند و با این منطق خواستار لغو این دستور قضایی شدند، برخی نیز مستقیما به حق و حقوق شهروندان در این زمینه اشاره کردند و با طرح این پرسش اصلی که «آیا کاربران در برابر فیلترینگ هیچ حقی ندارند!؟» موضوع را به چالش کشیدند. به زعم کارشناسان، همه اینها در حالی اتفاق میافتد که کشور ما نتایج تلخ و شکستخوردهای درخصوص محدودسازی و فیلترینگ تجربه کرده است؛ شکستهای پیدرپیای که در روزهای دورتر با ممنوعیت دستگاه پخش ویدئو، ماهواره و نوار کاست تجربه شد و با مسدودسازی سایتها و وبلاگها توسعه یافت تا اینکه در این اواخر با تجربه تلخ و ناموفق فیلترینگ تلگرام و توییتر همچنان گویا قرار است تکرار شود.
کامبیز نوروزی یکی از حقوقدانان عرصه فرهنگی و رسانه در گفتوگو با همشهری در مورد فیلترینگ اینستاگرام اینطور تحلیل کرد:«تمام مسائل مربوط به فضای مجازی اعم از شبکههای اجتماعی و پیامرسانها مشمول موضوع «حق آزادی بیان» و «حق آزادی دسترسی به اطلاعات» هستند. همانطور که قانون در رابطه با مطبوعات و وسایل ارتباطجمعی این حقوق را برای مخاطبان درنظر میگیرد درخصوص فضای مجازی نیز تمامی این حقوق ساری و جاری است.»
او ادامه داد:« بنابراین یکی از حقوق اساسی مردم این است که بتوانند با دولت به طرق مختلف صحبت کنند و ثانیا بتوانند به سرعت و با کمترین هزینه و البته با استفاده از وسیله ارتباطی که خود انتخاب میکنند با زمامداران به گفتوگو بپردازند.حرف زدن مردم با دولت میتواند به وسیله سخنرانی، نوشتن کتاب، بازتاب در مطبوعات، رادیو و تلویزیون و... و همچنین با توجه به پیشرفت تکنولوژی در عصر حاضر میتواند از طریق فضای مجازی محقق شود.»
او با بیان اینکه محدود کردن حق آزادی بیان و حق دسترسی آزاد به اطلاعات، نامشروع است به خصوص اینکه محدودیتها بهصورت کلی اجرا شود، گفت:
« مثلا گاهی انتشار یک مطلب خاص ممنوع میشود همانطورکه روزنامهای اجازه ندارد مطالب توهینآمیز منتشر کند. یا حتی گاهی یک روزنامه به دلایل مختلف توقیف میشود. این موارد مشروعیت قانونی دارد اما اینکه بهصورت کلی ما اجازه انتشار و چاپ روزنامهها را ممنوع کنیم محدودیت بهصورت کلی ایجاد کردیم و نامشروع است.»
نوروزی با تأکید براینکه ممنوعیت کلی در استفاده از یک پیامرسان یا یک نرمافزار شبکه اجتماعی نقض بنیادین و گسترده حقوق ملت است، گفت:«در کشور ما متأسفانه این رویه سابقه بسیاری دارد. فیلترینگ از سایتها آغاز شد، فیس بوک، توییتر و تلگرام را در برگرفت و الان نوبت رسیده به اینستاگرام. حتی میتوانیم به قبلتر هم بازگردیم که نوارکاست، دستگاه پخش ویدئو، سیستم ماهواره و... ممنوع شد. اینها به مثابه نقض آشکار حق آزادی بیان و حق آزادی دسترسی به اطلاعات است.»
این حقوقدان عرصه فرهنگ یک تحلیل تاریخی از سیاستهای محدودسازی رسانه ارائه داد:«در یک قرن گذشته تمام اقدام دولتها برای جلوگیری از گردش اطلاعات در فضای رسانه با شکست مطلق روبهرو بوده است. شهربانی رضا شاه در دورهای نگهداری و خرید رادیو را ممنوع کرده بود و محدودیت سختی در این زمینه اعمال کرد اما به سرعت این سیاست شکست خورد. بعد از آن در مورد مطبوعات سیاست محدودسازی اعمال شد که باز با شکست مواجه شد. بعد از انقلاب نیز دستگاه ویدئو و ماهواره ممنوع شد و حتی در دورهای این تصمیم گرفته شد که دستگاه نمابر (فکس) ممنوع شود! همه این اقدامات محدودسازی به شکست کامل ختم شد. بعد ازگذار از این دوران و ظهور پدیده اینترنت، ممنوعیتها متوجه سایتها و وبلاگها شد. در این عرصه هم اجرای محدودیتها به هیچ عنوان به کامیابی نرسید.» نوروزی درخصوص اینکه چرا همواره کسی از شکستهای پی درپی در اجرای سیاست محدودسازی رسانه و فیلترینگ درسی نمیگیرد و دوباره شکستها را تجربه میکنند، ابراز شگفتی کرد و گفت:« این سیاستها نهتنها محکوم به شکست است بلکه آثار منفی بسیاری نیز درپی دارد. واقعا مشخص نیست که بانیان محدودسازی و فیلترینگ چه هدفی را دنبال میکنند؛ اگر نگران انتشار مطالب کذب هستند و از انتشار مطالب خلاف اخلاق- فیلمها و تصاویر مستهجن- و یا موارد مشابه نگران هستند - همانطور که الان هم چنین است- به راحتی میتوان افرادی که در کشور در این حیطه تخلف میکنند را شناسایی، تعقیب و مجازات کنند. نزدیک به یک سال است که پیام رسان تلگرام فیلتر شده اما هیچ اثری نداشت. همه اینها در حالی است که پیامرسانهای داخلی ما بهشدت ضعیف هستند و در مورد آنها اعتمادسازی نشده است. سیاستهای فیلترینگ در ایران یک سیاست شکست خورده است و تنها باعث میشود که مردم به راحتی روشهای رفع فیلتر و دور زدن این محدودیتها را فراگیرند.
تکرار تجربه ناموفق فیلترینگ
غلامرضا ظریفیان، جامعهشناس در گفتوگو با همشهری موضوع فیلترینگ و محدودسازی را ازجمله مباحثی تلقی کرد که بارها تجربه شده و ناموفق بوده است. او در این خصوص گفت: «هم در جامعه ما و هم در دیگر جوامع از این رویه تجربیات شفاف و روشنی بهدست آمده است. طبق نتایج این آزمون و خطاها، وقتی به پرسشهای جدید و نیازهای جدید جوامع پاسخهای قدیمی داده میشود، جامعه دچار آسیب جدی خواهد شد. ظریفیان ادامه داد: «انقلابی که اکنون در دنیای مجازی و در عرصه ارتباطات شاهد هستیم بهشدت مرزها را درنوردیده؛ از یکسو فرصت طلایی برای بشر فراهم آورده و از سوی دیگر بهعنوان یک تهدید محسوب میشود. اگر این فرصتهای طلایی را صرفا به دید تهدید قلمداد کنیم بدون تردید باید منتظر آسیبهای اجتماعی این نوع دیدگاه یکجانبهگرا باشیم. باید این واقعیت را پذیرفت که ابزار و امکانات قدیم دیگر نمیتواند پاسخ درخوری به نیازهای افراد جامعه دهد.»او با بیان اینکه در دهه70 شاید یکدرصد مردم جامعه از سیستم دریافت کانالهای فراملی - ماهواره - استفاده میکردند، از زاویه دیگری به این موضوع پرداخت: «استفاده از شبکههای ماهوارهای در کشور ما شناخته شده نبود و جامعه ما نیز برای استفاده از آن آماده نبود؛ از همان ابتدا با سیاست منع و سیاست محدودسازی با این بخش برخورد شد. غافل از اینکه با برخوردهای سختافزاری نمیتوان در رابطه با مسائل نرمافزاری تصمیمگیری کرد و همچنین با پند و نصیحت هم نمیتوان مشکلات این بخش را حل و فصل کرد. حاصل بهکارگیری «سیاستهای منع» شکلگیری پدیده «قاعده لج» بود. ظرف این مدت چند ساله با وجود تمام اقدامات قهری علیه ماهواره و جمعآوری دیشها امروز ما شاهد آنیم که نزدیک به 90درصد جامعه مجهز به این سیستم غیرمجاز شدهاند.»او ادامه داد: «در واقع میتوان گفت تجربه ما در رابطه با منع و محدودیت درخصوص ماهواره نهتنها پاسخگو نبود بلکه بهواسطه شکلگیری قاعده لج، شاهد فراگیر شدن این پدیده بودیم و همین تجربه را بعدها درباره فیسبوک و هماکنون درباره استفاده از تلگرام، اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی میبینیم و سؤال این است که چرا برای سیاستمداران ما این اتفاقات درس نمیشود.» او ادامه داد: «یک قاعده اجتماعی میگوید مردم به آنچه منع میشوند حریصتر میشوند. حتی تجارب بزرگ جهانی این موضوع را به اثبات رسانده است؛ بنابراین ممنوعیت و محدودیتها اگر حساب شده و با برنامهریزی نباشد برعکس عمل میکند و رشد فزاینده و فراگیر در گرایش به پدیده منع شده را درپی دارد.»بهگفته این جامعهشناس ما در ماجرای فیلترینگ تلگرام هم شاهد این پدیده بودیم. اما اکنون طبق آخرین آمار بعد از فیلترینگ این پیامرسان، حدود 40میلیون نفر کاربر ایرانی از تلگرام استفاده میکنند. این درحالی است که در کشورهای دیگر بهنسبت جمعیتشان چنین استقبالی از تلگرام نشده است. وقتی صرفا با شیوههای منع از پدیدههای نو پذیرایی کنیم مردم را به سمت استقبال از آن سوق میدهیم.ظریفیان نحوه رویارویی با پدیدههای جدید در عصر ارتباطات- شبکههای اجتماعی و پیامرسانها- را در کیفیتبخشی نحوه استفاده از این نرمافزار میداند نه برخورد و منع آن: «آزموده را آزمودن خطاست. اگر از ابتدا با سیاستهای نرمافزاری با ورود نرمافزارهای جدید به کشور برخورد میشد و سیاست استفاده از فرصتهای طلایی این پدیدهها را جایگزین قاعده منع میکردیم الان وضعیتمان این نبود. با توجه به تحولاتی که در جامعه بهوجود آمده باید از متخصصان این امر اعم از جامعهشناسان، اساتید رسانه و کارشناسان بخش فضای مجازی یاری جست. اگر قرار است با پدیده جدید فرهنگی و ذائقههای جدید دنیای تکنولوژی و عصر ارتباطات روبهرو شویم، باید روی کیفیتبخشی نحوه استفاده از این نرمافزارها تمرکز کنیم.»