رحم کنید به پدر و مادرها
محمد اشعری _ سردبیر روز هفتم
این روزها که خیلی از ما در گیروگرفت مسائل اقتصادی هستیم و - احتمالا- دودوتا چهارتا میکنیم تا ته برج اتفاق ناخوشایندی برایمان نیفتد، این روزها که خبرهای ریز و درشت بسیاری از آینده کسبوکار و تجارت در کشورمان به گوش میرسد، یک مجموعه خبر دیگر مثل خوره مغز آدم را درمینوردد؛ همین روزهاست که طلاگرام و هاتگرام (همزادهای مجازی و ایرانی تلگرام) راهشان را جدا کنند و احتمالا به سرنوشت بقیه پیامرسانهای داخلی مواجه شوند. زمزمههای فیلتر اینستاگرام و اجبار برای نصب پیامرسانهای داخلی روی گوشیهای آکبند بازار هم به گوش میرسد و کلی خبرهای ریز دیگر. وقتی همه این مجموعه را کنار هم بگذاریم، دیگر حرفهای سبکسرانه و بیاهمیتی نیست که بیان میشود، دیگر باید احساس نگرانی کنیم. انگار دستی از بیرون قصد کرده تا همین دلخوشیهای کوچک و سرگرمیهای ارزان و روزانه را از همه ما دریغ کند؛ یک همت قلدرمآبانه که زورش میرسد برای همه، هرطور که دلش میخواهد و در هر زمانهای که اراده میکند، تصمیم بگیرد و میخواهد خیلی نرم و بیصدا کارش را انجام دهد. بله، قبول کنیم که اظهارنظرکردن در تلگرام یا وقتگذرانی در اینستاگرام و بقیه ابزارهای موبایلی مشابه- غیر از وسیلهای برای ارتباط یا حتی درآمدزایی و کارآفرینی- دلخوشی این روزهای خیلی از ماست و وقتی دسترسی به آن مسدود شود، جز سرخوردگی و عصبیت حاصلی ندارد. این سرخوردگی در دورهای که فشار روی ذهن مردم زیاد است و اطرافمان در محاصره خبرهای نگرانکننده، نارضایتی بیشتری ایجاد میکند. آیا مسئولانی که مصرند بر فیلتر کردن این دلخوشیها، حواسشان به این هشدارهای اجتماعی هست؟ اصلا به آنها فکر کردهاند؟ میدانم هیچ مسئول محترمی وقت فراغت آخر هفتهاش را نمیگذارد تا این ستون و بقیه نظرهای مردم را بخواند، اما کاش کسی به اطلاع مبارکشان میرساند که فیلتر کردن (یا حتی اعلام عمومی آن قبل از اجرا که تهدیدآمیز است و نه نویدبخش) بیش از آنکه امثال ما را آزار دهد، دل پدرها و مادرها را میلرزاند. چرا؟
راستش را بخواهید «ما» (یعنی کمی جوانترها) به این اوضاع عادت کردهایم! بالاخره بلد شدهایم چطور گلیممان را از آب بیرون بکشیم و راهش را پیدا کنیم و خلاصه به خواستهمان برسیم. ولی آنها که سن و سالی ازشان گذشته و به این دلخوشیهای موبایلی خو گرفتهاند و راهدررو هم بلد نیستند یا حوصلهاش را ندارند، چه کنند؟ پدری عادت کرده نیازهای خبریاش را هر صبح از تلگرام ببیند، بعد برای فرزندهایش که گرفتارند و کمحوصله، پیام صبحگاهی بفرستد، مادری از اینکه دستپختهایش را با فامیلها به اشتراک بگذارد و تحسینهایشان را دوره کند، لذت میبرد. آن یکی تنها راه ارتباط با عروس یا دامادش را در همین گروههای خانوادگی پیدا کرده، دیگری تبریک عید و خوشیها را با کلیشهایترین عبارتها میفرستد ولی خوشحال است از پاسخهایی که میگیرد و... آنها باید چه کنند با این تصمیمها؛ جای خالی وقتشان را، دلگرمیشان را و احساساتشان را چطور پر کنند آقای مسئول؟
همه- چه ما که کمی جوانتریم و چه آنها که سنوسالی ازشان گذشته- از حرف زدن در اتاق خالی و خلوت خوشمان نمیآید. معاشرت، در فضای عمومی شکل میگیرد و لذتبخش میشود. وقتی هیچ جایگزین معتمد و پر اقبالی برای این اپلیکیشنها وجود ندارد، وقتی تنها تفریح، سرگرمی و بهخصوص راه ارتباطی بخش مهمی از خانوادهها با همین ابزارها تأمین میشود، باید قبل از اعلام فیلترسازی و شاخ و شانهکشی برای اعمال آن، اول این نکتهها را مدنظر قرار داد؛ البته اگر دلسوز باشند...