طراحی بزرگراههای پایتخت و جاسازی ساختمانهای اطراف آنها چه تأثیری بر ترافیک دارد؟
درباره طلاییترین محور تهران
گپ و گفت با وحید آریان -شهرساز- درباره ایدههای ترافیکی در پایتخت ایران
موسی علوی
زندگی در تهران بزرگ، ما را به چیزهایی عادت داده است؛ به ترافیک، شلوغی، دود و جنبوجوش و به مواردی ازایندست. ترافیک، همزاد همیشگی این شهر یا ابرشهر بزرگ است. گاهی وقتها این ترافیک قفل میشود و گاهی دیگر نیز آرام و پیوسته جریان مییابد. بیشترین حجم این ترافیک در بزرگراههای پایتخت سرریز میشود. اما آیا این رگههای ترافیکی شهر، جاسازی و جانمایی خوبی داشتهاند؟ آیا ساختمانهای اداری و تجاری و پررفتوآمد شهر در حواشی این رگههای حیاتی، درست تعبیه شدهاند؟ در این مورد، نظرات وحید آریان را پیشرو دارید. آریان، دکتری شهرسازی و مدرس دانشگاه، آرشیتکت و طراح شهر است. نگاه او در این زمینه جالب و پر از نکته است.
محور شمالی جنوبی تهران بسیار مهم است
در گذشته تهران تکهستهای بود اما امروزه اشتباه است که تهران را تکهستهای بدانیم. ما امروزه در یک شهر چندهستهای زندگی میکنیم. شما محوری را از پارکوی تا هفتتیر درنظر بگیرید که مگامالها و ساختمانهای بزرگ و وزارتخانههای مختلفی را در دل خود جای داده است. این محور در دل خودش، هستههای آرژانتین و وزرا، مطهری، کریمخان و هفتتیر، بهشتی و... را جا داده است. بهعبارت سادهتر، میتوان چنین گفت که تهران، شهری خطی و شرقی غربی است که شمال آن توسط کوهها محصور شده و قابلیت توسعه ندارد و جنوب آن را نیز زمینهای کشاورزی شهرری در بر گرفته که اجازه توسعه جنوبی شهر را نمیدهد. پس تنها راههای توسعه شهر، خط شرقی غربی آن بوده است. اما محوری که مطرح کردیم، یک محور شمالی جنوبی است؛ در واقع این محور شمالی جنوبی، میتواند با تقاطع خود با محور شرقی غربی موجود تهران، نوعی تعادل را در پایتخت ایجاد کند. این خط را میتوانیم خطی بدانیم که تمرکز اصلی اداری و تجاریمان در آن واقع شده است. اگر اتوبانهای ما بتوانند این مسیرهای منتهی به این خط تجاری اداری را حمایت و پشتیبانی کنند، تراکنش جمعیت بهطوری متعادل و درست جریان خواهد یافت. پیادهمحوربودن این مسیر باید از طریق جانمایی ساختمانهای اداری و تجاری و نیز نزدیکی به ایستگاههای اتوبوس و مترو تأمین شود.
در آرزوی یک شهر چندهستهای پیادهمحور
من بهعنوان یک کارشناس، معتقدم که تهران باید یک شهر چندهستهای پیادهمحور باشد. به همین دلیل، باید تعداد خودروها را کمتر کنیم تا ترافیک و آلودگی هم کمتر بشود. گسترش سیستم حملونقل عمومی بسیار کارساز است. متروی تهران هزینه زیادی برای مدیریت شهری دارد ولی خوب کار میکند. اگر بخواهیم تهران را چند هستهای کنیم، باید اطراف این هستهها، کمربندی بزرگراهی ایجاد کنیم که شهروندان بتوانند با خودرو، خودشان را به این نقاط برسانند و بعد از پارک خودرو در پارکینگهای طبقاتی و مراکز درنظر گرفته شده، بهصورت پیاده به این هستهها برسند.
محوری که باید پر از جاذبه باشد
همانطور که بیان کردم، هستههای تجاری اداری ما در خط شمالی پارک وی به کریمخان مستقر شدهاند اما نکته اینجاست که باید جاذبههایی برای پیادهها ایجاد شود تا بتوانند این مسیر پیادهمحور را طی کنند. این جاذبهها را از منظر شهری، میتوان پارکهای محلی و شهری، مارکتها و بازارهای موقت و... دانست. این جاذبهها در واقع این رغبت را در پیادهها ایجاد میکنند که با شوق و اشتیاق از این مسیر پیادهمحور استفاده کنند. کاری شبیه به این را در بازار تهران انجام دادهاند؛ کالسکهها و خودروهای برقی ایجاد کردهاند که برای توریستها و شهروندان ایجاد جاذبه میکند. این پتانسیل در این محور شمالی جنوبی وجود دارد؛ چرا که از حواشی اراضی عباسآباد میگذرد. همین الان فضاهای سبز اراضی عباسآباد، پل طبیعت، پارک آب و آتش و... را در این محور داریم. شاید این سؤال مطرح شود که وقتی ما داریم از محور شمالی جنوبی پارکوی به هفتتیر و کریمخان صحبت میکنیم، پس هستههایی چون کارگر و انقلاب و آزادی و... چه میشوند. البته این هستهها، هستههای دانشگاهی و تحصیلی و فرهنگی هستند و بحث ما معطوف به هستههای تجاری و اداری است. ضمن اینکه ما باید هستههایی که میتوانند ارتباط پیادهمحورانه با هم داشته باشند را پیدا کرده و بحث کنیم. اگر هستههایی که در شهر وجود دارند با هم ارتباط نداشته باشند، منزوی و جداافتاده خواهند شد. اما ما بهعنوان نمونه پایلوت، باید به محور پارکوی به کریمخان توجه داشته باشیم تا ببینیم که این ایده اصلی در این محور قابل پیاده شدن هست یا نه تا بتوانیم باز هم نسبت به جاسازی ساختمانهای مهم و اداری و تجاری در این محور اقدام کنیم.