
حوادث سفید

محمد بلوری | روزنامهنگار پیشکسوت
در طول سالهایی که صفحات حوادث در روزنامهها و جراید مختلف جایگاهی برای خود دست و پا و مخاطبان خاصش را پیدا کرده، برداشتهای خوانندگان نیز از حوادث مختلف تغییر کرده است.
معمولا درسالهای پیش، حوادث مجموعهای از رخدادهایی بود که به وقوع میپیوست و انتشار خبر آنها میتوانست اندرزی باشد به افراد برای پیشگیری از وقوع مجدد و هشداری به افراد مختلف برای نشاندادن اینکه قانون و مامور قانون با چشم باز مراقب است. اما کمکم اخباری در این صفحات درج شد که بیش از همه عواطف مخاطبان را درگیر میساخت؛ اخباری که خبر از وقوع رخدادی میداد که فرجامی را رقم نزده و با نوعدوستی میتوان سرنوشت آن را تغییر داد.
یادم هست در سالهایی که اعتیاد جرم محسوب میشد و مجازات مشخص داشت، خانم دانشجویی به ما مراجعه کرد. این خانم مستاصل بود؛ چراکه نه راه درمان داشت و نه میلی به گرفتاری و حبس و محاکمهشدن. این آغازی بود برای مقالهها، گفتارها و مطالباتی که از مسئولان میخواست به همه افراد مبتلا در دام اعتیاد فرصت درمان بدهند. این فرصت اگر یکبار هم بود، میتوانست حساب کسانی را که میل به بازگشت دارند با بقیه جدا کند. خوشبختانه تلاشها نتیجه داد و بسیاری از کسانی که در نیمه راه نابودی بودند، توانستند به زندگی سالم و دور از آلودگی بازگردند.
یا مثلا خبر خانوادهای که بر اثر ورشکستگی سرپرستشان در گوشه پارک مأوا گزیده بودند، موجی از همدردی و همیاری را برمیانگیخت تا زن و فرزند بیگناه در سرمای زمستان و گرمای تابستان بیسرپناه نمانند.
کمکهایی که هر سال در مناسبتهای مختلف به گرفتاران مالی در زندان میشود نیز نتیجه چنین اخبار و بازخورد مثبت و مناسب جامعه به این خبرهاست؛ خبرهایی که سیاه و خاکستری نیستند، حوادثی که سفیدند؛ حوادثی که میتوانند فرجام خوشی بیابند و رنگ آبی امید را بر صفحه زندگی گرفتاران بزنند.