مردم روستای قلمویی هرمزگان تا حالا شاهد چنین حادثهای نبودهاند
جدال خونین چوپان و کفتار گرسنه
کفتار گرسنه به گله زده و حدود 20بز و گوسفند را دریده بود. گوسفندها امانت مردم روستا نزد چوپان 60ساله بودند و او برای نجات آنها با چوبدستیای که داشت به جدال با حیوان وحشی پرداخت و تا یکقدمی مرگ رفت.
بهگزارش همشهری، مردم روستای قلمویی، حوالی شهرستان سیریک استان هرمزگان هرگز بهخاطر ندارند که کفتاری به دامها یا اهالی روستا حمله کند و وحشت به دل آنها بیندازد. این حادثه اما صبح دیروز و برای نخستینبار در این منطقه رخ داد و چوپان خوشنام و سالخورده روستا را تا یکقدمی مرگ برد.
آفتاب تازه طلوع کرده بود که محمد شهکرمی، چوپان 60ساله روستای قلمویی چوبدستیاش را برداشت و سراغ گله گوسفندها رفت تا آنها را برای چرا به صحرا ببرد. کار هر روز او همین بود و اهالی روستا که او را بهخوبی میشناختند گوسفندهایشان را به وی سپرده بودند و حقوقی که محمد از این راه بهدست میآورد تنها منبع درآمد خانوادهاش بود.
محمد گله را بهجایی حدود 800متری روستا برده بود و دامها سرگرم چرا بودند که آن حادثه رخ داد. کفتاری گرسنه در چشم برهمزدنی به گله حمله کرد و در کمتر از چند دقیقه حدود 20گوسفند را درید. محمد با دیدن این صحنه وحشت کرده بود. تا حالا سابقه نداشت که کفتاری به دامهای روستا حمله کند. او برای نجات بقیه گوسفندان دست بهکار شد و چوبدستیاش را برداشت و به کفتار حمله کرد. طولی نکشید که جدال خونینی بین آنها درگرفت. پنجهها و دندانهای تیز کفتار بدن چوپان میانسال را غرق خون کرده بود. فقط فریادهای محمد بود که میتوانست او را نجات دهد و عدهای از اهالی روستا که در آن حوالی بودند با شنیدن همین فریادها متوجه ماجرا شده و برای نجات چوپان دست بهکار شدند.
عبدالله رحیمی، دهیار روستای قلمویی در گفتوگو با همشهری میگوید: «بهنظر میرسید که کفتار هار بود، چراکه یک لحظه هم محمد را رها نمیکرد و زمانی که مردم روستا به او نزدیک شدند بهجای اینکه فرار کند، به آنها حمله کرد. با این حال تعداد اهالی زیاد بود و آنها توانستند حیوان وحشی را دور کنند.»
نجات چوپان
او ادامه میدهد: «حال چوپان روستا وخیم بود و مردم میدانستند اگر منتظر آمبولانس بمانند، ممکن است جانش را از دست بدهد. به همین دلیل با پارچه و لنگ زخمهایش را که بسیار عمیق بود بستند و با ماشین او را به بیمارستان سیریک و از آنجا به میناب منتقل کردند.»
در بیمارستان اما امکانات لازم برای مداوای محمد نبود. او باید هرچه زودتر به بیمارستانی در بندرعباس منتقل میشد و این شروع مشکلات آنها بود.
رحیمی ادامه میدهد: «متأسفانه امکانات درمانی در منطقه ما بسیار ضعیف است. از طرفی هرچه به مسئولان بیمارستان میناب میگفتیم که زودتر محمد را به بندرعباس منتقل کنند، جواب میدادند که هنوز با پذیرش او موافقت نشده است. جان یک انسان در خطر بود و برای همین تلاش کردیم از طریق فرماندار و دیگر مسئولان کارهای پذیرش او در بیمارستان بندرعباس را انجام دهیم. همه این کارها تا بعدازظهر طول کشید و در نهایت موفق شدیم او را به بندرعباس منتقل کنیم. این در حالی بود که حادثه ساعت 7صبح رخ داده بود و چندین ساعت طول کشید تا مرد چوپان در بندرعباس پذیرش شود.»
حال وخیم محمد
درنهایت چوپان 60ساله در بیمارستانی در بندرعباس بستری شد اما شدت جراحات او به حدی است که ضربان قلبش پایین آمده و تلاش پزشکان برای نجات وی ادامه دارد. دهیار روستای قلمویی میگوید: بدن و دستها و صورت محمد بهشدت زخمی شده و تعدادی از انگشتانش از بین رفته است. او خانواده فقیری دارد و هیچکس را ندارد که پیگیر کارهایش باشد. او 4دختر دارد و خانوادهاش حتی پول کرایه رفتن به بیمارستان بندرعباس را ندارند. حالا هم با حادثهای که برای او رخ داده، خانوادهاش نگرانند که خدای ناکرده تنها نانآور خانهشان را از دست بدهند.
حیدری ادامه میدهد: منطقهای که ما زندگی میکنیم، به پشتکوه معروف است؛ جایی که حدود 14روستا و جمعیتی بالغ بر 5هزار نفر دارد. با این حال حتی یک بهداری هم ندارد و عدمدسترسی سریع به مراکز درمانی باعث شده تا حالا افراد زیادی که نیاز به کمک فوری پزشکی داشتهاند جانشان را از دست بدهند. ما حتی پانسمان هم نداشتیم که زخمهای محمد را ببندیم و مجبور شدیم از پارچه و لنگ استفاده کنیم و حالا همه مردم روستا دعا میکنند چوپانی که برای نجات گوسفندهای آنها جانش را به خطر انداخت، از خطر مرگ نجات پیدا کند و هرچه زودتر نزد خانوادهاش برگردد.
به گفته او، در منطقه پشتکوه کفتار زیاد است اما این حیوان معمولا شبها بیرون میآید و اصلا به روستا نزدیک نمیشود. با این حال خشکسالی باعث شده که منابع غذایی آنها در بیابان از بین برود و همین باعث شده که کفتار گرسنه به روستا نزدیک شود.