رسول بهروش روزنامهنگار
از قرار معلوم عادت زشت دوقطبیگرایی ما ایرانیها حتی به احساسیترین لحظات و رخدادها هم تسری پیدا کرده؛ چنان که طی چند روز گذشته و همزمان با وداع بهرام شفیع، بسیاری از منتقدان عادل فردوسیپور این فرصت را مغتنم شمردند و مجری 90 را طعنهباران کردند. جنس جملات و حملات صریحتر از آن است که نیاز چندانی به رازگشایی داشته باشد. میگویند شفیع هرگز مهمانان برنامهاش را تحقیر و تمسخر نمیکرد و هیچگاه بهدنبال راهانداختن جنگ و جدل و داغکردن فضای حاشیه نبود.
اینها را میگویند تا نیشتر به قلب عادل بزنند و به ستاره دوشنبهشبها بفهمانند کارش اشتباه است؛ اما آیا واقعا الان وقت این حرفهاست؟ حداقل این 4روز را که مردم با هم مهربانتر شدهاند و یاد نوستالژی دهه60 کردهاند، از خیر تسویهحسابهای شخصی بگذرید و اگر اعتراضی دارید، بعدا مستقیم و بیطعنه چشم در چشم خود عادل به زبان بیاوریدش؛ مخصوصا که او گوش شنوایی برای شنیدن نقدها دارد و هیچوقت از این بابت ترش نمیکند.
روح بهرامخان عزیز شاد، اما خیلی از همینها که امروز قربان صدقه نجابت او و آسانگیریاش در مقابل مهمانان برنامه و سوژههای داغ روز میروند، همانهایی هستند که تا یکماه پیش بر طبل پایان تاریخ مصرف «ورزش و مردم» میکوبیدند. تعارف که نداریم؛ این برنامه قدیمی تلویزیون از مدتها پیش اثرگذاریاش را از دست داده بود و این موضوع چنان توی ذوق میزد که خود مدیران شبکه هم بهدنبال ایجاد تغییر در ساختار آن بودند.
حالا اما برای کنایه به عادل، از «بیآزاری» شفیع سخن گفته میشود؛ آن هم درحالیکه چنین خصوصیتی اصلا نمیتواند جزو سجایای اخلاقی و برتریهای فنی یک مجری تلویزیونی باشد. مگر میتوان آدمی را که مدیر یک تشکیلات یا مربی و بازیکن یک تیم بوده و با عملکرد نادرستش خسارات هنگفت به بار آورده و احساسات میلیونها هوادار را جریحهدار کرده به برنامه دعوت کرد و بدون هیچ نقد و چالشی به او «تریبون طهارت» داد؟ خب در این صورت اصلا چرا بودجه صرف تهیه چنین برنامهای میشود؟ که چه بشود؟
عادل هزار و یک ایراد دارد و مدتهاست که جنبههای فانتزی و تشریفاتی برنامهاش بر اصل محتوای آن میچربد. خود او هم دیگر در پیگیری چالشهای قدیمی حال و حوصله قبل را ندارد و مخصوصا در رفتاری که بوی بیاحترامی محض میدهد، هنگام گفتوگو با مهمانان حضوری و تلفنی برنامهاش مدام با تبلت روی میز ور میرود. همه اینها درست، اما یادمان باشد سنتی که او با تولید برنامههای انتقادی و بیپروا در تلویزیون ایران پایه گذاشت، میراث ارزشمند و کمیاب این رسانه تهیدست است و نباید به بهانه مرگ عزیزی همچون بهرام شفیع، عادل را با همین چوب کتک زد. ازجمله کسانی که در این چند روز غیرمستقیم به فردوسیپور طعنه زدهاند، یکی هم جواد خیابانی است که تحقیرنکردن مهمان را در زمره جوانمردیهای مجری فقید ورزش و مردم بهشمار آورده است. کاش اما جوادخان میفهمید آنکه نباید تحقیر شود، جوان علاقهمندی است که با هزار امید و آرزو وارد مسابقه تلویزیونی «آقای گزارشگر» شده و حتی اگر اطلاعات و مهارت ناقصی داشته باشد، شایسته نیست شخصیتش را در انظار عمومی خرد کنیم. در غیراین صورت ترحم بر مدیران ناکارآمدی که بیتالمال را تباه میکنند، ستمکاری به عموم مردم است.
دو شنبه 23 مهر 1397
کد مطلب :
34059
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ArLP
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved