دستانداز در حرکت خوشرکابها
هوشنگ صدفی | روزنامهنگار:
«گرانی عوارض و لوازم یدکی»، «فقدان بیمههای مناسب» و «تعیین کرایههای بار منصفانه» دستاندازهایی هستند که برخی از رانندگان «خوشرکاب» جادههای ایران، از جابهجایی باراز بنادر و باراندازهای کشور طفره میروند. بهرغم چالش موجود بین این دست از رانندگان و صاحبان بار هنوز مرجع مشخصی نتوانسته به مطالبات رانندگان کامیونهای سنگین رسیدگی کند. رانندگان کامیون برخلاف سایر سازمانهای صنفی از قبیل اتحادیههای صنفی، روزنامهنگاران، پزشکان، مهندسان و سردفتران فاقد تشکل صنفی فراگیر و تصمیمساز هستند که بتوانند در بزنگاههای صنفی با نهادهای تصمیمگیر درباره مطالبات صنفی خود مذاکره کنند.
در حملونقل جادهای سالانه ۳۵۰میلیون تن بار به کمک ۲۵۰هزار کامیون سنگین در جادههای کشور جابهجا میشود یعنی بهطور میانگین هر کامیون سالانه هزار و ۴۰۰ تن بار منتقل میکند اما بهنظر میرسد عوامل دیگری از قبیل دلالی بار در باراندازها، فقدان تشکلهای صنفی تأثیرگذار کامیونداران و نبود سامانه مشخص در پرداخت بیمه و درآمدهای ناشی از کامیونداری باعث شده این دسته از افراد زحمتکش و متعهد نتوانند بهخوبی از حق خود دفاع کنند. کمتر کسی است که نقش کامیونداران را در سالهای خون و حماسه کتمان کند. این دسته از رانندگان خوشرکاب در زمان جنگ تحمیلی، مهمترین بارها را به خطوط مقدم جبهه بدون هیچ چشمداشتی حمل میکردند و جمع قابل تاملی از آنان شهید یا در کسوت جانبازی و ایثارگری هماینک خانهنشین شدهاند. حال ما و دولتمردان را چه شده که بدون یادآوری این نوع دلیرمردیها، برای مطالبه حقوق صنفی کامیونداران روی ترش میکنیم. مگر کامیونداران سرپرستی خانوادههایی با جامعه آماری 2میلیون نفری را برعهده ندارند؟
مراکز و نهادهای صنفی چون سازمان نظامپزشکی و نظام مهندسی همهساله در چارچوب تورم جامعه برای برقراری تعرفههای مختلف با متولیان دولتی مذاکره کرده و بدون قیل و قال، نگاه تخصصی خود را به دولت و شهروندان دیکته میکنند. روزنامهنگاران با دارا بودن تریبون گاهی شاید بتوانند از حق و حقوق همصنفان خود در مقابل دولت یا صاحبان روزنامهها به قلمفرسایی بپردازند اما شوربختانه جامعه کامیونداران ایران هیچ تریبون فراگیری برای طرح مطالبات صنفی از قبیل دستاندازهایی در حوزه تامین لاستیک به قیمت دولتی، پرداخت حق بیمه، تعمیم سخت و زیانآور بودن شغل رانندگی، حذف سیستم دلالی در بنگاههای باربری و سایر مسائل منطقی و صنفی ندارند و بدتر از آن تشکل صنفی تأثیرگذاری در جامعه ندارند تا بتوانند درباره مطالبات با نمایندگان دولت به گفتوگو بپردازد. بهرغم این کاستیها انتظار میرود دولت با نمایندگان این شهروندان زحمتکش کمادعا به گفتوگو بپردازند تا دستاندازهای صنفی کامیونداران بهنحوی ترمیم یابد تا دوباره شاهد حرکت خوشرکابها در جادهها باشیم.