مردن به وقت شهریور
استقلال خوزستان، تنها استقلالی است که در پایان هفته هفتم، در نیمه بالای جدول ردهبندی لیگ برتر دیده میشود. آبیهای پایتخت در 6مسابقه گذشته، تنها 7امتیاز بهدست آوردهاند و این نتیجه، ابدا شباهتی به یک «شروع درخشان» ندارد. آنچه در آغاز لیگ هجدهم برای استقلالیها اتفاق افتاده، همان روایت آشنای 2فصل گذشته است؛ تیمی که بدون نبض شروع میکند، دیر بهخودش میآید و آنقدر دیر زنده میشود که دیگر بزرگترین آرزوهایش را دور از دسترس میبیند. تیم وینفرد شفر در 6 هفته گذشته، فقط یکبار طعم پیروزی را چشیده است. آنها به جز برندهشدن در نبرد با تیم پرحاشیه و بینظم جان توشاک، در پایان هیچ دوئل دیگری بهعنوان تیم برنده از زمین خارج نشدهاند. استقلال در این فصل هنوز در دیدارهای خارج از خانه به پیروزی نرسیده و به جز نبرد با تراکتورسازی، در سایر دیدارهای خانگی نیز مقتدر و زهردار نشان نداده است. آبیها به سرعت از صدر جدول فاصله گرفتهاند و با این روند، کار بسیار دشواری برای بازگشت به کورس قهرمانی خواهند داشت. شاید استقلال به مرور زمان، آمادگی این روزهای سایپا، سپاهان، پرسپولیس و پدیده را تجربه کند اما آیا همه این تیمها برای بازگشت پسران شفر به قدرت، خواهند لغزید؟
در 6هفته نخست لیگ برتر شانزدهم، استقلالیها با علیرضا منصوریان که بهتازگی روی نیمکت این تیم نشسته بود، فقط 4امتیاز تصاحب کردند. استقلال با نفت تهران، پیکان، ماشینسازی و پرسپولیس به تساوی رسید و در 2جدال با استقلال خوزستان و صنعت نفت آبادان شکست خورد. این تیم برای رسیدن به نخستین پیروزی فصل، تا هفته هفتم صبر کرد اما تا پایان نیمفصل اول نتوانست بهطور کامل از بحران خارج شود. روند موفقیتآمیز علیمنصور و تیمش سرانجام از هفته هجدهم کلید خورد. 5پیروزی متوالی و 8برد در 10مسابقه، استقلال را احیا کرد اما همانطور که تصور میشد، برای جنگیدن بر سر قهرمانی دیگر دیر شده بود. آبیها در نیمفصل دوم، شگفتانگیز ظاهر شدند و سرانجام به رده دوم جدول ردهبندی تکیه زدند. با توجه به شروع بسیار بد فصل، نایبقهرمانی دستاورد خارقالعادهای بهنظر میرسید اما هواداران در انتظار قهرمانی تیمشان بودند و توقع داشتند منصوریان در لیگ هفدهم با یک شروع قدرتمندانه، استقلال را در مسیر قهرمانی قرار بدهد. فصل جدید اما با شکست در زمین صنعت نفت آبادان آغاز شد و در دومین هفته نیز، آبیهای پایتخت موفق نشدند آبیهای اهواز را در ورزشگاه آزادی شکست بدهند. استقلال در 6بازی ابتدای لیگ هفدهم، فقط یکبار برنده شد و سرانجام در پایان بازی هفتم، علیرضا منصوریان شغلاش را از دست داد. استقلالیها با شفر به آرامش رسیدند. آنها در لیگ با این مربی فقط 2 بار شکست خوردند و توانستند در نیمفصل دوم، یک گرد و خاک واقعی به پا کنند. سومشدن در جدول نهایی لیگ با وجود بحران ابتدای فصل، شبیه یک موفقیت بزرگ بود اما باز هم با بزرگترین خواسته طرفدارها مطابقت چندانی نداشت. آبیها به خوبی میدانستند که برای فرار از سناریوهای 2 فصل گذشته، این بار محکوم به رقمزدن یک شروع خوب در لیگ برتر هستند اما این اتفاق، باز هم به وقوع نپیوست.
برای فاصلهگرفتن از سرنوشت لیگهای شانزدهم و هفدهم، استقلال به چند پیروزی متوالی در آغاز فصل جدید نیاز داشت اما لیگ هجدهم برای شفر و تیمش، با 2تساوی متوالی در مقابل پیکان و ذوبآهن آغاز شد. شکستدادن تراکتورسازی، میتوانست نقطه تحول آبیها باشد اما باختن به پارسجنوبی در جم، ثابت کرد که تحقیر پسران توشاک در آزادی بیشتر به یک سراب شبیه بوده است. استقلال در 2بازی گذشتهاش در لیگ برتر، 4امتیاز را در مقابل فولاد و نساجی از دست داده و در اندازههای یک تیم مدعی ظاهر نشده است. شاید همانند 2فصل اخیر، کیفیت این تیم رفتهرفته بهتر شود و ستارههای تازهوارد درخشیدن را آغاز کنند اما شاید دوباره برای رسیدن به قهرمانی، دیر شود. استقلال دیگر هیچ زمانی برای تلفکردن ندارد. شفر و تیمش از همین هفته، راهشان را انتخاب خواهند کرد؛ راهی از بین شروع بردهای سریالی و قدرتگرفتن در جدول یا برداشتن قدمهای تدریجی و انتظار برای آیندهای که نهایتا قرار است آنها را به سهمیه لیگ قهرمانان آسیا برساند.