
لرز خربزه

بهروز رسایلی
تراکتورسازی شاید پرهزینهترین تیم تاریخ لیگ برتر را ساخته و رکوردی در این زمینه بهجا گذاشته که حالا حالاها دستیافتنی نیست. با وجود این آنها فعلا در لیگ نتایج خوبی نگرفتهاند و بدتر از آن اینکه در جام حذفی هم در همان نخستین گام برابر نفتآبادان شکست خوردند و از گردونه مسابقات کنار رفتند. از آنجا که قهرمانی در جامحذفی آسانتر بهدست میآید، موفقیت تراکتور زنوزی در این تورنمنت میتوانست پایههای قدرت این تیم را مستحکمتر کند اما رؤیای فتح این جام زودتر از حد انتظار به باد رفت. تراکتور در این بازی 3 بر یک از حریف پیش بود اما در دقایق پایانی، بازی 3-3شد و نهایتا این تیم در ضربات پنالتی شکست خورد. حاشیه ویژه این بازی اما اعتراض شدید اشکان دژاگه به تعویضش بود. اشکان که خودش حوالی دقیقه60 بهعنوان بازیکن جانشین وارد زمین شده بود در وقتهای اضافی بار دیگر تعویض شد تا بهشدت از این مسئله شاکی شود. دژاگه روی نیمکت شدیدا به توشاک اعتراض میکرد که این رفتار او صحنههای غیرمنتظره و شگفتانگیزی ساخته بود. بهنظر میرسد بحران در تراکتورسازی بالا گرفته و در این میان ذکر چند نکته ضروری بهنظر میرسد.
جان توشاک بعد از این بازی گفت مشکلات تراکتورسازی از زمان حضور دژاگه و شجاعی در میدان شروع شد و او در مورد بازی دادن به این دو نفر اشتباه کرده است. مربی ولزی پیشتر عین همین جملات را بعد از شکست 3 بر صفر تیمش برابر استقلال هم تکرار کرده بود. البته که توشاک خودش از سرزمین حرفهایها آمده اما تا جایی که ما هم از این گوشه دنیا مشغول رصد اخبار هستیم، خیلی کم اتفاق میافتد که یک سرمربی بزرگ اینطور آشکارا در رسانهها از بازیکنان تیمش انتقاد کند. مربیان حرفهای معمولا انتقادها را برای خلوت نگهمیدارند. توشاک اما رویه دیگری دارد و طبیعی است که این مدل بازی با اعصاب 2 بازیکن باتجربه،ممکن است آنها را تحت فشار روحی قرار دهد. خب شما که میدانی اتکای محض به کاپیتانهای تیم ملی درست نیست،چرا مدام به اینها بازی میدهی و بعد میگویی اشتباه کردم؟
کار اشکان دژاگه تحت هیچ شرایطی قابل دفاع نیست اما در مورد او باید به مسئله «بیسابقه» بودن چنین رفتاری توجه کرد. اشکان یک سال تمام برای حضور در جامجهانی تمرین کرد اما آخرش بازی به او نرسید و او بدون نق زدن به نخستین اردوی تیم ملی برای جام ملتها پیوست. حتی در جامجهانی 2014 هم که اشکان 4سال جوانتر بود و مؤثرترین مهره تیم ملی محسوب میشد، او در هر 3بازی برابر نیجریه، آرژانتین و بوسنی تعویض شد اما یک کلمه هم حرف نزد. پس آنچه را در آبادان اتفاق افتاده، نباید ساده دید. شاید این رفتار پرخاشگرانه در ارتباط با مسائل دیگری در داخل باشگاه معنا پیدا میکند.
آیا دژاگه بهعنوان یکی از پنالتیزنان اصلی تیم ملی، نمیتوانست برای زدن ضربه پنالتی احتمالی در زمین باقی بماند؟
خریدهای بزرگ تراکتورسازی همان اندازه که خوشحالکننده بودند، دردسر هم دارند. همه جای دنیا تیمهایی که از حضور ملیپوشان پرشمار بهره میبرند، بهخاطر برنامههای ملی دچار عذاب هستند. بسیاری از اوقات، بازیکنان کلیدی با مصدومیت و ناآمادگی از مسابقات ملی برمیگردند که این مسئله در جهان فوتبال به «ویروس فیفا» مشهور شده است. پس حالا که تراکتور، 3 کاپیتان اول تیم ملی یعنی دژاگه، شجاعی و حاجصفی را خریده،باید پای لرزِ خوردن این خربزه هم بنشیند و به تمرین و بازی بدون فوقستارههایش خو بگیرد؛ بهخصوص در 5ماه آینده که فشردگی برنامههای تیم ملی بهمنظور حضور در جام ملتهای آسیا اوج هم میگیرد. جالب اینجاست که آنها سخت در تلاش هستند تا رامین رضاییان را نیز جذب کنند؛ اتفاقی که اگر رخ بدهد،عملا نصف تراکتور را هنگام برگزاری اردوهای ملی تعطیل میکند!
جان توشاک در پاسخ به آخرین سؤال نشست خبری آبادان در مورد جذب رامین رضاییان گفته: «من چیزی نمیدانم.» این واکنش او شباهت زیادی به جمله عجیبش پس از جذب اشکان دارد؛ جایی که مربی ولزی گفته بود: «نمیدانستم دژاگه یک سال مصدوم بوده.» آیا کسی میداند در تبریز چه خبر است و چهکسی با چه دیدگاهی خریدهای تراکتور را انجام میدهد؟ سؤال مهمتر؛ آیا واقعا توشاک به اندازه کافی، به اندازه دستمزدش و بودجهای که برای تیمش صرف شده، عطش موفقیت دارد؟ کاش داشته باشد، وگرنه این یک فرصت تاریخی است که آسان از دست میرود.