• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
شنبه 27 مرداد 1397
کد مطلب : 27354
+
-

دغدغه‌ای شیرین و تفکری زخمی

عباس‌ثابتی راد | دبیر گروه شهری:

تمام تلاش مدیریت شهری تهران تا به امروز تنها یک نتیجه داشته؛ «سرعت». همه آنچه برنامه‌ریزی شهری محسوب می‌شد، معطوف به این نتیجه بود که شهروندان هرچه زودتر مسافت از خانه تا محل کار را طی کنند و بازگردند. انگار نتیجه همه برنامه‌ریزی‌ها این بود که کسانی که در این شهر بزرگ زندگی می‌کنند، کمترین زمان را در فضای شهری باقی بمانند. به همین دلیل همه آنچه اتفاق افتاد همین بود؛ رفع موانع سرعت خودروها. به همین‌خاطر طی سال‌های گذشته، کمتر به اهمیت پیاده‌روی در شهر و دوچرخه‌سواری در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر توجه شد.

یک قانون ساده می‌گوید اگر میزان ماندگاری شهروندان در فضای عمومی شهری کمتر باشد، قطعا میزان مطالبه آنان از مدیریت شهری کمتر خواهد بود. بنابراین تمام تلاش مدیریت شهری باید این باشد که برای مشارکت بیشتر شهروندان  کمک کند تا شهروندان هر چه بیشتر در فضای شهری باقی بمانند. برای شکل‌گیری این اتفاق هم کافی است به یک «دغدغه شیرین» فکر کنیم. یکی از این بهانه‌های شیرین می‌تواند دوچرخه‌سواری باشد.

در کنار تلاش «سرعت»محورانه مدیران شهری، فرهنگ رایجی نیز میان آنان وجود داشته‌است؛ «پروژه را زخمی کنیم». هر طرحی اگر قرار بود به اجرا درآید، اصلا لازم نبوده  و نیست که زیرساخت‌های مناسبی برای آن شکل گیرد. فرهنگ رایج این بود که کار را زخمی کنیم، آن‌وقت خود کار به پیش می‌رود. برنامه‌ریزی، کنترل پروژه، زمان‌بندی، قیمت تمام‌شده پروژه و دیگر موضوعاتی که در نظام برنامه‌ریزی لازم است، در هیچ پروژه‌ای اهمیت نداشته و ندارد. دقیقا به همین‌خاطر است که بسیاری از پروژه‌هایی که در کشور اجرا می‌شود، بیشتر از زمان‌بندی حدس و گمانی آغاز پروژه طول می‌کشد و هزینه‌های تمام‌شده پروژه‌ها به چند برابر می‌رسد چراکه مدیران با تفکر «کار را زخمی کنیم» پیش رفته‌اند.

قرار است یک «دغدغه شیرین» به نام طرح دوچرخه اشتراکی متکی بر یک تفکر رایج «کار را زخمی کنیم» در تهران به اجرا درآید. سرنوشت محتوم این دغدغه و آن تفکر یک‌چیز است؛ هزینه بیشتر. بخشی از این هزینه قطعا برنامه‌های تکراری مسیرهای دوچرخه خواهد بود که با صرف میلیاردها تومان به اجرا درمی‌آید و در نقاطی هم جمع‌آوری می‌شود و خلاصه با آزمون  و خطا به پیش می‌رود، اما بخش دیگری از این هزینه‌ها غیرقابل جبران خواهد بود. از ابتدای شهریور که این طرح به اجرا درمی‌آید، احتمالا شاهد اخباری گسترده در مورد تصادف دوچرخه‌سواران با وسایل نقلیه خواهیم بود. دلیل ساده این امر هم یک چیز است؛ هیچ دوچرخه‌سواری در تهران حتی در کوچه‌ها، امنیت ندارد. مهم‌ترین عنصر به‌منظور ایجاد زیرساخت برای دوچرخه‌سواری امنیت است. هنوز این زیرساخت چه فرهنگی و چه کالبدی فراهم نشده‌است. معلوم نیست بعد از راه‌اندازی طرح دوچرخه اشتراکی باید منتظر چه حجم از اخبار ناگواری باشیم که حکایت از تصادف دوچرخه‌سواران با خودروها دارد. ای کاش معاونت حمل‌ونقل و ترافیک، در اندیشه یک بسته سیاستی و قوانین سختگیرانه برای خودروها باشد تا اجرای طرح دوچرخه اشتراکی از نخستین زیرساخت فرهنگی یعنی امنیت دوچرخه‌سواران بهره‌مند شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید