مرز قانون درحجاب
مناظره فرشته روح افزا و مریم باقی درباره قوانین حجاب در تلویزیون همشهری
سحر خانمحمدی | روزنامهنگار
در روزهایی که بحث حجاب دوباره به یکی از موضوعات بحثبرانگیز اجتماعی تبدیل شده، پرسشها درباره نسبت دین، قانون، اجبار و اقناع اجتماعی بیش از گذشته مطرح است؛ از اینکه حجاب یکحکم شرعی صرف است یا امری فرهنگی که نیازمند گفتوگو و اقناع عمومی است، تا اینکه مرز دخالت قانون کجاست و پیامدهای اجتماعی هر رویکرد چیست. با توجه به اهمیت این موضوع، مناظرهای با حضور فرشته روحافزا، محقق حوزه زنان و فارغالتحصیل رشته الکترونیک از دانشگاه منچستر و مریم باقی، روزنامهنگار و فعال حوزه زنان در تلویزیون همشهری برگزار شد که در آن، ابعاد دینی، اجتماعی و حکمرانی مسئله حجاب مورد بحث و چالش قرار گرفت که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
آیا حجاب یک ضرورت دینی و شرعی است یا یک نیاز فرهنگی و اخلاقی که باید با اقناع اجتماعی تثبیت شود؟
باقی: میدانیم که در دین، اصول و فروع داریم. حجاب، درواقع جزو فروعات محسوب میشود. اما آن چیزی که مبنای دینی قرار گرفته برای اینکه بخواهیم دعوت به حجاب کنیم، دقیقا چیست؟ ما 2آیه در قرآن کریم داریم که مستقیما به پوشش اشاره کردهاند. آیه۳۱ سوره نور و 59 سوره احزاب، قبل از اینکه بخواهد بحث پوشش را درباره زنان مطرح کند، در آیه قبل اشاره میکند و میگوید به رسول اکرم بگو به مردان بگو چشمان خود را از آنچه حرام است محفوظ نگه دارند. در آیه بعد گفته میشود به زنان مؤمن هم بگو چشمان خود را بپوشانند و فروج خود را محفوظ نگه دارند و در انتهای آیه گفته میشود که خُمُر، یعنی همان پوشش سر، را بر سینه و شانههای خود بیندازند. نکتهای که در این آیه بسیار مهم است، این است که ابتدای آیه خطاب به «زنان مؤمن» است؛ نه همه زنان مسلمان. در آیه بعد هم همین خطاب وجود دارد؛ خطاب به پیامبر که به همسرانت، دخترانت و زنان مؤمن بگو جلابیب خود را فرو بیندازند؛ به چه دلیل؟ به این دلیل که شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند. بهنظر من این معنا بسیار روشن است. سؤال اینجاست: آیا ما میتوانیم به زنان مسلمانِ غیرمؤمن هم بگوییم که باید حجاب داشته باشند؟ دیگر بگذریم از پیروان ادیان دیگر یا کسانی که اساسا اعتقادی ندارند و شما بخواهید برای آنها تکلیف ایجاد کنید و چیزی را اجبار کنید.
روحافزا: بهنظر من اینکه بگوییم حجاب جزو فروعات است، درست نیست. وقتی آیه مستقیم قرآن وجود دارد، نمیتوانیم درباره اصول و فروع نظر شخصی دهیم؛ هیچکدام از علما حجاب را فرع دین نمیدانند. در همان 2آیهای هم که اشاره شد، حجاب مرد و زن ندارد؛ هم مردان باید رعایت کنند و هم زنان. بحث نگاهکردن هم مرد و زن ندارد. ضمن اینکه فقط درباره نگاه نیست؛ در قرآن درباره نحوه صحبتکردن زنان و حتی نوع راهرفتن آنها هم تذکر داده شده که نباید جلب توجه و شبیه رفتار جاهلی باشد. اینها جزو فرایندهای زندگی زن مسلمان است.
باقی: زن مؤمن یا زن مسلمان؟
روحافزا: زن مؤمن، یعنی زن مسلمان؛ هرکسی که دین را میپذیرد و ایمان میآورد. منظور فقط خانمهای حوزوی نیست.
نمیتوانیم بگوییم زنانی که حجاب را رعایت نمیکنند، مؤمن نیستند. این تقسیمبندیها بیشتر عرفی است. ضمن اینکه گفته شد قرآن فقط زنان پیامبر را خطاب قرار داده؛ اینطور نیست. اگر خداوند میخواست فقط زنان پیامبر را خطاب قرار دهد، میگفت به زنانت بگو و بقیه را رها کن، درحالیکه اینطور نیست. ضمن اینکه اگر ادیان دیگر را هم درنظر بگیریم، آنها هم بحث حجاب را دارند.
نسل جوان میگویند اگر حجاب یک ارزش است، چرا عدالت، صداقت و کارآمدی همسطح آن مطالبه نمیشود؟
روحافزا: حتما اینها هم باید مطالبه شوند، اما سؤال این است که چهکسی باید از مسئولان مطالبه کند؟ بله، مطالبه داریم، اما مسئولان کجا حرف ما را گوش میدهند؟ در بحث عدالت هم همین است. امروز در اکثر دانشگاههای تاپ کشور در رشتههای مهندسی و رشتههای برتر، دانشجویانی هستند که در مدارس خاص و با امکانات درس خواندهاند. این عدالت آموزشی رعایت نشده. اینها هم باید مطالبه شود. کسی نمیگوید نباید پرداخت.
باقی: نکته مهم دقیقا همینجاست. وقتی حجاب که یک امر شخصی است، تبدیل به یک امر حکومتی میشود، یعنی حکومت از جامعه مطالبهای دارد. جامعه هم میپرسد اگر قرار است به این پایبند باشد، چرا صدای مردم شنیده نمیشود؟ امربهمعروف فقط از حکومت نسبت به مردم نیست؛ مردم هم نسبت به حکومت حق دارند. وقتی مردم با رانت، فساد، اختلاس، کوچکشدن سفرهها، بیآبی، بیبرقی و مشکلات متعدد مواجهند، طبیعی است که بپرسند چرا فقط از ما مطالبه میشود؟
روحافزا: معتقدم هیچ منافاتی وجود ندارد. مشکلات آب، برق، گرانی و سوءمدیریت، ربطی به اصل دین ندارد. ما 3قوه داریم که هرکدام وظایفی دارند. بحث ما این است که آیا حجاب فرمان الهی است یا نه و آیا به نفع انسان هست یا نه. در همه ادیان حجاب وجود داشته.
در حال حاضر، آیا گشت ارشاد میتواند راهکار باشد؟
روحافزا: گشت ارشاد با شکل گذشتهاش نتیجه مثبتی نداشت. اینکه میگویند حجاب تحمیل میشود، باید ببینیم چنددرصد از مردم واقعا این موضوع را «تحمیل» میبینند، چنددرصد این را وظیفه خود میدانند و چنددرصد هم ممکن است ناآگاه باشند. عدهای با عنوان تحمیل، فشار و زور، سعی میکنند جوانهای ما را که الان در مضیقه خیلی از مسائل هستند از این مسیر به یک سمت خاص هدایت کنند و درواقع از آن یک برداشت سیاسی بسازند که من بهشدت مخالفم که مسئله حجاب سیاسی شود. اگر قرار باشد گشت ارشاد وارد عمل شود، باید کار آن آگاهیبخشی باشد، نه اینکه صرفا تذکر دهد. دولت آموزشوپرورش دارد، آموزش عالی دارد؛ اینها تا حالا برای آموزش، آگاهیبخشی و حفاظت از روح و روان یک دختر چه کاری انجام دادهاند؟ من با خانمهای دانشگاهی در کشورهای غربی بحثهای علمی داشتهام. بهدلیل بیپروایی و بیحجابی، الان آمار تجاوز به زنان در کشورهایی مثل سوئد بالاتر از میانگین آمارهای بینالمللی است. در کشور انگلستان هم آمار کودکانی که پدران خود را نمیشناسند بالاست. اینها پیامدهای فرایند بیحجابی در آن جوامع است. ما کجا اینها را در آموزش عالی یا نهادهای فرهنگی توضیح دادیم؟ کجا گفتیم اگر وارد این فرایند شوید، چه آسیبهای روحی و روانیای ممکن است به شما وارد شود؟ چرا فقط روی گشت ارشاد تمرکز میکنیم؟ اصلا نمیگویم گشت ارشاد؛ میگویم چرا وارد بحث آگاهی، آموزش و تبیین نمیشویم.
حد یقف حجاب اختیاری کجاست؟
باقی: تجربه گشت ارشاد آثار مخربی در جامعه داشته که نمیشود نادیده گرفت. نمیتوانیم یک پاککن دست بگیریم و گذشته را پاک کنیم و بگوییم گذشته را فراموش کنید. من بهعنوان مادری که بچههایم شاهد صحنه برخورد گشت ارشاد با مردم بودهاند، هنوز تبعاتش را میبینم.
روحافزا: الان میبینیم خانمها با پوششهایی مثل لباسهای بالای ناف در جامعه راه میروند. این یعنی وضعیت فعلی. الان چرا درباره «حال» صحبت نمیکنیم؟ ایشان میگوید بچههایش دچار استرس شدهاند. خب من هم امیدوارم دیگر چنین حادثهای برای کسی پیش نیاید. اما من نه مسئول گشت ارشاد بودم که بخواهم جواب دهم، نه الان موافق آن هستم. سؤال من این است که چرا ما مسئولیت را گردن نمیگیریم؟ بنده از شما میپرسم؛ آیا ریشه خیلی از طلاقها و اختلافهای خانوادگی به روابطی که خارج از چارچوب خانواده شکل میگیرد، برنمیگردد؟
باقی: چرا فقر را نمیبینید که باعث طلاق میشود؟
روحافزا: نمیگویم عوامل دیگر نیست. اکنون خیلی از خانوادهها بهخاطر ارتباطاتی که در فضای مجازی و محیط کار شکل میگیرد، دچار مشکل میشوند. میگویم ضریب بدهید، کار پژوهشی دقیق انجام بدهید. الان بیشترین بیحجابی را در مناطق بالای شهر میبینیم. خب، آیا آنها فقیرند؟ آمار طلاق در شمال تهران و شمیرانات با آمار طلاق در شهر ری تفاوت فاحشی دارد؛ آیا علت فقط فقر است؟ چرا پژوهش علمی نمیکنیم؟
باقی: اگر حرف شما درست باشد، یعنی از ابتدای انقلاب که حجاب رعایت میشد، ما طلاق نداشتیم؟ اگر قرار است خیانت یا رابطه خارج از چارچوب شکل بگیرد، باحجاب و بیحجاب خیلی تفاوتی ندارد. عوامل متعددی برای طلاق وجود دارد؛ فقر یکی از آنهاست. معتقدم اجبار حجاب نباید وجود داشته باشه و نباید جامعه را به دوقطبی باحجاب و بیحجاب تقسیم کنیم. نمیشود با زور کسی را به بهشت برد یا گفت چون دیگران ممکن است به گناه بیفتند، شما مجبور به حجاب باشید. قرآن بارها تأکید کرده است که خود افراد باید عفت پیشه کنند. بعضی مدافعان حجاب اجباری میگویند اگر قانون نداشته باشیم، جامعه به سمت عریانی میرود. بهنظرم این بهانه است. اکنون که گشتها نیست، آیا عریانی کامل در جامعه داریم؟ نه. اگر به سطحی برسیم که واقعا با عریانی مواجه شویم، آنوقت میشود درباره مداخله حرف زد. ضمن اینکه قانون مجازات فعلی ما این موضوع را حل کرده است؛ هر چیزی که عرف را جریحهدار کند، پلیس میتواند مداخله کند؛ هیچ جامعهای عریانی کامل را نمیپذیرد.
روحافزا: ما نگفتیم در گذشته طلاق وجود نداشته است. بحث «بردن مردم به بهشت» نیست. مردم ما الان دم در جهنم هستند، الان مردم زیر فشار هستند، فشار اقتصادی، بیکاری و ناکارآمدی. تقوا مهم است و من کاملا با تقوا موافقم. اما حد یقف حجاب کجاست؟ ایشان میگوید عریانی نداریم، درحالیکه بارها دیدهایم که وجود دارد و برخورد هم شدهاست. راهکار من این است که همه دستگاهها وارد عمل شوند. همانطور که یک مادر نگران فرزندش است، جامعه هم باید نگران باشد. ما باید برای جوانان ارزش قائل شویم ، مسکن گران است، وام ازدواج داده نمیشود، فشار زیاد است باید در دانشگاهها، مدارس و کرسیهای آزاداندیشی علمی و منطقی توضیح دهیم. به دختر و پسر بگوییم ارزش تو بالاتر است. باید آمار ازدواج را بالا ببریم، نه روابط غلط را. باید واقعا به بچههایمان فکر کنیم؛ باید به آنان کمک کنیم یک زندگی آرام و با عشق و عاطفه کنار همسر خود داشته باشند، نه اینکه در خیابان یا محل کار، خانم هر بار نگران این باشد که شوهرش با چهکسی ارتباط گرفته است، یا آقا نگران این باشد که به اسم آزادی، عدهای بخواهند در جامعه کاملا برهنه ظاهر شوند. این جامعه قانون دارد؛ مانند همه جای جهان.
باقی: با توضیح و اقناع مشکلی ندارم، مشکل من تحمیل و اجبار است. این برخوردها در طول سالها اثرات منفی جدی در ذهنیت جامعه گذاشته است. ضمن اینکه ما در جامعه برهنگی کامل نداریم؛ من ندیدهام. ما در یکجامعه زندگی میکنیم. حتی موردی که در دانشگاه آزاد علوموتحقیقات اتفاق افتاد، شاهد بودیم که جامعه چگونه واکنش نشان داد؛ خیلیها بدون نگاه عبور کردند، جامعه عریانی کامل را نمیپذیرد. ما برای عریانی قانون داشتهایم، همیشه هم داشتهایم. اصلا ضرورتی نداشت برای اینکه عریانی پیش نیاید، بیاییم قانون جدید بنویسیم و به 4تار مو گیر دهیم و روسری را بهزور سر مردم بگذاریم. اکنون هم که آن گشتها برداشته شده، میبینیم روسری نیست، اما اتفاق خاصی هم نیفتاده است. من فرزندم را به سلاح تقوا مجهز میکنم، به او یاد میدهم احترام بگذارد و نگاه را کنترل کند. لازم نیست برای اینکه جوانها به گناه نیفتند، همهچیز را بگذاریم پای حجاب. همه بحرانها، فسادها و مشکلات معیشتی مردم کنار گذاشته شده و فقط به یکمسئله چسبیدهایم.
روحافزا: البته مسئولان دولتی ما در دورههای مختلف، از آقای روحانی تا آقای خاتمی و آقای احمدینژاد، هیچوقت مسئله حجاب را جدی نگرفتند.
باقی: بهنظر من گشت ارشاد در دوره آقای احمدینژاد و آقای رئیسی حمایت شد و در دولتهای دیگر نه. ما ۵۸کشور مسلمان داریم؛ واقعا فقط ما و طالبان اسلام را درست میفهمیم؟ وقتی حجاب اجباری میشود، ناخواسته سیاسی میشود. حجاب مسئله اقناعی است، با قانون و اجبار نهتنها نتیجه نمیگیرید، بلکه نتیجه معکوس میگیرید.
روحافزا: من بارها گفتهام با قانون حجاب مخالفم. ما قانون مجازات اسلامی را داشتیم، همان کافی بود. اینکه 2سال مردم را معطل کردند و قانون جدید نوشتند، بهنظر من بیشتر یک بازی سیاسی است. بهعنوان یک مادر میگویم، اگر مسیر غرب را برویم، به همان نتایج میرسیم. من آنجا زندگی کردهام، درس خواندهام، تحقیق کردهام. هماکنون در بعضی کشورها بچهها پدرشان را از بانکهای DNA پیدا میکنند و خشونت علیه زنان بالاست، حتی اگر آمارها کامل منتشر نشدهاست. اینها واقعیتهایی است که باید دربارهاش صادقانه صحبت کنیم.
سال مالی سیاه اسرائیل
«سال 2026برای خانوادههای اسرائیلی به لحاظ اقتصادی یک کابوس تمام عیار خواهد بود.» این را نهادهای رسمی در اراضی اشغالی میگویند. آنطور که روزنامه یدیعوت آحارانوت نوشته، رکود اقتصادی و پیامدهای طولانیمدت جنگ غزه و جنگ ۱۲روزه با ایران فشار معیشتی بر خانوارها در اراضی اشغالی را بیشتر خواهد کرد. از ابتدای سال آینده، هزینههای آب، برق و گاز بهشدت افزایش مییابد. سازمان آب قیمتها را ۲.۵ درصد، برق ۱.۵ درصد و گاز حدود ۵ درصد بالا برده است. هر خانوادهای ممکن است بین ۲۵۰ تا ۳۷۵ دلار هزینه اضافی درماه تحمل کند. هنوز ادامه دارد؛ حسابرس کل کابینه هشدار داده که دستمزدهای عمومی تا ۳ درصد کاهش خواهند یافت و مالیات جدید بر زمینهای خالی غیرکشاورزی قیمت مسکن را افزایش میدهد. مواد غذایی هم در اسرائیل ۵۱ درصد گرانتر از اتحادیه اروپا خواهد شد.
تیرباران بهخاطر بطری آب!
جرمش داشتن بطری آب بود. احمد شحاده پیرمرد ۵۷ ساله فلسطینی با بطری آب پلاستیکی در دست از کنار ایست بازرسی نظامیان رژیم صهیونیستی در اردوگاه جنین عبور میکرد که تیرباران شد. نزدیکانش که جای 20گلوله را روی بدن او شمردهاند میگویند دستکم 8گلوله پس از افتادن احمد روی زمین به او اصابت کرده است. وضعیت در کرانه باختری بحرانی است تا جایی که سازمان ملل گزارش داده از ابتدای سال ۲۰۲۵ بیش از هزار فلسطینی در منطقه «ج» که حدود ۶۰ درصد از مساحت کرانه باختری را شامل میشود آواره شدهاند.
کرانه باختری در ۲۰۲۵
۲۲۷ فلسطینی به شهادت رسیده (تا دسامبر)
1110فلسطینی در حملات شهرکنشینان صهیونیست مجروح شدند.
1460منزل مسکونی ویران شده (در اردوگاههای طولکرم، نورشمس، جنین)
5700هکتار زمین کشاورزی مصادره شده است.
1600اصله درخت زیتون توسط صهیونیستها ریشه کن شده است.