نوبت جوانی
آتش تقیپور/ ازیگر سینما و تئاتر
درباره وقایع روزگار و موقعیتهای زندگی نمیتوان به طور کلی حکم راند. مشکلات موجود در شهرهای بزرگ اوضاع نهچندان مساعد جهانی و گرانی و بیکاری جوانان باعث شده نوعی بدبینی و در کل گلهمندی در همه ما وجود داشته باشد. با این حال معتقدم هر وضعیتی، رفتار خودش را میطلبد. همین بیکاری و درماندگی بسیاری از جوانان از یافتن شغل و موقعیت اجتماعی دلخواه یا بهتر بگویم مناسب، موجب شده وقتی در مسیری قرار میگیرند که میتواند منتهی به کسب و کار شود، آن را جدی بگیرند. بسیاری از جوانانی که این روزها برای کار نمایش در کنار ما هستند، چنان جدی و فعال کار را دنبال میکنند که واقعا با بهبود نسبی اوضاع میتوان به درخشش آنها امیدوار بود.
متأسفم از اینکه خیلی از آنها سالها برای کار در جستوجوی شغل بودهاند و نیافتهاند، اما در عین حال از تلاش و جدیت آنها لذت میبرم و به کوشش بسیاری از آنها که وارد عرصه تئاتر شدهاند، احترام میگذارم.
تمرین و مطالعه مستمر آنها نوید آیندهای روشن میدهد.
برای همین در ابتدای این مطلب نوشتم نمیتوان درباره وقایع روزگار حکم کلی داد. ای کاش ما که سن و سالی را سپری کردهایم، بدانیم که آنها برای گرفتن جای ما و کار ما نیامدهاند. ای کاش بسیاری از سوءمدیریتها را بپذیریم و آماده انتقال تجربه و البته مسئولیت به آنها باشیم.
ما با میز و موقعیت شغلی به دنیا نیامدهایم که از سپردن آنها به جوانان بیمناک باشیم. آنها جوانی خود ما هستند. سالها پیش ما سر کاری قرار گرفتیم و امروز نوبت آنهاست. آنها که خوب میدانند چه کنند و همین موجب میشود داشتن کار و زندگی مناسب و درخور، حق آنها باشد.