چند تا کلاشینکف و دوشکا لطفا!
درباره آنها که ماکت انواع سلاح از شمشیرهای تشریفات نظامی و تپانچههای سرپر تا آرپیجیهای نسل یک تا 32 را میسازند
سحر جعفریانعصر- روزنامه نگار
کارگران کهنهکار زرادخانه که تابلوی کوچک «کارگاه هنری و حجمسازی» سر درش، کج و معوج نصبشده به ساخت انواع سلاح و تسلیحات نظامی مشغولند. کلتهای کمری، ششلولهای وبلی، برنوهای گلنگدندار دستی، کلاشینکفهای قنداق تاشو و کالیبر سنگین تا آرپیجیهای مختلف را چنان با هنرمندی و رزینپلییورتانهای مقاوم و قالبهای سیلیکونی یا ترموپلاستیکی میسازند که در جزئیات با نمونه واقعیشان مو نمیزنند. وردستان تازهکارشان نیز سر حوصله اقسام فشنگ، گلوله، پوکه، کمربندهای رایزر تا فانسقه و یگانویژه، خمپاره، توپ و بیسیمهای نظامی را سوهانکشی و رنگکاری میکنند؛ آنطور که باب میل اوستا و مشتریان باشد؛ مشتریانی که اغلب مسئولان موزه، فیلمساز و دستاندرکار استودیوهای هنری و تصویریاند و معمولا با توجه به سناریوی سینمایی یا سریال و تئاتری که در تدارک تولیدشان هستند، به تعدادی سلاح از سرد تا گرم، کلاسیک تا مدرن نیاز دارند. شرط اصلی فقط اجاره نه فروش این ادوات نظامی نیز همراهداشتن برگههای تأیید سازمانسینمایی و شهرکهای فیلمسازی است. از اینروست که صاحبان این کارگاه خاص که بیشباهت به قورخانههای روزگار گذشته نیست به همه آنها که یا از سر کنجکاوی تماس میگیرند یا پی خرید ماکت اسلحه به بهانههایی مانند تکمیل کلکسیون شخصیاند، چنین پاسخ میدهند: «اجاره و فروش ماکتهای نظامی بهمنظور شخصی و بدون مجوز رسمی امکانپذیر نیست؛ اصرار نفرمایید.»
این یوزی خوشدست کیکه یا واقعی؟!
«بیسروصدا و تبلیغات کار کنیم بهتره... درسته چیزی که میسازیم ماکته و واقعی نیست و اصلا، مجوزهاش رو داریم ولی خب، این جور کارا زیر زیرکی باشه بهتره... به هر حال همیشه هستن آدمایی که به هر بهونه هوس میکنن یکی از این ماکتها داشتهباشن... میدونید، دردسر میشه و ما هم نه وقت و نه حوصله دردسر داریم.» این را هرمز، یکی از کارگران کارگاه میگوید. سوهانکاغذی را سفت و محکم بر مواد رزینی که در قالبی مخصوص، شکل و شمایل اسلحه گراند امیک را بهخود گرفته، میکشد. باید حسابی به صیقل و جلا بیفتد تا با خیال راحت، گراند رزینی را تحویل اوساحمد دهد برای آسترزنی (پرایمر) و رنگکاری. اوساحمد چند صندلی آنطرفتر، عقب میزی انباشته از مدل و سایزهای گوناگون قلممو، غلتک، پیستوله، قوطیهای رنگ اکریلیک و خودرو و تینر نشسته. عینکش را تا نوک بینی، پایین آورده و موشکافه لایه آخر رنگکاری خشاب سلاح یوزی را بررسی میکند: «یکی از همین یوزیها رو برای سریال زیرخاکی ساخته بودیم... کسی که اومده بود اونو تحویل بگیره، میگفت این کیکه یا واقعی؟!»
ضامن معتبر برای اجاره اسلحه
کار اصلیشان، طراحی و ساخت المانها و مجسمههای شهری و موزهای است که با توجه به تجهیزات تخصصی و پیشرفتهای که از نرمافزارهای رایانهای، پرینترهای سهبعدی، دستگاههای برش سیانسی تا نیروهای متخصص و باتجربه در اختیار دارند، نام و آوازهشان برای تولید ماکت انواع سلاح نیز بهخوبی میان شرکتهای ساخت فیلم، سریال و تئاتر پیچیدهاست. گواهش، انبار «ماکت مهمات» گوشه حیاط کارگاه است که حالا بعد از سالها سفارشگیری و تولید اسلحههای مختلف، پر و پیمان شده و کف تا سقفش، همه مهمات است. با وجود پر و پیمانی انبار، هنوز هم به وقت ماه و فصل فیلمسازی و رسیدن به اکرانهای جشنوارهای ازجمله جشنواره فیلم فجر، دست بهکار ساخت سفارشهای بیشتر و اختصاصی میشوند. در این اوقات، کارگران اضافهکاری میکنند تا کمیت و کیفیت ماکتهای تپانچه، برنو، تیربار و مسلسلهای پراستفاده در دوران دفاعمقدس افزایش یابد. کلید انبار مهمات در جیب خسروست که کاغذنوشتهای بزرگ به شرح شرایط اجاره ماکت اسلحه روی در چسبانده: «همراه داشتن مجوز معتبر، مشخصات ضروری و فوری کارگردان و تهیهکننده و مدیرتولید، ارائه ضمانت (چک یا پول نقد) به میزان ارزش ماکتها، پرداخت کامل وجه اجاره هنگام تحویل و پرداخت خسارت درصورت هرگونه آسیب...»