دربند نوستالژی همه ایرانیهاست
حسین رفیعی از خاطراتش در شمیران و کوهنوردی در تهران میگوید
پریسا نوری- روزنامهنگار
حرفه اصلیاش نقاشی است و در ایام فراغت از تلویزیون، گالری نقاشیاش را میگرداند. حسین رفیعی، هنرمند نامآشنای تلویزیون که سابقه 30ساله در اجرا و بازیگری دارد و آخرین حضورش در قاب تلویزیون مرداد امسال در سریال «فراری» بود، در کنار اجرا، بازیگری و نقاشی، ورزش کوهنوردی را هم حرفهای دنبال میکند. همراه هنرمند با گذر از سازه درحال ساخت ورودی جدید مجموعه تفریحی محدوده دربند و میدان سربند گشت زدیم.
حسین رفیعی
تولد: 15دی 1348
محل تولد: تهران
تحصیلات:کارشناسی هنر
ویژگی: مجری- بازیگر آثار پرمخاطبی ازجمله نیمرخ، صبح آمد، سفر به چذابه، پلاک 39، ساعت خوش و...
تنقلات رنگی
وسط هفته است، محوطه دربند و پیادهراه خلوت و تک و توک رهگذران در حال تردد هستند اما اغلب رهگذران رفیعی را میشناسند و با او سلام و احوالپرسی میکنند. از کنار مغازههایی که تنقلات خوشرنگ و لعاب و انواع لواشک، ترشک، آلو و آلوچه میفرشند میگذریم، رفیعی میگوید: یکی از جذابیتهای دربند همین تنقلات است. انواع میوههای خشک ترش و رنگی را با هم ترکیب میکنند و میفروشند. البته من هیچ وقت طرفدار لواشک و تنقلات ترش مزه نیستم.
بازار داغ عکس یادگاری
بعد از چند دقیقهای که کنار مجسمه میایستد و به درخواست رهگذران چند عکس یادگاری میگیرد، میگوید: دربند نوستالژی چندین نسل ایرانیهاست. وقتی با کسانی که مهاجرت کردهاند صحبت میکنیم میگویند دوست داریم ایران بیاییم و زیر مجسمه دربند بنشینیم و چای و لبو بخوریم.
ساخت دروازه تمدن
جلوی ورودی دربند کارگران مشغول تکمیل پروژه ساخت دروازه تمدن هستند که از مدتی پیش کلید خورده است. حسام سلطانی، شهردار کوهستان که به ما پیوسته، نظر رفیعی را درباره این پروژه میپرسد. رفیعی میگوید: اصولا با اینکه شهر را از کوه جدا کنید مخالفم ولی حالا که برای زیباسازی محوطه این دروازه را میسازید بهتر است که هیچ وقت در کوه را نبندید. با خنده ادامه میدهد: قدیمها صبح که از کوه برمیگشتیم به آنانی که در مسیر رفتن به کوه بودند به شوخی میگفتیم چقدر دیر آمدید؟ در کوه را بستند!
خاطره بازی پاییزی
با یادآوری این خاطره لبخند روی صورتش مینشیند و ادامه میدهد: آن روز که اتفاقا یکی از روزهای پاییز بود را هیچوقت یادم نمیرود. احساس میکردم خیلی بزرگ شدهام. تا سالها این خاطره را برای همه تعریف میکردم و میگفتم تلهسییژ ترس ندارد، من 6سالم بوده که به تنهایی سوار تلهسییژ شدم.
در کوه بسته نمیشود
سلطانی توضیح میدهد: قرار نیست در کوه بسته شود. فقط برای اینکه تفاوت کوه با شهر مشخص شود یک دروازه شیروانی مطابق با اقلیم شمیران کار گذاشته میشود. برخلاف هجمهای که در رسانهها شده با گذاشتن در، مردم مثل گذشته به راحتی در این محدوده تردد میکنند و حتی خودروهایشان را به داخل میآورند و پارک میکنند.
نوستالژی چندین نسل
باران بند آمده ولی هوا همچنان سرد است. سرمای هوا این هنرمند را دوباره به یاد روزگاران گذشته میاندازد. میگوید: قدیمها اینجا خیلی سرد بود. یادم است زمستانها برف تا زانو میآمد و زمین هم مثل شیشه یخ میزد و برخی فروشندههای دورهگرد یخ شکن میفروختند. ما هم یخشکنها را زیر پوتینهایمان میبستیم که لیز نخوریم.
وحشت از تلهسییژ سواری
همینکه به میدان دربند میرسیم سرمای صبحگاهی پاییز با نمنم باران ترکیب میشود. رفیعی کنار مجسمه معروف میدان میایستد و با گفتن اینکه هر وقت به اینجا میآیم خاطرات کودکیام مثل فیلم از جلوی چشمم رد میشود، صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: از 7سالگی جمعهها با پدرم به اینجا میآمدیم. چالش بزرگ من آن موقع سوارشدن به تلهسییژ بود. دلم میخواست بدون اینکه پدرم کمک کند خودم سوار تلهسییژ شوم ولی ترس داشتم. اما از آنجا که بیشفعال بودم بالاخره یک روز موفق شدم.
اسپیکر در کوه ممنوع
رفیعی سالهاست کوهنوردی را حرفهای دنبال میکند و حداقل هفتهای 3بار به کوه میرود. او که پیداست دل پری از برخی افراد که آداب طبیعتگردی را رعایت نمیکنند دارد، میگوید: طبیعتگردها به صدای رودخانه، پرندهها و هر چیزی که در طبیعت است علاقه دارند. خواهش میکنم اگر میخواهید موسیقی مورد علاقهتان را در کوه گوش بدهید حتما هدفون بزنید. چون ما هیچ علاقهای به شنیدن موسیقی دلخواه شما نداریم.»
پیگیر کار پارکبانان متخلف از مراجع قضایی
صحبت از پارکینگ که میشود رفیعی درباره وضعیت پارک خودرو در مقابل محوطه دربند اینطور میگوید: برخی پارکبانهای اینجا یک محدودهای را برای خودشان میگیرند و فکر میکنند ملک شخصیشان است و به دلخواه و سلیقهای از مردم پول میگیرند. این وضعیت در شأن گردشگران این مجموعه نیست. حسامسلطانی با تأیید صحبتهای رفیعی میگوید: موضوع پارکبانهای اینجا را به مقام قضایی ارجاع دادهایم و پیگیر هستیم تا رفع شود.