فرشاد شیرزادی-روزنامهنگار
سرانه مطالعه در ایران گرچه در روند صعودی قرار دارد اما همچنان نسبت به آمار جهانی و میزان مطالعه در کشورهای توسعه یافته، اختلاف زیادی وجود دارد. ایران در حالیکه در گذشته نه چندان دور سرانه 3 دقیقه مطالعه در روز را داشته، حالا به گفته محمدمهدی اسماعیلی،وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به سرانه مطالعه 33 دقیقه در روز رسیده است، اما این آمار در قیاس با سرانه های بالای 3 ساعت در دیگر کشورها چندان راضی کننده به نظر نمی آید. این گزارش سراغ اهالی کتاب رفته و نظر آنها را درباره بهبود اوضاع کتاب و کتابخوانی در ایران جویا شده است.
وزارت ارشاد از شهرداری بیاموزد
محمد اسماعیلزاده، مترجم آثار هاینریش بل، نویسنده آلمانی برنده نوبل ادبیات که آثارش در ایران نیز مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد، میگوید: «در مراکز پرتردد شهرهای آلمان، کتابخانههایی تأسیس کردهاند و هر که خواست کتاب را برمیدارد و بعد هم آن را همان جا قرار میدهند. این یک کار مؤثر است. کتاب یک کالای فرهنگی است و در چنین کشورهایی دیگر کسی به فکر دزدیدنش نیست. در عین حال موضوع اعتماد هم مطرح است. بنابراین در ایران هم وزارت ارشاد باید آن قدر کتاب بخرد و در اختیار مردم قرار دهد تا مردم اشباع شوند. این کار به نوعی مثل کاشت گل توسط شهرداری تهران است. یعنی آنقدر کاشتند و مردم کندند که دیگر جا افتاد و امروز کسی گل از وسط میدان نمیچیند. در آلمان که مثال زدم، کتابهای BESTSELLER (پرفروش) را در کمدها و قفسههای خاصی قرار میدهند. فرض کنید که در میدان ونک و ولیعصر یا نزدیک پاساژهایی که مردم عمدتاً برای خرید به آنجا میروند، چنین امکانی وجود داشته باشد. بدیهی و طبیعی است که این شیوه جواب میدهد. به هر حال هر طور که فکرش را بکنید مسائل اقتصادی هم خواه و ناخواه در موضوع دخیلاند. با چنین شیوههایی ما مردم را به مطالعه عادت خواهیم داد. در حال حاضر در کشور خودمان قیمت یک کتاب کم قطر دستکم ۱۰۰ هزار تومان است. مسائل اقتصادی هم یقیناً مؤثر است و مردم بیشتر فکر میکنند که بودجهشان را برای کارهای واجبتر صرف کنند.»
شیوههای پلکانی جواب میدهد
کامران شرفشاهی، شاعر، نویسنده و مدیر انتشارات تجلی مهر میگوید: «حتی آثاری که به کتابهای زرد موسوماند، میتوانند بهعنوان پلههای نخستین برای اشخاصی که تازه وارد عرصه کتاب و کتابخوانی شدهاند، قلمداد شوند. اینگونه کتابها به نوعی صعود از نردبان کتابخوانی محسوب میشوند؛ یعنی هستند کسانی که با کتابهای زرد کتابخوانی را شروع کردهاند، اما بهتدریج به مطالعه کتابهای جدیتر و عمیقتر رسیدهاند. متأسفانه در جامعه ما اشخاصی وجود دارند که به جای دیگران و به جای همه تصمیم میگیرند و غالباً تصمیمهایشان هم تصمیمهای تحمیلی و تکبعدی است که از روی دانش و بینش هم اتخاذ نمیشود. اینگونه تصمیمگیریها موجب میشود که آمار مطالعه و رویکرد جامعه نسبت به کتابخوانی پایین بیاید. در عوض فضا برای انتخاب همه اقشار باید فضایی باز باشد. کتابخانههای عمومی ما میتوانند نقش مهمی در جذب و جلب طبقات مختلف مردم نسبت به کتاب و کتابخوانی ایفا کنند. درصورتی که این کار توسط کارشناسان فن انجام شود و بودجههایی که به کتابخوانی اختصاص مییابد صرف رابطهبازیها و سلسلهای از عوامل ناسالم نشود، کتابخوانی نهادینه خواهد شد. مسئولان فرهنگی و کتابخانهها باید در پی این موضوع باشند که جامعه و مردم بهدنبال چه آثار و کتابهایی میگردند و این نیازها را برطرف کنند. اگر با این شیوه پلکانی پیش برویم، روزبهروز شاهد اشاعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی در کشورمان خواهیم بود.»
نویسندگان روزهای تعطیل
کاوه میرعباسی، مترجم پیشکسوتی که تا به امروز بیش از 50عنوان کتاب از زبانهای اسپانیایی و انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است، میگوید: «بارها گفتهام اما گوش شنوایی وجود ندارد. من، مترجمان و نویسندگان متفقالقولیم و از دههها پیش میبایست نویسندگی حرفهای میشد. تا نویسندگی حرفهای نشود و ایران به قانون جهانی کپیرایت نپیوندد، کار از کار پیش نمیرود. تا نویسندگی شغل نشود، تا زمانی که وضع مالی مردم بهتر نشود و مردم عادت به مطالعه نکنند، وضع همین است. جملگی این موارد باید دست بهدست هم دهد تا کتاب و کتابخوانی رونق پیدا کند. نویسندگان ایرانی به قول بزرگی، نویسنده روزهای تعطیلاند. ما اصلاً نویسنده حرفهای نداریم. منظورم نویسندهای است که از طریق نوشتن بتواند امرار معاش کند. داستان کوتاه و رمان بنویسد و زندگی و روزگار بگذراند. شرایط حال حاضر کشور هم بهگونهای است که فعلاً و تا اطلاع ثانوی نویسندگی نمیتواند شغل باشد.»
شنبه 30 دی 1402
کد مطلب :
216183
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/66NJz
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved