اشتیلر
کتاب «اشتیلر» اثر «ماکس فریش» را علیاصغر حداد به فارسی برگردانده و از سوی نشر ماهی منتشر شده است.
این رمان نخستینبار سال 1954منتشر شد. موضوع آن در باره اتفاقاتی است که در شهری کوچک در سوئیس که مردی مورد اتهام قرار گرفته و به زندان افتاده، رخ
میدهد. داستان کتاب با این جمله آغاز میشود: «من اشتیلر نیستم!» او ادعا میکند که نامش جیم وایت است و بهخاطر اتهامهای غلط و با هویتی نادرست دستگیر شده است. او برای اینکه ثابت کند ادعاهایش درست است به ارتکاب 3 قتل حل نشده اعتراف میکند و زندگی پرماجرای خود در آمریکا و مکزیک را با جزئیاتی دقیق روایت میکند. او هر کاری از دستش برمیآید، انجام میدهد اما دیگران حرفش را باور نمیکنند.
در واقع به اعتقاد پلیس، او کسی نیست جز آناتول لودویگ اشتیلر که به جرم مشارکت در عملیات جاسوسی برای روسیه تحت تعقیب است. وایت(متهم) همچنان تلاش میکند با تعریف داستانهای مختلفی به پلیس ثابت کند که اشتیلر نیست. این روایتهای فرعی که برآمده از دل داستان اصلی هستند به تکمیل داستان کمک میکنند و جذابیتی دوچندان به آن میبخشند. چیزی که او بهعنوان مدرک هویت خود ارائه میکند توصیف مکانهایی است که بهچشم دیده است و... . رمان اشتیلر، مخاطبان کتاب را یاد داستانهای کافکا و کامو میاندازد و داستانی قدرتمند درباره فریب خویشتن و آزادی برآمده از پذیرش خود، پیش روی خواننده اثر قرار میدهد. در پایان کتاب 2 مقاله درباره این رمان منتشر شده است؛ یکی بهقلم اریش فرانتسن و دیگری بهقلم فریدریش دورنمات. نشر ماهی چاپ پنجم این رمان 448صفحهای خواندنی را به بهای 365هزار تومان به تازگی روانه بازار کتاب کرده است.