دوران ما دوران زینب کبری است، اگر روایت نکنیم....
علی مهدیان؛ استاد حوزه و دانشگاه
حاج جعفر جهروتی از قدیمی های جنگ میگفت در زمان صدام ملعون با اولین گروههایی که برای زیارت عتبات وارد عراق میشدند به عراق رفتم. در عراق گفتند میخواهیم ببریمتان جنایات خمینی را ببینید. ما را در بغداد بردند در خانهای که سقفش سوراخ بود و وسایل بچه هم چیده بودند، که یعنی اینجا موشک خورده. بهشان گفتم موشک که باید این خانه را خراب کند با خانههای اطراف، این جا که چیزی نشده. طرف به تتهپته افتاد، حاج جعفر میگفت دروغ میگفتند اما من در دلم خیلی سوختم و گریهام گرفت. یاد خرمشهر افتادم و گفتم قدم به قدم این شهر سخن داشت برای کل مردم ایران کاش میفهمیدیم. ما در همین تهران میتوانستیم اردوهای یکروزه و دوروزه برای بچههای نوجوان بگذاریم از نقاطی که موشک خورده، از نقاطی که ترور کردند جوانان ما را، به جرم عقیدهشان، از نقاطی که در آن رشد کردند خوبان ما. در فلان شهر ایران مدرسهای موشک خورد و دهها کودک شهید شدند، در آن شهر دیگر موشک وسط مراسم روضه زنانه خورد و ... روایت نکردیم.
خط نبرد و ظلم به این مردم را ملموس نکردیم که یک دفعه وقتی جنایتهای این جماعت با آرمان علیوردی و روحالله عجمیان را دیدند، یکه نخورند. آماده باشند برای تقابل با دنیای کثیف و بیرحمی که پشتچهره نایس فیلمها و رسانهاش پنهان شده.
روایت نکردیم تا از سر بیقهرمانی، نوجوانان ما سراغ قهرمانهای تخیلی نروند.
روایت نکردیم تا در گفتوگو با نسلهای جدید لکنت نداشته باشیم.
میدانستید کشتن صدها نفر در پاکترین نقطه ایران یعنی حرم امام هشتم، به جرم غیرت داشتنشان در مقابل نوامیسشان، یعنی فقط ماجرای گوهرشاد، دربارهاش چند کتاب نوشته شده؟ اتفاقی که بسیاری از مادربزرگها و پدربزرگها هنوز از آن خاطره دارند. بسیار کم. نمیپرسید چرا؟ چرا روایت نکردیم که امروز بازیگران و دلقکهای فراری ایرانی روز تولد رضاخان را با وقاحت به مردم ایران تبریک نگویند؟
میدانستید درباره فتنه۸۸ به محض آنکه اولین کاروان روایت فتنه در تهران حرکت کرد و در نقاط حادثه ، شاهدان عینی روایت خود را گفتند، رسانه های بیگانه چه المشنگهای به راه انداختند و سران فتنه، پیام و بیانیه داد؟ چرا واقعا؟
میدانستید چقدر سخن در بیان خانوادههای شهدا از ابتدای انقلاب تا شهدای اخیر هست که نگفتیم و نشنیدیم؟
نپرسیدهاید ماجرای اسناد لانه جاسوسی و آمدنش در کتب درسی چرا پیگیری نشد؟ چرا کتابها تا مدتها اصلا چاپ هم نمیشد؟
این مثالها نشاندهنده این است که ما متوجه اهمیت روایتکردن نیستیم. روایتمان میکنند. خصوصا الان در دوران فیلم و رسانه و شبکههای مجازی تحتمدیریت و حاکمیت پیچیده مدرن. دوران روایت است و ما را روایت میکنند. برایمان هویت میسازند. قهرمان میسازند. جای قاتل و شهید را عوض میکنند.
جای پیروزشده و شکست خورده را عوض میکنند و خروجیش چه خواهد شد؟
جوانی که برایش خیانت به کشور آسان است و این یعنی خطر امنیتی.
جوانی که برایش رها کردن کشور آسان است و این یعنی سرمایهسوزی.
جوانی که چشم امیدش به زبان کثیفترین و جایتکارترین موجودات این دنیا است که تربیتش کنند این یعنی انحراف.
جوانیکه هیچ خط قرمزی ندارد دقت کنید هیچ خط قرمزی و چنین موجودی خطرناکتر از زامبیها نیست؟
جوانی که سکوت میکند مقابل حجم احساس ناامیدی و انسداد و نتیجهاش زیادشدن بیکاری است بهدلیل ناامیدی، نتیجه اش عدمازدواج است و رشد فساد ناشی از آن، نتیجه اشعدمفرزندآوری است و پیری جمعیت و خطرات تمدنی آن و... .
روایت نکنیم، دچار سبک دشمنی شیطان میشویم؛یعنی اغوا و زینتدادن خیال، جولانگاه شیطان بستر روایت است دقیق و هنرمندانه. هر یک نفر که بهدلیل سکوت و کمسخنی ما از جبهه حق بیرون رود در واقع در عالم موت و مرگ وارد شده و کشتن یک نفر، کشتن همه انسانهاست.
روایتنکردن ما باعث شده قوه قاهره ما نتواند دفاع از حجاب این مردم کند، با اینکه اکثر قریب به اتفاق این مردم معتقدند به حجاب.
روایتنکردن ما باعث شده اقتدار حاکمیت و نظام کم شود و به دیگران سپرده شود.
آری در دوران روایتیم و کشوری که دار و ندارش ایمان مردمش است و مسوولانش باید حتما فهم جدی از رسانه داشته باشند و دائم با مردم سخن بگویند و روایت کنند، کم سخنند.
اصلا فرض کنید حمله بیامان دشمن در بستر روایت نبود، قبول داریم که دوران درد و سختی و فشار دشمن است؟ یا نه؟
خوب، وقتی بلا و مصیبت زیاد میشود قرآن میگوید
اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون
بروید سراغ ایمانتان و نگاه توحیدیتان. خوب این یعنی چه؟
وقتی فشار دشمن زیاد میشود قرآن میگوید
اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون.
وقتی فشار دشمن زیاد میشود دوران تذکر است، دوران گفتن و تواصی است.
اگر بنا است تولید در کشور در این جنگ اقتصادی کلید و راهحل باشد که راهش حضور مردم است، اگر بنمایه اقتصاد مقاومتی، تحقق مردمسالاری دینی در ساحت اقتصاد است، اگر مردم مهمند برای عبور از بحرانها باید وارد عرصه روایتگری شد؛ عرصه تبلیغ همگانی. عرصه جهاد تبیین همگانی.
حق داریم بگوییم امروز «سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن» یا نه؟ حق داریم بگوییم این روال ادامه پیدا کند «اسلام سیلی میخورد» یا خیر؟
خیلی ها ماجرا را جدی نگرفتهاند، دورانی است که مدافعحرم بودن نیاز به اقتدای جدیتری دارد به زینبکبری س . خیلی وقت است که دوران زینب کبری س است.