«مادربزرگ مثل همیشه وسایل سفره را آماده کرد و مرتب کنار هم چید. تربچههای نقلی که مثل گلهای رز صورتی رنگ و کوچکی در لابهلای سبزی برگهای ریحان و نعناع تازه، خودنمایی میکردند حکایت از خوشسلیقگی کدبانوی خانه داشتند. بچهها را صدا زد تا پهن کردن سفره را به آنها بسپارد و برای تازه کردن نفس عمیقی به گوشهای رفت. دستش را روی پیشانی گذاشت. از درد چشمهایش را بههم فشرد. میخواست کسی ناله هایش را نبیند و نشنود. اما اینبار مثل همیشه نبود. حرف از یک مهمان ناخوانده بود! یک «سکته مغزی» که رهاوردش از کار افتادن دستوپای مادربزرگ شد.» از قدیم گفتهاند باید قدر زندگی، سلامتی، کنار هم بودن و تمام شادیها و نعمتها را دانست، چراکه آدمی از یک لحظه بعد خبر ندارد. اگر خدای نکرده برای بیقراری عزیزانتان اشک ریخته باشید، با غصههایشان غصه خورده باشید و برای برگشتن سلامتی آنها دست به دعا برداشته باشید، بدون شک با شنیدن این خبر به دانشمندان باغیرت سرزمین مادریتان با همه وجود افتخار میکنید و دعای خیرتان را بدرقه راهشان: «متخصصان یک شرکت دانشبنیان موفق شدند دستگاه اصلاح عملکرد دست را تولید کنند. از این دستگاه برای توانبخشی دست بیماران سکته مغزی استفاده میشود و ایران دومین کشوری است که به این فناوری دست
یافته است.»
دستگیری از بیماران سکته مغزی
در همینه زمینه :