اطلاعات حاصل از آمارگیری اندازهگیری فصلی تعداد و تولیدات فصلی دام سنگین (گاو و گوساله) که توسط مرکز آمار ایران در اسفند ۱۴۰۱ اجرا شده است، یک هشدار نگرانکننده دارد؛ در گاوداریهای کشور، تعداد گاو و گوساله داشتی که غالباً مولد محسوب میشوند در حال کاهش بوده و پروار کردن دام سنگین برای کشتار افزایش یافته است. براساس این آمارها، در زمستان 1401 تعداد گاو و گوساله موجود در دامداریهای کشور نسبت به زمان مشابه سال قبل از آن ۱۸۰هزار رأس کمتر شده و تعداد گوساله متولدشده نیز ۸۲هزار رأس کمتر از سال قبل بوده؛ اما تعداد گاو و گوساله پروار شده در این فصل ۱۳۱هزار رأس نسبت به زمستان 1400 افزایش داشته است.
مفهوم این آمارها، ارسال دام مولد به مسلخ است و دلیل آن چیزی جز مسائل اقتصادی مرتبط با سود و زیان فعالیت دامداری نیست. دامداران بارها از متناسب نبودن هزینههای پرورش انواع دام با قیمت فروش محصولات دامی اعم از گوشت و شیر گلایه کردهاند و از مدتها پیش، بیپاسخ ماندن این گلایهها در دامداریهای سنتی و کوچک به تعطیلی و کاهش مقیاس فعالیت دامداری منجر شده است. این اتفاق، با یک بررسی میدانی قابل راستیآزمایی است اما سیاستگذاران این حوزه یا اهل بررسی میدانی نیستند یا گمان میبرند که با وعده اعطای نهاده دامی با قیمت ترجیحی میتوان تبعات زیانده شدن فعالیتهای این حوزه را جبران کرد. از یکسو، نظام توزیع نهاده دامی در کشور همچنان با اثرگذاری دلالان و محتکران کار میکند و از سوی دیگر، بازار فروش محصولات دامی نیز از اعمالنظر واسطه و دلال در امان نیست. وقتی گزارشهای مرکز آمار ایران از تحولات بازار کار، در یک سال متوالی از کاهش قابلتوجه اشتغال بخش کشاورزی خبر میدهد، عملاً از به خطر افتادن اشتغال کشور و از آن مهمتر امنیت غذایی کشور پرده برمیدارد اما متأسفانه، نه سیاستگذاران حوزه اشتغال و نه مسئولان حوزه کشاورزی و غذا، رسیدگی به این معضل بزرگ که بارها در رسانهها نسبت به آن هشدار داده شده است را در دستور کار قرار ندادهاند. اتفاقی که در مرغداریها رخ داد و کام مردم را تلخ کرد، مدتهاست که زیرپوستی در حال تخریب حوزه کشاورزی و دامداری است؛ با این تفاوت که در پایان راه، تبعات این اتفاق میتواند بهمراتب بدتر و بحرانسازتر از مسئله مرغداریها باشد.
زنگ خطر در گاوداری
در همینه زمینه :