سالها در حسرت لیگ برتر بودیم
سروه ضرغامیان، سرمربی تیم تیروژ حیات بعد از قهرمانی تیمش در لیگ بسکتبال زنان میگوید: مشکل ما برای لیگ برتری شدن فقط 4-3میلیارد تومان بود
لیلی خرسند
در آخرین روزهای سال گذشته اتفاق مهمی در ورزش کردستان افتاد. زنان بسکتبالیست این شهر که سالها بهخاطر بیپولی در لیگیک بازی میکردند، فصل پیش با نام تیروژ حیات، لیگ برتری شدند و در همین نخستین حضور توانستند به قهرمانی برسند. اما این قهرمانی به جز مردم شهر برای بقیه اهمیت چندانی نداشت، چراکه بهگفته سروه ضرغامیان سرمربی این تیم، مسئولان شهر حتی یک تبریک هم به او و بازیکنانش نگفتند. ضرغامیان که سالهاست در بسکتبال کردستان و لیگیک تیمداری میکند، از بیتوجهی در ورزش زنان گلایه دارد و از اینکه تیم او سالها در حسرت لیگ برتر بود.
نهتنها اول فصل که وقتی به جمع 4تیم رسیدید هم کسی فکر نمیکرد قهرمانی به تیم کردستان برسد. برنامهریزی تیم برای قهرمانی بود؟
در 8-7سال گذشته مقامهای خوبی در لیگیک بهدست آوردیم اما بهخاطر اینکه اسپانسر نداشتیم نمیتوانستیم به لیگ برتر بیاییم. امسال اسپانسر پیدا شد و شرایط تغییر کرد. هدف این بود که بازیکنان بومی را در تیم داشته باشیم و اگر توانستیم به جمع 4تیم اول برسیم، بازیکن خارجی بگیریم. برنامهریزیها جواب داد و توانستیم هم به جمع 4تیم برسیم و هم قهرمان شویم.
تجربه لیگ برتر را که داشتید؟
فقط سال1397 در لیگ برتر بودیم. هیأت بسکتبال کردستان حامی بود اما متأسفانه به مشکل خوردیم و به زحمت توانستیم لیگ را به پایان ببریم. الان اگر پول نباشد دیگر نمیشود تیمداری کرد. بیشتر بازیکنان شغل و کارشان بسکتبال است ولی مسئولان هنوز این دید را به ورزش زنان ندارند و برایشان مهم نیست که آنها هم مثل مردان روی درآمدی که از این کار دارند، حساب میکنند.
تیمداری در ورزش زنان هنوز هم خیلی هزینهبر نیست. بهخاطر چه مبلغی در این سالها نتوانستید به لیگ برتر بیایید؟
الان دقیق نمیتوانم برآورد هزینه کنم اما اگر با بازیکنان قرارداد نبندیم، مبلغی حدود 600میلیون تومان برای هزینهها لازم است. اگر قرارداد بازیکنان را هم حساب کنیم، نهایت 4-3میلیارد تومان میشود. سالیان سال ما دغدغهمان تامین همین مبلغ بود و اینکه چرا در یک استان که این همه ارگان دولتی هست، کسی حاضر نیست برای ورزش زنان هزینه کند.
در لیگیک چطور هزینهها را تامین میکردید؟
آنجا بازیکنان قرارداد مالی نداشتند. بیشتر بازیکنان زیر 18سال بودند؛ کسانی که فقط به شهر و تیم عرق داشتند. هزینهها را اسپانسرها تامین میکردند اما اسپانسرهایی که خودشان هم توان مالی بالایی نداشتند. مثلا یک سال رستوران شیدایی اسپانسر شد که حدود 300میلیون تومان هزینه کرد و تیم نایبقهرمان شد.
بهنظر میرسد خود زنان هم مقصرند. آنها به قدری توقعها را پایین آوردهاند و بدون دستمزد کار کردهاند که وقتی صحبت از پول میشود، کسی قدم جلو نمیگذارد.
بدترین چیزی که به ورزش زنان لطمه زد همین کمتوقعی است. البته بیتوجهی هم هست. زنان مثل مردان یا حتی دوبرابر آنها برای آموزش و تمرین وقت میگذارند اما با این توجیه که تیمداری در زنان صرفه اقتصادی ندارد، آنها نادیده گرفته میشوند. تا این نگاه به ورزش زنان عوض نشود، هیچ اتفاقی نمیافتد. مدام از ارتقای ورزش زنان دم میزنیم اما برای این ارتقا باید فرهنگسازی شود. این فرهنگسازی را جایی مثل صداوسیما باید انجام بدهد. اسپانسرینگ در ورزش زنان ضعیف است، صداوسیما و رسانههای دیگر باید کمک کنند تا کار روی روال بیفتد اما کاری انجام نمیشود.
شبکه استانی کردستان از تیم حمایتی نمیکند؟
نه، هیچ تریبونی در اختیار تیم ما نگذاشتند. بعد از 43سال یک تیم از استان کردستان به قهرمانی رسید اما دریغ از یک همکاری کوچک فقط شخص استاندار بود که از ما حمایت کرد. حتی شهرداری سنندج یک بیلبورد تبریک برای ما نزد. این کارها چه هزینهای برای آنها داشت؟ هیچ. مسئولان این کارهای کوچک را انجام نمیدهند و توقع دارند بقیه پول خرج کنند و فرهنگسازی کنند. این بیتوجهی مسئولان برای ما بار مضاعفی است. آنها با این کار نشان میدهند که علاقهای بهکار در ورزش زنان ندارند و اسپانسر را هم دلسرد میکنند. اسپانسر ما خیلی پولدار نیست. از سرمایه و پول خودش برای ما هزینه کرد. این آدمها مثل طلا میمانند و باید حفظشان کرد.
امسال که اسپانسر خوب هزینه کرد و حتی 2بازیکن خارجی هم گرفتید. تیلر دیر آمریکایی بهنظر نمیرسد قیمت پایینی داشته باشد.
بهترین اتفاق ممکن این بود که بازیکنان بومیمان را که با تیمهای دیگر قرارداد داشتند، به کردستان برگرداندیم. با همان پولی که میتوانستیم بازیکن ملیپوش سطح بالا بخریم، بازیکن خارجی خریدیم. بازیکن خارجی ما همقیمت یا شاید ارزانتر از خارجیهای تیمهای دیگر بودند. خیلی هزینه نکردیم.
خارجیها چقدر روی بازی بازیکنان تأثیر میگذارند؟
چند سالی است که پوشش اسلامی بسکتبال زنان تأیید شده و بهخاطر همین بازیکنان تجربه بینالمللی زیادی ندارند. از نظر فنی در مرحله آزمون و خطا هستند و اعتمادبه نفس لازم را هم ندارند. خارجیها هم از نظر فنی تأثیرگذارند و هم اعتماد به نفس بازیکنان بهخصوص نسل جوان را ارتقا میدهند و باعث میشوند که آنها تلاششان را بالا ببرند.
خودتان چه حسی دارید؟ بعد از این همه سال کار کردن در بسکتبال کردستان بالاخره یک اتفاق خوب افتاد.
همان لحظه که سوت پایان بازی آخر زده شد و تیم قهرمان شد، همه خستگیهایی که سالیان سال روی تنم بود، فرو ریخت.
شما سرمربی تیم ملی نوجوانان هم هستید. سال پیش تیمهای بسکتبال؛ چه مردان و چه زنان ناامیدکننده ظاهر شدند و خیلیها را نگران کردند. شما به نسل جوانان و نوجوانان چقدر خوشبین هستید؟
قبل از شروع لیگ خیلیها پیش خودشان تیمهای اول تا چهارم را رتبهبندی کرده بودند ولی لیگ که شروع شد همه معادلات به هم ریخت. قبل از لیگ اردوهای تیمهای ملی زیر 16و زیر 18سال بهصورت مداوم برگزار شده بود و بازیکنان این تیمها، به لیگ برتر آمدند. تیمهای نیکان و سپهرداد بیشترین بازیکن جوان را داشتند. نیکان با بازیکنان زیر 17سالش تیمهای پالایش نفت آبادان و شهرداری گرگان را به زحمت انداخت. این بازیکنان نسل جدید بسکتبال ایران هستند و نویدبخش روزهای خوب.
مردم کردستان عالی بودند و باساز و دهل به استقبال تیم آمدند. شور و اشتیاق آنها از هر چیزی باارزشتر است. از روزی که حضور تماشاگران در سالن آزاد شد، خیلی از زنانی که برای تماشای بازیها میآمدند، پشت در میماندند. بازیهای آخر را هم که در یکی از سایتها پخش مستقیم شد، 70درصد خانوادهها دیدند. مسئله مهم این است که بعد از این خانوادهها آینده دخترانشان را در بسکتبال میبینند. امیدوارم با جذب اسپانسرهای ثابت این اتفاقات تداوم داشته باشد و حباب نباشد.