• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
سه شنبه 15 فروردین 1402
کد مطلب : 188421
+
-

نقش تکرار در تحول

یادداشت
نقش تکرار در تحول

علی مهدیان؛ کارشناس فرهنگی

تحول‌هایی که شیطان دنبال می‌کند همگی از جنس تحجر و ثبات هستند. چرا؟ واقعیت آن است که هر تغییر و تحولی باید به‌دست انسان و جامعه انسانی رقم بخورد لذا تحولات بیرونی ریشه در تحول انسان دارند. نکته مهم این است که انسان اساسا در حجاب دنیا گرفتار است ان الانسان لفی خسر. و شیطان می‌خواهد انسان در حجاب دنیا باقی بماند. چرا که انسان به شرطی هم سنخ با شیطان خواهد بود که در دنیا باقی بماند و حرکت نکند. این باقی ماندن در حجاب دنیا باعث می‌شود که او گوش به‌فرمان شیطان باشد. الذین کفروا اولیاوهم الطاغوت. برای اینکه انسان در دنیا باقی بماند و حرکت نکند و متحول نشود شیطان باید او را غافل کند. این غفلت نیاز دارد به اینکه همه حواس انسان دائما درگیر امور متمایز و متکثر شود و از این توجه انسان به کثرات و به دنیا که دار کثرات است، غفلت حاصل شود و انسان حرکت نکند.
در مقابل روش دین و روش انبیا پایه‌اش تحول است. تحول انسان. تحول جامعه. انسان‌ها اگر متحول شوند بر خود حاکم می‌شوند و این حکومت انسان‌ها بر خود باعث می‌شود نقص‌ها و عیوب آنها چه در دنیا و چه در آخرت جبران شود. تحول به سمت آخرت است که باعث می‌شود دنیای انسان نیز آباد شود. امام در گفت‌وگو با وزیر امور خارجه شوروی سابق می‌گوید:  «ایشالا سلامت باشند ولی به ایشان بگویید که من می‌خواستم که جلوی شما یک فضای بزرگ‌تر باز کنم. بله شما تمام راجع به همین عالم طبیعت صحبت کردید و من یک فضای وسیع‌تری را به شما هدایت کردم و آن فضای بعد از موت است. من می‌خواستم بگویم که دلیل ظاهر که همه کس می‌فهمد غیر از آن ادله‌ای که فلاسفه بزرگ غرب و شرق گفته‌اند او حکایت می‌کند از اینکه ما در این عالم دیگری هم داریم و غیراز این یک حیات دیگری هم داریم و من می‌خواستم به ایشان بگویم که شما هدایت کنید خودتان را و جمعیت‌تان را به آن عالم تا این عالم هم اصلاح شود و اگر آن عالم اصلاح نشود و انسان‌ها اعتقاد به آن عالم نداشته باشند دائما در اینجا در زدو خورد هستند و این قابل زوال نیست من این مطلب را به ایشان گفتم و ایشان جواب این را تا‌کنون ندادند به من....(ما در زمینه اخلاق و روحی ملت‌مان هم فعال هستیم و این از مهم‌ترین مواظبات ما است) علی‌ای حال آنچه به من گفتند جواب ندادند. من می‌دانستم که جواب جور دیگری است این جواب‌ها نیست. من می‌خواستم ایشان تجدیدنظر کنند در آن نظری که مارکسیسم و امثال آن دارند و آن اینکه غیراز آن عالم طبیعت عالم دیگری هست که برای آن باید علاج کرد.»(متأسفانه متن این پاسخ به دقت در صحیفه امام منتقل نشده است. لکن در فیلم گفت‌وگوی امام با وزیر خارجه شوروی به تفصیل آمده است. 7اسفند 67)
جالب است که در سخنان وزیر خارجه شوروی بحث از آزادی و صلح و امنیت و بسیاری از امور آمده است ولی حضرت امام می‌گوید اگر آن عالم اصلاح نشود و انسان‌ها اعتقاد به آن عالم نداشته باشند این عالم هم اصلاح نمی‌شود و همه سخنان شما ناظر به این عالم بوده است. امام راه‌حل مشکلات این دنیا را در همه امور انسانی چه آزادی چه رفاه و آسایش چه صلح و امنیت و چه هر موضوع دیگری، ایمان یک جامعه می‌داند. این ایمان است که باعث می‌شود یک تحول واقعی شکل بگیرد و یک رشد حقیقی در جامعه شکل بگیرد. مبنای پیشرفت در اندیشه امام این استحکام بنیه درونی جامعه است که ایمان آن است. این ایمان پشتیبان اراده و عزم جامعه خواهد بود و اراده و عزم جامعه باعث رشد حقیقی او خواهد شد.
با این حساب یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای چنین تحولی، مقوله ذکر و تکرار است. نقش ذکر و تکرار در تحول یک جامعه را در اندیشه معنوی و سلوکی حضرت امام می‌توان مشاهده کرد. ایشان به تبع استاد خود مرحوم شاه آبادی می‌گوید:
«و یکی از نکات تکرار عبادات و تکثار اذکار و اوراد آن است که قلب را از آنها تأثیری حاصل‌آید و انفعالی رخ دهد تا کم کم حقیقت ذکر و عبادت تشکیل باطن ذات سالک را دهد و قلبش با روح عبادت متّحد گردد.» (آداب الصلوه، امام خمینی، ص: 23)
این نکته سلوکی یک راهبرد مهم در سبک بیانات ایشان است. روشن است که امام همه حرکت انقلابی مردم ایران را یک سلوک جمعی هویت ایران می‌داند. او انقلاب را اساسا همینطور تعریف کرده است:
«اما حالا باز اول کار است. شما خیال نکنید ما رسیدیم به مطلب، و برویم بخوابیم سر جایمان. خیر قیامِ للَّه، الآن اول کار است. به حَسَب آن چیزی که اهل معرفت می‌گویند، منزل اول است یقظه، ما خیلی راه داریم الآن »(صحیفه امام، ج5، ص512)
در ساختار امامت و امت در یک جامعه، امام جامعه همان نقطه تصمیم‌گیری و عزم است. نقطه‌ای که اراده واحد جامعه در آنجا شکل می‌گیرد و کل جامعه از آن تبعیت می‌کند. این تذکر و تکرار دائمی باعث می‌شود که در جان امت اتفاقی بیفتد و مردم تغییر کنند.
به همین دلیل است که امام به فرزند خود نیز که نامه‌ای برای سلوک و طی طریق معنوی می‌نویسد همین راهبرد مهم را توصیه می‌کند. او می‌فرماید:
«سعی کن در خلوات، در این بارقه الهی فکر کنی، و به طفل قلبت تلقین کن و تکرار کن تا به زبان‌آید و در ملک و ملکوت وجودت این جلوه خودنمایی کند، و به غنی مطلق بپیوند تا از هر کس جز او غنی شوی» (صحیفه امام، ج 16، ص: 208)
این تذکر و تلقین باعث آن تحول درونی می‌شود و همین نکته است که باعث می‌شود عیوب و نقص‌ها و عیب‌های یک جامعه بتواند جبران شود. آفت‌ها و اشکالات یک جامعه با همین تذکر و تلقین است که حل و فصل می‌شود. چون راه درمان عیوب جامعه، اراده جامعه است و عزم آن است. این اراده و عزم ناشی از آن اتفاق باطنی درونی است و این تکرار است که باعث آن تلقین می‌شود.
«کتاب‌هایی که برای انسان‌سازی‌ آمده است مثل قرآن کریم، و کتاب‌هایی که در اخلاق نوشته می‌شود، و مقصود، ساختن یک انسان است، و ساختن یک جامعه است، به حسب اهمیت، هر موضوعی در آنها تکرار شده است. تکرار در قرآن مجید زیاد است. و بعضی‌ها خیال می‌کنند که این تکرار چرا؟ و حال آنکه لازم است. یکی از چیزهایی که برای ساختن انسان مفید است تلقین است. انسان خودش هم اگر بخواهد ساخته بشود، باید آن مسائلی که مربوط به ساختن خودش است تلقین کند به‌خودش، تکرار کند. یک مطلبی که تأثیر در نفس انسان باید بکند، با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا می‌کند. نکته تکرار ادعیه و تکرار نماز در هر روز چندین دفعه، و همیشه این است که انسان با گفتن و شنیدن، خود انسان قرائت می‌کند و می‌شنود آن آیاتی که سازنده است، مثل سوره مبارکه حمد که یک درس سازنده است. انسان باید اینها را تکرار کند و تلقین کند، و نفس را حاضر کند برای شنیدن. انسان خودش که یک مطلبی می‌گوید، سامع یک دفعه می‌شنود، و در قلبش هم وارد می‌شود. لکن گوینده، اول در قلبش نقش می‌بندد، بعد آن را می‌گوید و بعد می‌شنود، و بعد باز در قلبش وارد می‌شود. تلقین از اموری است که لازم است. اینکه من در بعضی از مسائل برای دوستان دائماً یک مطلب را تلقین می‌کنم و اظهار می‌کنم برای این است که مطلب مهم است. ساختن یک جامعه است.
ساختن یک ملت است. و تا ساخته نشود یک ملت و یک جامعه، نمی‌تواند به آن مقاصد عالیه‌ای که دارد برسد. و لهذا مسائل مهم را باید تکرار کنند. گویندگان تکرار بکنند و شنوندگان هم خودشان به‌خودشان تلقین بکنند تا ان شاء‌الله تأثیر بکند در نَفْس.»(صحیفه امام، ج 13، ص: 398)
همین نکته است که راه مقاومت مردم در مقابل دشمن نیز هست. اساسا شیطان یعنی آن موجودی که از خارج از وجود انسان تلاش می‌کند او را در حجاب دنیا نگه دارد و او را اهل حب دنیا کند. این تلاش شیطان برای یک انسان قیام کرده و اهل تحول به این نحو است که او را دوباره به وضعیت قبل از بیداری‌اش و قبل از شکوفایی‌اش برگرداند. لذا حرکت شیطان حرکت متحجرانه است. تحولی که شیطان دنبال می‌کند تحول متحجرانه است. یعنی باز گشت به همان وضعیت قبل از قیام. مقاومت که از باب مفاعله است تلاش انسان است برای آنکه آن قیام را حفظ کند و نگه دارد و پیش ببرد. اینجاست که نقش تکرار ضروری می‌شود. انسان و جامعه اگر بنا باشد به‌دلیل بازی‌های ذهنی غفلت بورزد و مشغول و سرگرم باشد نیاز به یک نوع فریب دائمی دارد. اما اگر بخواهد در مسیر حق بایستد و عیوب خود را و بیماری‌های خود را مداوا کند باید از این دنیا عبور کند. عبور از دنیا به‌معنای فرار از دنیا نیست. عبور از دنیا یعنی دنیا را داشتن ولی به آن دل نبستن. لذا فرار از دنیا و بی‌خیالی نسبت به دنیا در نگاه توحیدی یک رویکرد مشرکانه است اما عبور از دنیا یعنی داشتن دنیا به واسطه تحول روحی امت به سمت معنویت و آخرت یک اتفاق توحیدی مهم است.
این باعث می‌شود که هم ما بیماری‌ها و امراض درونی یک ملت را با تکرار مداوا کنیم:
«من این را باید تکرار بکنم، و این را گفتم که ما از این تکرار هیچ اشکالی نمی‌بینیم برای اینکه یک مریضی اگر چنانچه سرش درد بکند پیش صد تا طبیب که برود می‌گوید سرم. نباید بگوید که چون تکرار می‌شود و یک دفعه بگوید سرم، یک دفعه بگوید پایم، یک دفعه بگوید دلم که مبادا تکرار بشود.»(صحیفه امام، ج 9، ص: 103)
هم باعث می‌شود قدرت مقاومت و ایستادگی در مقابل شیطان بیرونی و دشمن خارجی ایجاد شود. حالا با این عقبه معرفتی که مکتب و نظام فکری حضرت امام (ره) به ما می‌آموزد می‌توانیم معنای سخنان آسان و همه فهم رهبری حکیم و عارف و فقیه خود را که از بهترین شاگردان حضرت روح‌الله بوده و هست، درک کنیم. «در جنگ ترکیبی، دشمن از رسانه استفاده می‌کند، از عامل فرهنگی استفاده می‌کند، از عامل امنیتی استفاده می‌کند، از نفوذ استفاده می‌کند، از عامل اقتصادی استفاده می‌کند؛ از همه این عوامل استفاده می‌کند برای اینکه ملت را در محاصره قرار بدهد، برای اینکه ملت را دچار یأس کند، ملت را از نیروی خودش غافل کند. سعی می‌کنند ملت را از راه‌های اطلاع‌رسانی جدا کنند. خب، ما وسایل اطلاع‌رسانی به مردم را داریم؛ اینها را بدبین می‌کنند: به رادیوتلویزیون گوش ندهید، خبرهایش خلاف واقع است؛ به گزارش مسئولان توجه نکنید، گزارششان خلاف واقع است؛ به حرف‌های رهبری گوش نکنید، حرف‌های رهبری تکراری است؛ تکراری است؟ سال‌هاست که جبهه دشمن با صدای بلند اعلام می‌کند که می‌خواهیم جمهوری اسلامی را به زانو در بیاوریم، رهبری در مقابل می‌گوید «غلط می‌کنید»؛ این تکرار نیست؛ این استقامت است. خدای متعال به ما دستور داده است- دستور به پیغمبر دستور به همه است، دستور به ماست- که «فَاستَقِم کما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک»؛ این استقامت است، این سخنِ حق را در دل نگه داشتن و حفظ کردن و پای آن ایستادن است؛ این تکرار نیست. بحمدالله مردم بیدارند، مردم ایستاده‌اند، مردم در صحنه‌اند؛ این را در سال‌های متمادی، مردم عزیزمان نشان داده‌اند. ملت ایران به همه کسانی که در اغتشاشات اخیر [مردم را] تحریک کردند یا از اغتشاشات حمایت کردند، سیلی زد و به حول و قوه الهی در آینده هم ملت ایران به دشمنانش سیلی خواهد زد.» (1-1-1402)

 

این خبر را به اشتراک بگذارید