آخرین بازمانده احرامیبافی
فاطمه دهقان بنادکی، اهل روستای بنادک سادات یزد هنوز چراغ احرامی بافی را روشن نگه داشتهاست
راحله عبدالحسینی- روزنامهنگار
روستای بنادک سادات، 39کیلومتری مهریز یزد، سرراستترین آدرس برای دیدار با بانویی است که به تنهایی چراغ کارگاه احرامیبافی را در ایران روشن نگه داشته است؛ کارگاهی با یک دستگاه بافت که سالهاست بخشی از خانه ساده و باصفای روستایی فاطمه دهقانبنادکی شده و حالا بهعنوان تنها کارگاه احرامیبافی در روستا و کشور شناخته میشود. احرامیبافی، یکی از شاخههای پارچهبافی سنتی در ایران است که یک دهه پیش بهعنوان میراث ناملموس یزد ثبت ملی شد.
اینطور که مدیرکل میراث فرهنگی یزد خبر میدهد برای احیای این هنر قرار است بهزودی سازوکاری فراهم شود تا با در اختیار گذاشتن یک دستگاه بافت احرامی و 10هنرجوی علاقهمند، فاطمه دهقان بنادکی فوت و فن کار را به هنرجویان آموزش دهد.
همه رفتند شهر!
از روی دست مادرش یاد گرفت چطور باید ماسوره را پر کند و تار و پودهای سیاه و سفید را از روی هم بگذراند. آن زمان فقط 6سالش بود و دوست داشت مدرسه برود و درسی بخواند، اما در روستا خبری از مدرسه نبود و هر یک از بچهها باید کاری یاد میگرفتند. خواهرانش پای دار قالی نشستند و فاطمه خانم پای دستگاه احرامیبافی نشست و ماسوره پر کرد. سالها از
استادشدنش در این هنر میگذرد. سرش پر از هزاران نقش برای بافتن است و فقط ریتم خوشآهنگ دستگاه بافندگی اوست که در روستای بنادکسادات میپیچد. با چشم بسته میتواند ماسوره پر کند و در ماکو بگذارد و ببافد. او میگوید: «همه رفتند شهر.»
بنادکسادات، خاستگاه احرامیبافی
فاطمه خانم 5دختر و 2پسر دارد که همگی از روستا رفتهاند. میگوید که 2دخترش این هنر را از او آموختهاند و تابستانها که به روستا میآیند کمک حالش میشوند. روزگاری هنر احرامیبافی در روستای بنادکسادات چنان رونقی داشت که تقریبا در هر خانهای یک دستگاه بافت بود. طرح احرامیبافی شبیه جاجیم است اما از آنجا که طرح اصلی آن به رنگ سیاه و سفید برای مناسک حج بافته میشد به آن احرامیبافی میگویند.
در گذشته، استفاده از این پارچه در مناطق جنوبی و کویری مرکز ایران بسیار رایج بودهاست و علاوه بر یزد از صنایعدستی معروف خوزستان و ایلام هم به شمار میآید. معمولا پارچهها در ابعاد 70 در 100سانتیمتر و 90 در 120سانتیمتر بافته میشود. اینطور که فاطمه خانم میگوید این هنر سینه به سینه از شادگرد به استاد منتقل میشود و برای بافت پارچه نقشهها را باید به ذهن سپرد: «نخ احرامیبافی از پنبه است و برای بافت جا قرآنی، سجاده، رو پشتی، سفره نان و چادر شب هم استفاده میشود. قدیمترها برای جهیزیه عروس با نخ ابریشم پارچه میبافتند.» او هنوز هم چادری را که مادربزرگش با نخ ابریشم برایش بافته، به یادگار دارد.
اینجا کارخانه من است
علاقه به هنر فاطمهخانم را سرپا نگهداشته و او در 68سالگی با همسرش که سالها کشاورزی کرده هنوز در روستا زندگی میکند. این روزها از اینکه بهخاطر سرمای هوا نتوانسته به کارگاه برود،
قدری بیحوصله شده و میگوید: «این دستگاه چوبی کارخانه من است، چون قدیمها به اتاقی که دستگاه بافندگی در آن بود، کارخانه میگفتند، اما اینقدر هوا سرد شد که نتوانستم به کارخانهام بروم.» فاطمه خانم از تهران و شهرستانهای دیگر سفارش کار میگیرد. بافت یک سجاده 125سانتیمتری برایش یک هفته طول میکشد. میگوید: «20سال به شهر یزد میرفتم و آموزش میدادم، حداقل یک سال باید پای دستگاه بنشینی تا زیر و بم احرامیبافی را یاد بگیری.»