بچههای «میتا» شاغل میشوند
راهاندازی کارگاه تولیدی در مرکز اوتیسمیها با پیگیری همشهری محله
زینب زینال زاده|خبرنگار:
منطقه 6
به دلیل اختلالهای رفتاری نمیتوانند با اطرافیانشان ارتباط برقرار کنند. حضور در اجتماع، آنها را عصبی میکند و دوست ندارند دیگران به آنها زل بزنند و از ترحم بیزارند. در جامعه به «اوتیسمی» معروفند و چند سالی است که این بیماری شناخته شده و متأسفانه هر روز شاهد افزایش تعداد مبتلایان به آن هستیم. پذیرش در جمع و باورکردن استعداد و توانمندی این افراد موجب افزایش اعتماد به نفس و آرامششان میشود.
زمینهها و فرصتها تاکنون چندان برایشان فراهم نبوده و همین عامل سبب شده است که 3 سال پیش تعدادی از مادران برای یاری فرزندانشان و توانمند ساختن آنها خانه «میتا» را در بنبست دوم محله ولیعصر(عج) راهاندازی کنند. خانهای که به تازگی در آن اتفاق بزرگی رخ داده و با باز شدن پای یک کارآفرین به این خانه با توانمندی مبتلایان به اوتیسم در خانه میتا، رخ نشان داده و قرار است بهزودی سهمی از چرخه تولید به دست بگیرند.
خانهای دو طبقه که ظاهر خوب و شیکی ندارد، اما داخل آن بازسازی شده و فضای زیبایی دارد. در خانه باز است. وارد که میشویم مادران با لبخند به استقبالمان میآیند. اینجا مدیر و معاون و رئیس و مرئوس معنا ندارد. همه دست به دست هم دادهاند تا برای فرزندانشان خانهای امن بسازند. مشارکت مادران وصفناپذیر است. یکی آموزش میدهد و دیگری مشغول ریختن چای است و تعدادی هم بچهها را به کلاسها راهنمایی میکنند. این خانه 50 عضو دارد.
«کیاندخت صالحی» که مدیریت خانه میتا را برعهده دارد میگوید: «اعضای این خانه 6 تا 40 ساله هستند.» اتاقها به کلاس آموزشی تبدیل شدهاند و به گفته صالحی کاردرمانی اعضا در کلاسهای آموزشی و کارگاههای تولید پیکسل و ساخت دستبند چرمی انجام میشود. صالحی میگوید: «متأسفانه شهروندان گمان میکنند مبتلایان به اوتیسم افراد ناتوان و بیاستعدادی هستند، اما این تصور اشتباه است و ما در خانه میتا با فراهم کردن برخی امکانات ثابت کردیم این افراد دارای استعدادهای نهفتهای هستند که برای شکوفا شدن نیاز به حمایت و امکانات دارند.» وی بر این باور است که مبتلایان به اوتیسم مانند سایر معلولان دارای معلولیت جسمیاند اما ناتوان نیستند و میتوانند از مرز محدودیتها عبور کنند.
کار در کارگاههای تولیدی
بچهها با ذوق و شوق در کارگاه چرم مینشینند و همراه با مربیشان چرمها را برش میدهند و چسب میزنند و دستبندهای زیبایی درست میکنند. تعدادی هم در طبقه دوم کنار دستگاه پرچ نشستهاند و دستانشان را با قدرت روی دستگاه حرکت میدهند و پیکسلها را یکی پس از دیگری تهیه و کنار هم در جعبه میچینند. این همه ماجرا نیست. طراحی روی لیوان و دوخت ساکهای پارچهای و نقاشی روی آنها هم بخشی از کارهایی است که فرزندان خانه میتا انجام میدهند. تعریف و بازگو کردن استعدادها و توانایی آنها در تولید انواع دستبند چرمی و پیکسل در محافل و مراسم مختلف پای «محمدرضا زندوکیلی» را بهعنوان نخستین کارآفرین به این خانه باز میکند. او پس از مشاهده کارهای انجام شده توسط اعضای خانه میتا، موافقت میکند کارگاه تولید جعبههای کادویی را در این خانه راهاندازی کند.
صالحی با استقبال از این اتفاق فرخنده و بزرگ میگوید: «شاید این نخستین و بزرگترین اتفاق خوبی است که در زندگی مبتلایان به اوتیسم نه در تهران بلکه در کل کشور میافتد و امیدواریم با حمایت و همکاری سایر کارآفرینان بتوانیم زمینه اشتغال تعداد زیادی از مبتلایان به اوتیسم را فراهم کنیم.» زندوکیلی پس از تماشای کار اعضای خانه میتا در کار راهاندازی کارگاه تولید جعبههای کادویی مصممتر میشود و میگوید: «حتی اگر اعضای این خانه توانایی انجام بخشی از کار را داشته باشند، مایل هستم از توانایی آنها استفاده کنم تا این کارگاه در خانه میتا راهاندازی شود.» قرار است مادران فوت و فن ساخت جعبههای کادویی را بیاموزند و پس از آن اعضا با نظارت مادران کار تولید در خانه میتا را شروع کنند.
فروش محصولات در بازار
بازی با رنگ و صدای چرخ خیاطی و برداشتن چسب با قلمموهای پلاستیکی بهترین و بزرگترین تفریح اعضای خانه اوتیسم است. این خانه 50 نفره که هریک از آنها بر اساس سنشان در کلاسها و برنامهها شرکت میکنند. محصولاتی مانند دستبند چرمی و پیکسل تولید میکنند و توسط والدینشان به دوست و آشنا عرضه میکنند اما با رونق گرفتن کارگاه جعبههای کادویی قرار است تولیدات آنها وارد بازارهای فروش و رقابت شود که امیدواریم بتوانند درآمد سهم بیشتری را از آن خود کنند.
استقبال از اعضای جدید
خانه میتا توسط مادران راهاندازی و اداره میشود و امکانات محدودی دارد اما مؤسسان این خانه همواره دغدغه ارائه خدمات به مبتلایان اوتیسم دارند و به همین دلیل با رویی گشاده از اعضای جدید استقبال میکنند. کیاندخت صالحی میگوید: «در مدت 3 سال که از راهاندازی خانه میتا میگذرد، تلاش کردیم کمبودها مانع خدمترسانی به افراد اوتیسم نشود. در جامعه هیچ امکانات رفاهی، ورزشی، آموزشی و فرهنگی برای این افراد وجود ندارد و مؤسسهها و کانونها و انجمنهای محدودی در این حوزه فعالیت میکنند.
بنابراین تلاش میکنیم همه مراجعهکنندگان را پذیرش کنیم.» اعضای خانه میتا ساکنان شرق، غرب و جنوب تهران هستند. صالحی درمورد راهاندازی این خانه در محله ولیعصر(عج) میگوید: «دوست داشتیم این خانه در دسترس خانوادهها باشد به همین دلیل منطقه 6 را انتخاب و پس از کلی جستوجو، خانه شماره 4 در بنبست دوم را پیدا و خانه میتا را راهاندازی کردیم.» اعضای خانه ساعت 10 صبح میآیند و ساعت 17 درها را میبندند. به گفته مدیر خانه و اهالی، حضور مبتلایان به اوتیسم در خانه میتا مزاحمتی برای ساکنان کوچه ندارند.
آرامش برای مادران
افراد اوتیسم نیاز به مراقبتهای خاص و ویژهای دارند که معمولاً این کار توسط مادر خانواده انجام میشود. مادرانی که فرزندان اوتیسم دارند، همه وقت و زندگیشان را صرف فرزندشان میکنند و ثانیههای عمرشان در کنار فرزندشان سپری میشود. تفریح نمیروند و وقتی به مهمانی دعوت میشوند، عذرخواهی میکنند. دورهمی و گشتوگذار با دوست و آشنا ندارند. در کنار افراد اوتیسم، مادران هم نیاز به حمایت و آرامش دارند.
خانه میتا در کنار برنامههایی که برای اعضا اجرا میکند، برای مادران نیز کلاسهای خیاطی و مثنویخوانی دایر میکند تا مادران برای لحظاتی هرچند کوتاه از دنیای اوتیسم و تنهاییشان خارج شوند و به علائقشان بپردازند. «نرگس آزادی» یکی از مؤسسانی است که با ابراز رضایت از خدمات خانه میتا میگوید: «من نه بهعنوان مؤسس بلکه بهعنوان یک مادر که فرزند اوتیسم دارد از برنامههای این خانه راضی هستم. خارج از این خانه هیچ امکاناتی برای ما و فرزندانمان وجود ندارد و فقط اینجاست که میتوانیم به آرامش برسیم.»
مجالی برای شکوفا شدن
مربیان خانه میتا با صبر و آرامش، ساعتها کنار بچههای اوتیسم مینشینند و هنرشان را به آنها میآموزند. «مهدی قلینسب» مربی موسیقی برای آموزش دادن نتها، بارها و بارها مینوازد. او میگوید: «اعضای این خانه با استعداد هستند و کافی است علائقشان را شناسایی کنیم تا بتوانیم در شکوفاکردنشان گام برداریم.» بچهها همراه با مربی مینوازند و شاید آهنگ موزون و دلنشین نباشد، اما قلی نسب آنها را تشویق میکند و دلسوزانه به آهنگشان گوش میدهد و هر جا که لازم است، تذکر میدهد. او میگوید: «کسی که عاشق نباشد نمیتواند با این بچهها کار کند. همه افرادی که اینجا هستند، عاشقاند و با عشق خدمت میکنند.»
چرا مسئولان چشمانشان را بسته اند؟
کمبود مدارس ویژه افراد اوتیسم، نبود مراکز تفریحی و بوستانهای ویژه، رسیدگی نکردن بهزیستی به مشکلات این افراد و مسائل مربوط به بیمه و معافیت از خدمت و ندادن طرح ترافیک، مسائلی است که کیاندخت صالحی مدیر خانه میتا به آنها اشاره میکند و میگوید: «معلولان جسمی و حرکتی و ذهنی در جامعه پذیرش شدهاند و تا حدودی هم از حقوق شهروندی برخوردارند، اما مبتلایان به اوتیسم در جامعه معلولیت هیچ جایگاهی ندارند و مسئولان چشمانشان را بستهاند و نمیخواهند این افراد را ببینند. آنها هیچ حق و حقوقی در جامعه ندارند و به افراد فراموش شده تبدیل شدهاند.» درخواست او از مسئولان مربوط، رسیدگی هرچه سریعتر به وضعیت اوتیسم در جامعه و خدمترسانی به آنهاست.