روزی که طبس لرزید و نفس بُرید
25شهریور 57زلزله ویرانگر، جان طبس را گرفت، اما این شهر از نو برخاست و بار دیگر زنده شد
سیده زهرا عباسی-خبرنگار
۴۴سال گذشت، از روزی که سرزمین نخل و نارنج با قهر زمین درهم پیچید. حالا نه اثری از آن شهر خشت و گلی منسوب به عیلامیها باقی مانده و نه در ذهن جوانترها تصویری از روز زلزله وجود دارد.یاد ۲۵هزارنفری که در ثانیهای چشم از جهان فروبستند هم در خاطر شهر کمرنگ شده است. زلزله 7.8ریشتری غروب شنبه ۲۵شهریور۱۳۵۷ روزگار طبس را به 2نیم تقسیم کرد تا هیچ پیوندی جز خاطر آدمها میان طبس خشت و گلی قبل از حادثه و شهر دوباره ساخته شده، نباشد. طبس حالا بیش از آنکه به زلزله و تکرار آن بیندیشد در رؤیای رسیدن آب دریا و توسعه است.
طبس در میان هیاهو
اواخر تابستان1357 است؛ کمتر از یک ماه از آتشسوزی سینمارکس آبادان (28مرداد1357) و 8روز از جمعه سیاه (سرکوب خونین تظاهرکنندگان انقلابی در میدان ژاله تهران، 17شهریور1357) گذشته است.
ایران، آبستن ناآرامیهایی است که باعث به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی شدند. مردم اما سعی کردهاند در جریان این ناآرامیها زندگی عادی را هم فراموش نکنند. شهر خسته از جنبوجوش نخستین روز کاری هفته، شنبه 25شهریور1357به غروب نزدیک شده است تا دمی بیاساید، اما درست در میانه همین آسودن پیش از فرارسیدن سیاهی شب، ساعت در 19:36 ثابت میماند.
گسل نایبندان تا طبس فعال میشود، زمینلرزهای با قدرت 7.8ریشتر در عمق ۱۰کیلومتری زمین و فاصله 15کیلومتری مرکز شهرستان اتفاق میافتد و طبس و روستاهای بخش مرکزی آن را تا شعاع 30کیلومتری تخریب میکند تا قدرتمندترین زلزلهای که تا به حال در تاریخ ایران ثبت شده، نام بگیرد.
بعد از زلزله، 4سال چادرنشینی
ناآرامیها هنوز باقی است، طبس در چشم برهمزدنی به تلی از آوار تبدیل شده، مردم یک گوشه ایستادهاند روی زمین خاکی و به آواری نگاه میکنند که روزگاری شهرشان بود و حالا زندگی و عزیزانشان را در خود فرو برده است. با دستهای خالی هر آنچه میتوانند از این تل، پس میگیرند، اما دستهای خالی چقدر توان دارد؟
این روایتی است که سیداسدالله حقانی، شهردار طبس بعد از زلزله با ما در میان میگذارد: روزهای سختی بود، سال 57زلزله آمده بود، زمان گره خورد به روزهای انقلاب اسلامی و تحولات نظام سیاسی، سال59 به من پیشنهاد شهرداری طبس را دادند، نپذیرفتم.
فرماندار وقت گفت اگر قرار است ما مسئولیت را قبول نکنیم باید به آمریکا بگوییم بیاید کار را دست بگیرد؟ این حرف روی من تأثیر گذاشت و شهرداری را به شرطی قبول کردم که 6ماه کار کنم و اگر موفق بودم ادامه دهم. اما میدانید شهر چه بود؟ یک تل خاک و مردمی که در زمین خاکی فرودگاه اضطراری طبس در چادر و کانتینر زندگی میکردند و میخواستند زودتر به خانههایشان برگردند، اما درروزهای پس از انقلاب و آغاز جنگ ایران و عراق، همهچیز به قدری پیچیده بود که مردم تا سال61 در چادر و کانتینر ماندند و تدریجا به خانه بازگشتند.
دستهای خالی
سیداسدالله حقانی پیش از زلزله، معلم بود و 2سال بعد از زلزله در قامت شهردار طبس مسئولیت را گردن گرفت؛ مردی که در زلزله همسر و بسیاری از اعضای خانواده خود را از دست داد و همدرد همه آنهایی بود که عزیزی را زیر آوار داشتند.
آنچه در اختیار دارد، تلی از آوار است، یک خاور 911 اهدایی شرکت خاور، یک پیکان و ماشین آتشنشانی ZIL فرسوده و شهرداری با همین امکانات باید علاوه بر آواربرداری کامل شهر، لولهکشی آب آشامیدنی شهر را هم انجام دهد.
حقانی اما از پا نمینشیند و در جریان سمیناری که با حضور معاون وزیر برگزار میشود، به دیدار او میرود و طبس را شهری با وضعیت بدتر از شهرهای جنگزده معرفی میکند. رایزنیها در مشهد، تهران و ادارههای مختلف نتیجه میدهد و در نهایت با تجهیزاتی چون لودر، بولدوزر، ماشین حمل جنازه برای پیکرهایی که 2سال زیرآوار مانده بودند، ماشین آتشنشانی و امکاناتی از این دست، طی 10سال (تا سال 1369) طبس به مفهوم شهر نزدیک میشود.
از طبس تا رودبار
حقانی متولد1330 است و بعد از سال1369 و پایان بازسازی طبس با وقوع زلزله رودبار، مسئول بازسازی روستای ناوه بخش در دهستان کلیشم بخش عمارلو شهرستان رودبار میشود: سال1369 کارهای اساسی طبس به سرانجام رسیده بود، میخواستم استعفا دهم، اما وزیر کشور به شرط قبول مسئولیت بازسازی یک روستا در رودبار با استعفایم موافقت کرد. بعد از آن اما به آموزش و پرورش برگشتم و حالا بازنشسته این اداره هستم.
حالا دیگر طبس به روایت حقانی به جز خاطره قدیمیها، نشانی از روزهای زلزله ندارد. نسل، جدید شده است و دیگر غم قدیمیها جز تکرار روایتهایشان جای دیگری نمود پیدا نمیکند.
درس زلزله در دیار کویر
طبس بهدلیل فاصله نزدیک به گسل نایبندان، زلزلهخیز است. همین چند روز پیش، 22شهریور1401 زلزلهای با قدرت 5.1ریشتر ساعت ۴:۰۷ صبح حوالی عشقآباد رخ داد و طبس را لرزاند. علیاکبر رحیمی، فرماندار ویژه شهرستان طبس میگوید باتوجه به اینکه هر چند سال زلزلههای خسارتآفرین در طبس رخ میدهد، سعی شده اصول ساختمانسازی رعایت شود که براساس برآوردها این ساختمانها فقط با زلزلههای بالای ۷ریشتر آسیب میبینند.
زلزله سال1357 و تجربه تلخ داغهای روی دل مانده اهالی، آنها را مجاب کرد این بار شهر و خانههایشان را طوری بسازند که با هیچ لرزهای فرو نریزد.
رئیس شورای شهرستان به این موضوع اشاره و تأکید میکند که طبس جدید با نسلی ساخته شده که داغ را با پوست و استخوان خود درک کردهاند، هنوز در قید حیات هستند و اصرارشان ساختوساز محکم و ضدزلزله است: مصالح عمده بهکار رفته در این منطقه پیش از زلزله خشتخام و خانههای گلی بود که بهدلیل اهمیت تاریخی، اجازه ساختوساز آنها با سازههای جدید و بازسازی وجود نداشت.
طبس مستعد این همه خرابی بود و در زمان زلزله همه خانهها، بناهای ارزشمند تاریخی و حتی امامزاده محل دفن برادر امام رضا(ع) بهطور کامل از بین میروند. بعد از زلزله اما مردم بهدلیل این تجربه تلخ، اصرار زیادی به ساختوساز مقاوم دارند و گویی متقاعد شدهاند که قوانین نظام مهندسی را با وجود گران بودن رعایت کنند.غلامحسین طاهری درس دیگر این تجربه تلخ را از بین رفتن بناهای تاریخی میداند؛ ناآگاهی مردم و فعال نبودن سازمانی بهعنوان میراث فرهنگی موجب شده است حتی بقایای آثار تاریخی و باستانی این شهر تاریخی هم بهطور کامل آواربرداری شوند و هیچ نشانی از آنها باقی نماند.
یک فاصله غمانگیز
تخریب کامل آثار تاریخی در کنار تلفات سنگین انسانی، اثری از گذشته طبس بر جای نگذاشت. به روایت عضو هیأت علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، زمینلرزه طبس با تخریب 70درصدی شهر، این منطقه تاریخی را طوری از بین برد که عملا با خاک یکسان شد تا به طرز غمانگیزی طبس ساخته شده بعد از زلزله هیچ شباهتی به گذشته خود نداشته باشد: تمام آثار تاریخی طبس از بین رفت و هرچه جای آن ساخته شد، بناهای نویی است که آثاری از گذشته طبس بر خود ندارد. اما درسی که این زلزله به ما داد موجب شد آواربرداری کامل آثار تاریخی در زلزله بم تکرار نشود و حالا گرچه ارگ از بین رفت، اما بازسازی آن تا حدودی این بنای تاریخی را به شمایل گذشته بازگردانده است.
نکته مهم دیگر زلزله طبس از نگاه
«مهدی زارع» ثبت شتابنگاشت زلزله برای نخستینبار بود: مرحوم مهندس علیاکبر معینفرد نخستین مهندس زلزله ایران، بنیانگذار شبکه شتابنگاری کشور 3ماه قبل از زلزله دستگاه شتابنگاری را در بیمارستان طبس فعال کرد. این شتابنگار جنبشهای شدید زمین را در فرکانسهای مختلف ثبت کرد که بهعنوان مبنای طراحی در مهندسی زلزله در ایران قرار گرفت. بهگفته وی، شتابنگاشت زلزله طبس که با فاصله 5کیلومتری از گسل بهدست آمد تا مدتها در ایران و بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا تنها نگاشتی بود که از فاصله نزدیک یک گسل زمینلرزهای ثبت شد و در زمان خود حتی در تدوین آییننامههای مهندسی زلزله کشورهای پیشرفته هم مورد استفاده قرار گرفت.
از طبس چه ماند؟
طبس که در گذشته جزو خراسان بزرگ بود در دهههای گذشته یکبار سهم استان یزد شد و بعد از آن در سال1391 به خراسان جنوبی رسید. شهرستان طبس که با بیش از 70هزار نفر جمعیت دارد با چالشهایی در زیرساخت بهویژه راه، بهداشت و درمان و کمبود آب دست و پنجه نرم میکند.
طبس اما بهگفته غلامحسین طاهری، رئیس شورای شهرستان، ظرفیتهای مهمی چون پایتختی زغالسنگ ایران، راه مواصلاتی 5استان مهم کشور، اداره کل راهآهن شرق و ریل راهآهن بافق-مشهد، فرودگاه، ژئوپارک ملی، باغشهر و نهر دائمی، باغ تاریخی گلشن، ساختوساز صددرصد ویلایی، تنوع محصولات کشاورزی چون تولید خرما و نارج و برنج، حرم برادر امام رضا(ع) روستاهای گردشگری، کویر و ویترین زمینشناسی، معدن، ارزش زمین و فضای نخبگانی را دارد.