مدیریت زمان با یخ

شیدا اعتماد

سال آینده می‌شود 20 سال که من محکوم به آشپزخانه شده‌ام. این محکومیت البته توسط هیچ دادگاهی تأیید نشده. در واقع هیچ دادگاهی زیر بار تشخیص این محکومیت نمی‌رود. از همان هنگامی که خانه پدری را ترک کردم، حکمی نامرئی برایم صادر شد: «به این وسیله این آشپزخانه از امروز تا مدتی نامحدود به شما اهدا می‌شود. امید است از سپری کردن ساعاتی طولانی از عمر خود در آن لذت ببرید.» 
ظاهر این جمله چیز ترسناکی ندارد اما فقط یک محکوم قدیمی به آشپزخانه می‌داند که پشت این جمله معصومانه و جشن و سروری که برای تبعید مادام‌العمر یک نفر به آشپزخانه گرفته می‌شود، چه چرخه ناپیدایی نهفته است. تا کارهایم روی روال بیفتد و یاد بگیرم که چطور آشپزخانه را سر و سامان بدهم، ظرف‌های زیادی شکستم و دست‌هایم را بارها و بارها سوزاندم. حالا دیگر شکستن ظرف و لیوان روزانه برایم اتفاق نمی‌افتد اما هنوز هم اگر سرم شلوغ باشد و همزمان چند تا هندوانه با هم برداشته باشم که معمولا هم همینطور است، دست‌هایم را می‌سوزانم.
آنقدر دست‌هایم را سوزانده‌ام که دیگر سال‌هاست یک کیسه یخ ژله‌ای در فریزر نگه می‌دارم. راز مقابله سریع با سوختگی‌های کوچک، سرد کردن فوری موضع سوخته است. اگر به سرعت یخ را روی محل سوختگی قرار دهید، تاول نمی‌زند. تاول نزدن دست یک محکوم به آشپزخانه مهم است. چون به‌هرحال با دست سوخته یا غیرسوخته باید کارهایش را انجام بدهد، بنابراین بهتر است که علاج واقعه قبل از وقوع کند. بعد از اینکه حداقل به‌مدت نیم ساعت موضع سوخته را خنک نگه داشتم، می‌توانم به دور ماراتن بی‌‌پایان آشپزخانه با حداکثر سرعت برگردم تا بتوانم وقفه به‌وجود آمده را جبران کنم.
در زندگی یک محکوم به آشپزخانه، نظم و انضباط اهمیت فراوانی دارد. شاید در سال‌های ابتدایی که فرزند یا فرزندانی به خانواده اضافه نشده‌اند بشود کارها را به‌نحوی سامان داد اما با گذشت زمان، با اضافه شدن موجودات جدید کوچک دیگر بدون نظم نمی‌شود کارها را پیش برد.
مهم است که خریدهای آشپزخانه به موقع انجام شود. مواد اولیه موجود تحت کنترل باشد و البته که اینها به آن سختی که به‌نظر می‌آید نیست. حداقل برای کسی که سال‌هاست این کارها را انجام می‌دهد دیگر آنقدرها سخت نیست. هر محکومی کم کم برای خودش نظمی می‌سازد. نظمی روزانه برای خریدهایش می‌سازد و نحوه سر و سامان دادن اطرافش و پختن غذا را مدیریت می‌کند. حتی برای دست سوخته‌اش هم سیستمی اختراع می‌کند که کمتر وقتش را بگیرد. مثل نگه داشتن یخ ژله‌ای کوچک که در رنگ‌های متنوع در بیشتر داروخانه‌ها پیدا می‌شود.