سکانسهای ماندگار
آغاز رفاقت ونگوگ و گوگن
شور زندگی وینسنت مینهلی1956
سعید مروتی|خبرنگار:
وینسنت مینهلی از برجستهترین فیلمسازان تاریخ سینما در ژانر موزیکال با شاهکارهایی چون «مرا در سنت لوئیس ملاقات کن» (1944)، «یک آمریکایی در پاریس»(1950) و «ژیژی»(1958)، در فیلمهای غیرموزیکالش هم فیلمساز فوقالعادهای بود. از «ساعت» (1945) عاشقانه کوچک و صمیمیاش گرفته تا «زشت و زیبا»(1953) و «دو هفته در شهر دیگر» (1962)، 2فیلم درخشانی که درباره مناسبات هالیوود ساخت. مینهلی را در مقام یکی از تواناترین فیلمسازان نظام استودیویی میتوان مشاهده کرد؛ کارگردانی که در حفظ بیان شخصی و خواست تهیهکننده مهارتی مثالزدنی داشت؛ یک حرفهای به تمام معنا که هم میتوانست جایگاه خود را به عنوان فیلمسازی مؤلف حفظ کند و هم در استودیوی سختگیر و محافظهکاری چون متروگلدوین مایر 3دهه فیلم بسازد.
سکانس برگزیده: مهمترین ایده کارگردانی مینهلی در «شور زندگی» نزدیک کردن فضای بصری فیلم به نقاشیهای ونگوگ بوده است. بهلحاظ دراماتیک نیز ارتباط ونگوگ(کرکداگلاس) با پل گوگن(آنتونیکوئین) اهمیت زیادی در فیلم دارد. در شور زندگی، ونگوگ اولینبار گوگن را در پاتوقی که نقاشان دور یکدیگر جمع شدهاند میبیند و مجذوب حرفهای متفاوتش میشود. مواضع رادیکال گوگن درباره نقاشی، ونگوگ را جذب میکند و در مرحله بعد تعریف از نقاشی او. نقاشیای که دیگران آنرا کار ضعیف میخوانند که نه هماهنگی، نه ارتباط و نه اصلا هیچ هنری در آن بهچشم نمیخورد. گوگن اما آنرا کاری قدرتمندانه میداند و از ونگوگ میخواهد با او به بیرون از کافه بیاید. دوستی ونگوگ و گوگن از سکانس بعدی شروع میشود. سکانسی کوتاه که زمانش زیر یک دقیقه است و شامل تنها یک نمای ثابت است. دوربین ونگوگ و گوگن را در دل طبیعت در قاب گرفته است. پسزمینه سبز است. گوگن که حضورش در اینجا بیشترین اهمیت دراماتیک را دارد در مرکز کادر قرار دارد. سمت راست ونگوگ را میبینیم که با حالتی کاملا شیفته به حرفهای گوگن گوش میدهد. انتهای کادر هم خانوادهای را که برای تفریح و تفرج به طبیعت آمدهاند میبینیم. گوگن حرف میزند و ونگوگ سراپا گوش است. برخلاف انتظار دوربین نه به جلو حرکت میکند و نه شاهد نمای درشت از چهره بازیگران هستیم. ترکیببندی بصری زیبای این سکانس، تابلوی نقاشی را به ذهن میآورد. گوگن به ونگوگ توصیه میکند که همه زندگیاش را وقف نقاشی کند و نگذارد هیچ چیزی آرامشش را برهم بزند. ونگوگ از ارتباطات انسانی و دوستان میگوید و گوگن اهمیت تنهایی را یادآور میشود. شور زندگی را هم میتوان در پسزمینه و تحرک خانوادهای که خوشبخت بهنظر میرسند، حس کرد. اهمیت این فصل از چیدمان دقیق عناصر صحنه را باید در انتخاب درست جای دوربین و ایستادن در نمای متوسط دانست. بدون قطع و خرد کردن سکانس، به نماهای متعدد و بدون درشتنمایی با پرهیز از دادن کلوزآپ، ما شاهد تابلویی زیبا از آغاز رفاقت ونگوگ و گوگن هستیم.