مهدی توکلیان
دمشق برای شیعیان، نماد خوبی نبوده است؛ چرا که همیشه در بغضها و آههای آنها، دمشق جایی بوده که کاروان اسرای اهل بیت علیهمالسلام، در پشت دروازههای آن آزار دیدند و در میان هلهله مردمانش پای به شهر گذاشتند تا راهی قصر یزد شوند. چنین است که وقتی شیعه نام دمشق را میشنود، بغض میکند. اما در سالهای اخیر، فرزندان شیعه با همراهی برادران آزاداندیش خود از اهل سنت و...، حماسهای در دمشق و پیرامون آن خلق کردند که حالا شنیدن نام این شهر، دل مادر سادات و داغداران تاریخ تشیع را آرامتر میکند. اینجا دمشق است؛ جایی که زائران و سربازان و اهالی شهر وقتی که به حرم بیبی زینب کبری پناه برده بودند، در اوج ناامیدی وقتی که درهای حرم داشت باز میشد و همه تصور میکردند که بار دیگر به اسارت خواهند رفت و بار دیگر شیعه تحقیر خواهد شد، ناگهان حاجقاسم و سربازانش را دیدند که انگار بهعنوان ذخیره الهی، آمده بودند تا اعتبار و آبرویی دیگر به شیعه و اسلام ببخشند. حالا، دمشق آرام است، آسمانش آبی است و با اینکه زخم ویرانهها بر این شهر هنوز باقی مانده، اما مردم امیدوارند و امنیت برقرار است و سوریها به فکر روزهای بازسازیشان هستند. حرم بیبی هم آرام است و میتوان بدون ترس از حمله حرامیان، نماز خواند و زیارت کرد. هرچند که حالا، حاجقاسم نیست و شهدای زیادی تقدیم این آرامش شدهاند و البته اثری هم از داعش و حرامیان و... نیست. حالا حاجقاسم مهمان صاحب این حرم است؛ حرمی که آرامش و آسمان آبی و امنیتاش را از او و یارانش دارد؛ آرامشی که در این گزارش تصویری این روزهای دمشق، میتوانید احساسش کنید.
گزارش تصویری همشهری از آرامش این روزهای حرم حضرت زینبس و شهر دمشق
آرامشی که هست و سرداری که نیست
در همینه زمینه :