روز گذشته صفحه ایرانشهر روزنامه همشهری در پروندهای ویژهای به روزگار بم پس از زلزله و حال و روز این شهر بعد از 18سال پرداخت؛ درسهایی که زلزله بم به ما آموخت، اطلاعرسانی ضعیف، تحولات امدادرسانی پس از زلزله، چالشهای بازسازی و خطراتی که هنوز از نظر سازهای این شهر را تهدید میکند بخشی از موضوعاتی است که از نگاه کارشناسان مطرح شد. در بخش دوم این گزارش و امروز نیز نظرات کارشناسان را درباره پیامدهای اجتماعی بحران، بررسی جنبههای انسانی و روانشناختی زلزله، ریشهیابی ضعفهای مشارکت مردمی و معضلات اجتماعی حال حاضر بم میخوانیم.
معضلات اجتماعی در بم ادامه دارد
پژوهشگر و مدرس روانسنجی و روانشناسی با بیان اینکه وقوع بلایای طبیعی مانند زمینلرزه، سیل و جز آن میتواند آسیبهای روانشناختی عمیقی بر افرادی که با آن مواجه شدهاند ایجاد کند که تا مدتها باقی میماند، میگوید: مطالعات متعددی نشان داده است تا سالها پس از وقوع یک بحران مانند سیل یا زلزله هنوز بسیاری از افرادی که با آن تجربه مواجه بودند از آسیبهای روانشناختی رنج میبردند.
مصطفی رستگارآگاه، یکی از رایجترین آسیبهای روانشناختی را پس از مواجهه با بلایای طبیعی اختلال اضطراب پس از سانحه یا PTSD میداند. وی میافزاید: این اختلال نوعی اختلال اضطرابی است که ممکن است بلافاصله پس از مواجهه با سانحه و یا پس از گذر ماهها و سالها در افراد بروز یابد. آسیب حاصل از PTSD بسیار عمیق است و مطالعات نشان میدهد که PTSD منجر به کاهش حجم کل مغز میشود.
او با بیان اینکه زمینلرزه بم در سال1382 فاجعهای عظیم بود که منجر به تلفات انسانی فراوان و تخریب عظیم آن شهر شد، اظهار میکند: مطالعات صورت گرفته 8ماه پس از رویداد حاکی از آن بود که 98درصد از افراد نوعی آسیب روانشناختی را بروز میدهند. بخش عظیمی از آنان مبتلا به PTSD هستند و یکسال و نیم پس از وقوع این زلزله حدود 67درصد از بازماندگان علائم PTSD را نشان دادند. مطالعات پس از 17سال در بم حکایت از وجود معضلات روانشناختی و اجتماعی متاثر از سانحه دارد و مواردی مانند سومصرف موادمخدر، طلاقهای عاطفی و جدایی اجتماعی در بازماندگان دیده میشود. رستگارآگاه تأکید میکند با وجود آنکه در زمینلرزه بم گروهی از پزشکان و روانشناسان در اسرع وقت برای کمک به منطقه شتافتند، اما همیشه میتوان میزان کمکرسانی را به بازماندگان افزایش داد تا آثار آسیب به حداقل برسد.
ضرورت نگاه اجتماعی به حوادث
دبیر گروه جامعهشناسی فاجعه انجمن جامعهشناسی درباره بررسی پیامدهای اجتماعی زلزله بم پس از وقوع زلزله میگوید: پیامد اجتماعی یعنی یک فاجعه چه تأثیری روی زندگی فرد، نقشهای اجتماعی و واکنش افراد میگذارد؛ در واقع تأثیری که یک پدیده طبیعی میتواند روی افراد و جوامع بگذارد پیامدهای فاجعه است که در بخشهای مختلف اجتماعی، روانی، فیزیکی، سازهای و... تقسیمبندی میشود.
پیامدهای زلزله بم هم در همین حوزهها به چشم میخورد. معصومه کمالالدینی، با بیان اینکه پیامدهایی اجتماعی فجایع را نمیتوان بهصورت تکبعدی بررسی کرد،میگوید: از دست دادن سرپرست خانوار، افزایش خانوادههای با سرپرست زن، افزایش اعتیاد ازدواج اجباری و... فقط بخشی از پیامدهای زلزله بم هستند که مردم منطقه هنوز با آنها درگیرند. او همچنین به آمار تلفات زلزله بم اشاره و اظهار میکند: مردم بم هنوز آمار رسمی منتشر شده درباره تلفات بم را باور ندارند که خود همین موضوع کاهش اعتماد اجتماعی مردم هم یک آسیب است. خشم نسبت به عدمشفافسازی، شایعات بعد از بحران که در سطح شهر پخش شد، اتباعی که کارت شناسایی نداشتندبخشی از دلایل این بیاعتمادی به آمار رسمی است.
این جامعهشناس همچنین به خشم بعضی مردم از تدفینهای دستهجمعی که به ناچار و بهدلیل مسائل بهداشتی صورت گرفت اشاره میکند و میگوید: بسیاری از مردم در نتیجه این تدفینهای دستهجمعی اعضای خانواده خود را ندیدند و بعد از آن هم هیچ اثری از آنها نداشتند و همین موضوع تبعات روانی زیادی برایشان داشت. او در ادامه تأکید میکند تا زمانی که فجایع با نگاه اجتماعی بررسی نشوند و بحرانها در سطح جامعه، استادان، سیاستگذاریها بهعنوان مسئله اجتماعی دیده نشوند در هر حادثه با یک فاجعه مواجه خواهیم شد.
تشکلهای غیرانتفاعی قانونمند نیستند
مدیرسازمان مردم نهاد خانه نجات ایران با بیان اینکه در کشور 8هزار تشکل غیرانتفاعی از سوی وزارت کشور، ۳هزار تشکل از سوی وزارت ورزش و جوانان، ۹هزار مورد از سوی بهزیستی و ۲۷۰۰مورد از سوی ناجا به ثبت رسیدهاند به همشهری میگوید: اما از 27هزار و 700تشکل ثبتشده بررسیها نشان میدهد فقط حدود 6-5هزار مورد فعال هستند.
احمد بختیاری با تأکید بر اینکه تعداد تشکلهای امداد و نجات و مدیریت بلایای طبیعی به انگشتان دست میرسد، میافزاید: از این تعداد شاید فقط دو، سه مورد هستند که کار تخصصی میکنند که نکته همین جاست؛ در واقع ما تشکل متخصص بلایا نداریم اما همه تشکلهای ثبتشده بهدلیل وجود افراد کنشگر و دلسوز در حوادث ورود میکنند و میخواهند کمک کنند.
وی با بیان اینکه معضل در همینجا شروع میشود، میگوید: در مواقع بحران ادبیات این تشکلها با هم ادبیات دستگاههای متولی، افراد حاضر در مناطق آسیبدیده و خود آسیب دیدگان تفاوت دارد و این موجب میشود مشکلات زیادی را شاهد باشیم. تشکل یا افراد کنشگر که میخواهند کاری انجام دهند، اما نمیدانند چرخه بحران چیست؟ چه فازی دارد؟ در کدام بخش وارد شوند؟ چه زمانی بیایند و چه زمانی بروند؟ از دولت انتظار میرود که پیگیر این موضوع باشد و تعیین کند که تشکلها در زمان حوادث چه باید بکنند، تا چه حدی اجازه ورود دارند و تا چه حدی میشود کار را به آنها سپرد، اما چنین رویهای در کشور ما وجود نداشته است و تا امروز خود تشکلها با اعتبار افراد فعالشان و اینکه ارتباطشان با دستگاههای دولتی چگونه است در حوادث فعالیت میکردهاند. بهگفته او، در حوزه ورزش و جوانان، وزارت کشور و مدیریت بحران رویکردی برای قانونمند کردن فعالیت تشکلها در حوادث و همچنین ارائه دستورالعمل در اینباره شکل گرفته و امیدواریم به نتیجه برسد.
اهمیت مشارکتهای مردمی
رئیس هیأت مدیره انجمن امداد ایرانیان درباره ریشهیابی ضعفهای مشارکتهای مردمی و فعالیت انجیاوها در بحرانهای پس از زلزله بم میگوید: طبق آمار، 125سازمان خارجی ابتدای زلزله به بم آمدند که از این تعداد تا اسفند سال 82، 64مورد و تا اردیبهشت سال بعد 45مورد باقی ماندند. همچنین طبق مستندهای موجود 36سازمان غیردولتی غیرانتفاعی داخلی نیز در جریان زلزله در بم حضور داشتند. البته بسیاری از افراد هم در قالب گروههای غیررسمی و سازمانهای خیریه در این منطقه حضور داشتند. حسامالدین نراقی با بیان اینکه سازمانهای غیرانتفاعی و انجیاوها قرار است بهصورت سیستماتیک کار کنند، اما این مشارکت نظم، زیرساخت، پیشینه و هماهنگی نیاز دارد، میافزاید: ما مردمی هستیم که با هیجان وارد بحرانها میشویم و بعد از زلزله بم هم انواعی از فعالیتهای هیجانی با حضور انواع و اقسام سازمانهای غیردولتی را شاهد بودیم درحالیکه این مشارکت باید تعریف میشد.
مسیر مشارکت سازمانهای غیردولتی اما تا امروز هنوز تعریف نشده است. غیردولتیها قرار است به تسهیل شرایط، آرامش محیط و دعوت مردم به مشارکت اقدام کنند درحالیکه بدون تخصص لازم در این باره، کار کردن با مردم را بهکار کردن برای مردم تبدیل کردهاند.
او ادامه میدهد: در زلزله بم 36سازمان غیردولتی حضور داشتند که 20مورد از آنها از شهرهای اطراف و بقیه از تهران بودند. آن زمان هزینه رفتوآمد زیاد نمیشد، اما اگر الان حادثهای رخ دهد کنشگران برای رفتوآمد باید هزینه زیادی را پرداخت کنند که گاهی بهدلیل مشکلات مالی ممکن نیست. بهدلیل همین مشکلات باید مشارکت مردم را از حالت شعاری به مشارکت محدود و واقعی تبدیل کنیم.
دو شنبه 6 دی 1400
کد مطلب :
149209
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/rkwR2
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved