![تبدیل رؤیا به خاطره](/img/newspaper_pages/1400/07-maher/20/laee/14-2.jpg)
لوکیشنهای فیلمها و سریالها چقدر میتوانند به رونق گردشگری هنری کمک کنند؟
تبدیل رؤیا به خاطره
پورحسینی، دانشآموخته مدیریت کسبوکار در گردشگری: مطالبه جدیای درخصوص استفاده از ایدهها در گردشگری هنری از سوی بخش خصوصی فعال وجود ندارد
![تبدیل رؤیا به خاطره](/img/newspaper_pages/1400/07-maher/20/laee/14-2.jpg)
خدیجه نوروزی- روزنامهنگار
گردشگری هنری، نوعی از گردشگری فرهنگی است که هدف آن معرفی زمینههای فرهنگی، هنری و بومی به مردم دیگر مناطق است. برپایی جشنوارهها و فستیوالهای هنری، دیدن شاهکارهای هنری در سالنهای اپرا، سالنهای تئاتر و سالنهای موسیقی، بازدید از نمایشگاهها، موزهها، حضور در کنفرانسها، سمپوزیومها و کنگرهها بخشی از ظرفیتی است که گردشگری هنری در هر کشور ایجاد میکند و ورود حجم عظیمی از هنرمندان، خبرنگاران، منتقدان و… به این مکان، بستر ویژهای را برای توریسم آن کشور فراهم میکند. در ایران نیز بهعلت فرهنگ غنی و تاریخی این امکان وجود دارد که بتوان بیش از پیش از این ظرفیت بهره برد. مکانها و لوکیشنهای سینمایی و ادبی زیادی وجود دارد که درصورت ایجاد بسترهای لازم قابلیت تبدیل شدن به مقاصد هنری گردشگران را دارد.
تشکیل یک اتاق فکر
پورنگ پورحسینی، دانشآموخته مدیریت کسبوکار در گردشگری در گفتوگو با همشهری درخصوص ضرورت بهرهبرداری از ظرفیت گردشگری هنری میگوید: «ایران کشوری غنی در حوزه گردشگری هنری است؛ ظرفیت گستردهای که در حوزه صنایعدستی وجود دارد، پیشینهای که از ادبیات و هنر فیلم (سینمایی و تلویزیونی) و سریال داریم، داشتههای باارزشی هستند که به ما تأکید میکنند در این زمینه جای کار زیادی وجود دارد و این بخش جذاب میتواند کانون توجه بسیاری از گردشگران باشد. گردشگران داخلی و خارجی با بازدید از این مکانها و مخابره آن به مردم سراسر جهان بیش از پیش به شناخت هنر سینما و فرهیختگان ادبی و پیشینه و قدمتشان کمک میکنند».
با وجود اینکه پرداختن به این نوع گردشگری سودآوری مالی زیادی در بسیاری از کشورها بهدنبال دارد اما این سؤال مطرح است که چرا در کشور ما با وجود ظرفیتهای غنی در حوزه گردشگری هنری بهویژه در بخش سینما مغفول مانده است. بزرگترین میراث سینمای ایران، شهرک سینمایی تلویزیونی ایران یا همان شهرک غزالی ظرفیت زیادی برای حضور گردشگران از سراسر دنیا را دارد و تاکنون بهعنوان لوکیشن برای بسیاری از فیلمها و سریالها مانند «هزار دستان»، «کارگاه علوی»، «کیف انگلیسی»، «شب دهم»، «مدار صفر درجه» و … مورد استفاده قرار گرفته است. ساخت سریالها و فیلمهای تلویزیونی و سینمایی چون «یوسف پیامبر»، «پایتخت»، «اخراجیهای ۱ و ۲»، «تنگه ابوقریب» و «نفوذ» موجب شده تا بازدید از شهرک سینمایی انقلاب و دفاعمقدس برای بسیاری از علاقهمندان جذاب باشد. البته لوکیشنهای جذابی هم وجود دارد که مورد استفاده فیلمها و سریالهای درام و طنزی مانند سریال «بانوی عمارت»، «قصههای مجید»، «پدرسالار»، «قهوه تلخ» و «شهرزاد» قرار گرفتند و حضور در این لوکیشنها میتواند برای گردشگران داخلی و خارجی جذاب باشد. در بخش گردشگری ادبی هم جذابیتهای زیادی وجود دارد و قطعا بازدید از محل زندگی نیما یوشیج در یوش یا خانه شهریار در تبریز برای بسیاری جذاب است یا کسی که رمان «کلیدر» محمود دولتآبادی را خوانده باشد، دلش میخواهد روستاهای شمال خراسان که محل وقوع این رمان است را ببیند.
پورحسینی میافزاید: «مشکل اصلی ما در زمینه گردشگری هنری این است که این بخش در کشور ما درست تبیین نشده است. در قدم اول باید اتاق فکری تشکیل شود و صاحبنظران جایگاه این بخش از گردشگری را تبیین کنند تا ما را به چشماندازی روشن برساند و سپس براساس این چشمانداز یکسری استراتژیها تعریف کنند. البته طرحهایی هم که تاکنون از سوی برخی از ایدهپردازان ارائه شده هیچ زمان از سوی معاونت گردشگری وقت جدی گرفته نشد و مورد پیگیری قرار نگرفت. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که ارائه طرحهای گردشگری هنری به دور از اغراق باید دقیق و شفاف و درست طرح شود بهطوری که واقعبینانه باشد».
همافزایی بین سینما و گردشگری
با توجه به مشکلات اقتصادی و بحران کرونا، سفرهای هنری در داخل کشور و بازدید از لوکیشنهای سینمایی یا مکانهای ادبی میتواند برای گردشگران جذاب و کمهزینه باشد البته اگر این مکانها در شهر محل سکونت هم باشد، سفری کوتاه و در عین حال لذتبخش خواهد بود. گرفتن عکسهای یادگاری از این مکانها و نوشتن خاطرات میتواند موجب معرفی و شناساندن تاریخ سینما و همچنین تاریخ ادبی کشور شود. دانشآموخته مدیریت کسبوکار در گردشگری میگوید: «گردشگری هنری برای کلانشهری مانند تهران ظرفیت بسیار بالایی دارد. از طرفی این مکانهای خاطرهانگیز و نوستالژیک از طریق چرخش مالیای که بهدنبال خود میآورند، میتوانند به خوبی حفظ شوند. در این بین، بازدید از چنین مکانهایی حال مردم را نیز خوب میکند و میتواند تابآوری فرهنگی ما را بیش از پیش بالا ببرد».
گردشگری هنری همچنین میتواند موجب پیوند حوزه گردشگری با سینما و ادب کشور شود. پورحسینی در این خصوص میگوید: «وقتی حوزه سینما، ادب و گردشگری با هم همافزایی پیدا کنند، اتفاقاتی غیرقابلتصور پیش خواهد آمد و هر سه حوزه رونق خواهند گرفت. ما طی سالهای گذشته، شاهد جریانات فرهنگی خوبی در کشور بودیم و امیدوارم در سالهای آینده با ایجاد ظرفیتهای گردشگری هنری شاهد رشد بیشتر این دو حوزه در کنار هم باشیم. ظرفیت فضای مجازی نیز بسیار میتواند در پیشبرد اهداف گردشگری هنری بسیار کارآمد و مؤثر عمل کند. اگر واقعبینانه به این بخش نگریسته شود، اساسا مانعی بر سر راه تحقق اهداف این نوع گردشگری وجود ندارد، فقط باید آستین همت را بالا زد و کار را شروع کرد. اما آنچه هست درکنشدن درست موضوع از سوی بخش خصوصی و کمکاری وزارت گردشگری برای اجرای مقدمات گردشگری هنری است و مطالبهگریای که وجود ندارد. چه بخواهیم چه نخواهیم سینما بخشی از خاطرات ماست. ما بخشی از رویاهایمان را با لوکیشنها و قصههایش گذراندهایم که میتواند تبدیل به خاطره در حوزه گردشگری شود. معتقدم اگر سینما هنر رویاسازی است، گردشگری هم هنر خاطرهسازی است و این دو در کنار هم میتوانند بسیار سازنده و اثرگذار باشند و رؤیا را تبدیل به خاطره کنند».