جای خالی خط ملی پیشگیری از خودکشی
امیرحسین جلالی ندوشن- روانپزشک اجتماعی
کووید با همه محدودیتهایی که ایجاد میکند، سوگواریهای بیآغوشی که به همراه دارد، فاصلهها و جداییهایی که میاندازد و تأثیر گریزناپذیری که بر سبک زندگی افراد دارد، بیتردید عاملی جدی و تهدیدآمیز برای سلامت روانی اشخاص و جامعه است و این پیشگویی دور از انتظار نیست که ما با پاندمی اختلالات روانی در سطح جهانی و اپیدمی آن ازجمله افسردگی در ایران در آینده نزدیک روبهرو خواهیم شد و حتی شاید همین حالا هم در حال تجربه موجهای تازه آن باشیم. ضمن اینکه ما جز بحران کرونا، بحرانهای دیگری را در ایران و خاورمیانه تجربه میکنیم که سرعت شیوع این اختلالات را بیشتر میکند. سیاستگذاران باید دقت کنند که افسردگی، از انسان موجودی را میسازد که بهمرور انگیزه خود را از دست میدهد و هیچ تصویری از آینده ندارد، همچنین باعث میشود فرد تنش زیادی را تجربه کند و نتواند روی اهداف خود متمرکز شود، چنین فردی در قامت نیروی انسانی قطعا روی کارکرد اجتماعی سازمانها، نهادها و دستگاه دولت بسیار تأثیرگذار است و میتواند اختلال زیادی را در اداره و پیشبرد امور ایجاد کند. جز کاهش کارآمدی منابع انسانی کشور، ما با افرادی روبهرو خواهیم شد که علامتهای افسردگی آشکارا دارند و زمینهساز بروز خشونت خواهند شد که تهدیدی برای جامعه هستند. تمایل به خودکشی نیز از دیگر علائم بروز افسردگی است که اگر در پیشگیری از آن اقدامی صورت نگیرد، میتواند مانند یک ویروس بین افراد دارای اختلال افسردگی شیوع پیدا کند. بنابراین به نفع دولتمردان است که برای سلامت روانی جامعه اهمیت قائل شوند و برنامه ویژهای تدارک ببینند. هماکنون در ایران اقداماتی انجام میشود اما بسیار پراکنده و اندک است؛ مثلا درباره خودکشی که یکی از موضوعات مهم به شمار میرود ما همچنان یک خط ملی بحران خودکشی نداریم که اگر فردی تفکر خودکشی دارد، مستقیم با آن تماس بگیرد یا نهادهایی که در دولت به موضوع سلامت روان میپردازند بسیار پراکنده و دور از هم و جزیرهای فعالیت میکنند و روحیه گروهی برای پیشبرد برنامهها و اهداف ندارند و همین مسئله باعث هدررفت منابع ولو اندک هزینه شده، میشود. در واقع اپیدمی کرونا همانطور که بسیاری از کمبودها و نواقص را در بخشهای دیگر آشکار کرد در اینجا هم خطاهای مدیریتی و برنامهریزی را نشان داد. تأکید داریم که تا وقتی متولی سلامت روان در ایران در حد یک اداره در وزارت بهداشت است، راه به جایی نمیبریم. باید برای پیشگیری و درمان اختلالات روانی موجود در جامعه که رو به افزایش است، یک معاون سلامت روان در حد سایر معاونتهای وزارت بهداشت داشته باشیم که بودجه و امکانات و برنامههای دقیقی داشته باشد و بتواند سیاست واحدی را در این حوزه پیش ببرد. تشکیل کمیتهای در دل ستاد ملی کرونا را به فال نیک میگیرم چون تا به این اندازه هم به موضوع سلامت روان جامعه پرداخته نشده بود. رئیسجمهور همچنین باید بداند که ما نیاز به یک نقشه راه و اقدام ملی در زمینه سلامت روان داریم؛ نقشهای که باید در سطح هیأت وزیران بررسی شود و برای آن برنامهریزی کنند و رئیسجمهور یا معاون اول او سند آن را برای اجرا به دستگاههای مربوط ابلاغ کنند.