وقتی از دو حرف میزنیم/ میدوم تا زنده بمانم
بهناز نصرتی
«چرا دوباره دارم این کار را میکنم؟»، «در این گرما چرا باید بدوم اصلا؟» کافی است چند باری بهطور منظم در هفته کفشهای ورزشیتان را بپوشید و سراغ دویدن بروید، تا خیلی زود زیر سیل این سؤالها کمر خم کنید. این سؤالها با دویدن شروع میشوند اما هرگز تمام نمیشوند. فقط برای هفتهها و ماههای اول دوییدن نیست، حتی اگر سالها در حال دویدن باشید این چالش همیشگی درونی را با خود خواهید داشت؛ چالشی که فقط مختص زمان دویدن نیست، از لحظهای که تصمیم میگیرید لباسهای راحتی خانه را دربیاورید و خودتان را در معرض دویدن قرار دهید سراغ شما میآید.
بله، دویدن کار سختی است، درواقع کار طاقتفرسایی است. شما باید از ناحیه امن خود خارج شوید و فشاری بهخود وارد کنید که انتخاب خودتان است. اما در عوض لذتی که به شما میبخشد کاری میکند که با آغوشی باز به استقبال آن بروید. از ترشح هورمونهایی که بعد از هر ورزشی در بدن اتفاق میافتد حرف نمیزنم، منظورم لذتی شخصی و منحصربهفرد است که فقط خودت از آن سردرمیآوری. با وجود همه احوالات مشترک دوندهها (چه مبتدی و چه حرفهای)، از هر دوندهای سؤال کنید بدون شک از حالی غیرقابلتوصیف حرف میزند که توضیحی برای آن ندارد، فقط می داند که دوست دارد دوباره آن را تجربه کند.
شاید نکته اصلی همین باشد، خلوتی با خودتان که هیچکس دیگری به آن راه ندارد. حتی اگر به صورت حرفهای دویدن را دنبال و با مربی کارکشتهای تمرین کنید و تیمی پیش بروید، بازهم در بیشتر لحظات دویدن تنهایید. تنهایی خودخواستهای که رنگ و بویی از ریاضت دارد، دشوار است اما با میل و اشتیاق آن را انجام میدهید.
معمولا کسانی که تازه وارد دنیای دویدن شدهاند (و حتی قدیمیترها) مدام با هیجان از دویدن حرف میزنند و سعی میکنند شما را متقاعد کنند که بدوید. آنها یادآور دورهای هستند که در هر محفلی افرادی پیدا میشدند که شما را به شبکههای هرمی دعوت کنند. این روزها هم در هر جمعی احتمال این وجود دارد یکی دو نفر پیدا شوند که دویدن را «پرزنت کنند» و ازقضا هرچه روزگار سختتر میشود، بیشتر به چنین افرادی برمیخورید.
دوندهها مدام میخواهند افرادی را که دوست دارند، در این تجربه سهیم کنند، مانند وقتی که فیلم فوقالعادهای میبینید و تلاش میکنید دوستانتان هم آن را ببینند تا با هم از لذتی مشترک حرف بزنید.
این روزها اگر پای صحبت دوندهها بنشینید، یعنی کسانی که فارغ از مسافت، دویدن، دغدغه آنهاست، از معجزه دویدن در روزگار کرونا و مشکلات اجتماعی و اقتصادی خواهید شنید. البته که حرفهایشان بهنظرتان اغراقآمیز خواهد آمد، تا زمانی که خودتان وارد دنیایشان شوید و تجربه شخصی و خاص خودتان را داشته باشید. آن وقت شما هم معجزه آن را خواهید دید: هنوز میتوان زندگی کرد چون میتوان دوید و زنده ماند.