
ال سید؛ فیلم حماسی آنتونی مان ۶۰ ساله شد
در ستایش قهرمان

سعید مروتی ـ روزنامهنگار
از مهمترین فیلمهای حماسی تاریخی هالیوود که در زمان مناسب (ابتدای دهه 60میلادی) و بهترین عوامل پشت و جلوی دوربین ساخته شد و بعد از گذشت ۶ دهه همچنان میتوان با صفت خیرهکننده از آن یاد کرد.
«ال سید» از جاودانههای سینمای کلاسیک و محصول تسلط و اشراف آنتونی مان شهره به بهرهبرداری دراماتیک از فضا و مکان و تواناییاش در خلق قهرمان است. کارگردانی که از فیلم نوآر و وسترن به فیلم تاریخی، حماسی رسید. یک کلاسیک به تمام معنا که تقابل خیر و شر و قهرمان و ضدقهرمان را با مهارت برآمده از سالها وسترنسازی، با نبوغ و خلاقیتی همراه میکند که منتقدان به واسطه عادت قدیمیشان در جدی نگرفتن فیلمهای عظیم و فاخر، علاقه چندانی به کشفش نشان ندادند. السید همان قدر هنرمندانه است که وسترنهای روانشناسانه مان با بازی جیمز استوارت و همان قدر خلاقانه که در نوآرهای کم هزینه و جمع جور کارگردان در دهه 40 میلادی. فیلمنامه پر و پیمان فیلیپ یوردان و فردریک م. فرانک فرصتی مغتنم برای آنتونی مان فراهم کرد تا بار دیگر هنرش در قصهگویی با دوربین را نمایان کند. درحالیکه «سقوط امپراتوری روم» فیلم تاریخی بعدی آنتونی مان با زیبایی غمانگیزش، اندوه و شکست را دراماتیزه میکند، ال سید بیش از هر چیز فیلمی است در ستایش قهرمان؛ قهرمانی که از جهانی اسطورهای میآید و عدالتخواه بودنش میتواند از او قهرمانی سوسیالیستی هم بسازد و اصولگراییاش وجوه اسطورهایاش را موکد کند؛ قهرمانی تمام عیار که چارلتون هستون در بهترین حضور سینماییاش به آن جان میبخشد.
یک سال قبل از السید، آنتونی مان قرار بود کارگردان «اسپارتاکوس» باشد که با تصمیم ستاره/ تهیهکننده فیلم، کرک داگلاس در همان اوایل فیلمبرداری، اخراج شد و جای خود را به استنلی کوبریک جوان داد. السید احتمالا با انرژی و انگیزهای مضاعف ساخته شد تا آنتونی مان نشان دهد برای اسپارتاکوس هم کارگردان مناسبی بوده و بیدلیل اخراج شده است. فیلم از این نظر یک جور اعاده حیثیت حرفهای از کارگردان نامدارش هم هست که یک سال قبلش فرصت ساختن اسپارتاکوس را از دست داده و عرصه را به کوبریک جوان واگذار کرده بود. ال سید با انرژی آزاد نشده اسپارتاکوس ساخته شد.
السید که در اینجا و در این سالها، بیشتر با تفسیرهای ایدیولوژیک مواجه شده و ارزشهای سینمایی و قهرمان اسطورهای تحتالشعاع برداشتهای ناصواب قرار گرفته، سالها فیلم محبوب ایرانیان بوده است. با دوبلهای درخشان و در راسش صدای رسا و مردانه منوچهر اسماعیلی به جای چارلتون هستون که برای ما سازنده بخشی از کاراکتر قهرمان است؛ قهرمانی که مهر و خشم را توامان دارد؛ قهرمانی که برای دفاع از شرافتش مجبور به دوئل با پدر محبوبهاش میشود و او را به قتل میرساند. چهره غمگین و سیاهپوش سوفیا لورن و عشقی که در نهایت به نفرت تبدیل نمیشود و با بازگشت به سمت قهرمان، دوباره احیا میشود رمانس فیلم السید را شکل میدهد. فیلم در زمانی طولانی (نزدیک به ۳ ساعت) فرصت کافی برای پرداختن به کاراکترها و پروراندن داستان پر جزئیات و خلق سکانسهای عظیمی را دارد که فقط با مهارت حرفهای ساخته نشدهاند و خلاقانه نیز هستند. این هنر آنتونی مان است که از هر نبرد و رؤیایی، به درام میرسد و حادثهپردازی را در خدمت شخصیتپردازی بهکار میگیرد.
نعش بیجان ال سید به روی اسبش و حرکت به میدان جنگ و ندای فراموش نشدنی «السید زنده است!» کارکرد اسطورهای قهرمان آنتونی مان را تکمیل میکند. این شورانگیزترین پایان بندی همه فیلمهای حماسی تاریخی سینمای کلاسیک است. فریاد رسای السید زنده است، در یادها میماند همانطور که فیلم آنتونی مان بعد از گذشت ۶۰ سال همچنان تماشایی «بزرگ» و باشکوه مانده است.
شناسنامه
کارگردان: آنتونی مان
نویسنده فیلمنامه: فیلیپ یورتان و فردریک م. فرانک
موسیقی: میکلوش روزا
مدیر فیلمبرداری: رابرت کراسر
بازیگران: چارلتون هستون، سوفیا لورن، خوزه فرر، راف والونه، داگلاس ویلمر، هربرت لوم، گری ریموند، ژنه ویو پاژ، باربارا اورست،فرانکو فانتازیا واندرو کروکشنک
محصول آمریکا و ایتالیا
ا کران: ۱۹۶۱
مدت زمان: ۱۸۴ دقیقه
اسپانیا، قرن یازدهم. «رودریگو دیاس» (هستون)، وطنپرست اسپانیایی، که سودای متحد کردن نیروهای پراکنده کشورش را برای مقابله با حملات قبایل آفریقایی «مور» در سر میپروراند، در آستانه ازدواج با دختر شوالیه قهرمان امپراتوری (لورن) نیز هست اما بهدلیل آزاد کردن چند اسیر جنگی متهم به خیانت میشود. دیاس برای پاک کردن این لکه ننگ، مجبور به دوئل با پدر محبوبهاش میشود و او را میکشد و ...