سرزمین آرامش ممنوع
4نکته درباره فرهاد مجیدی که گفتوگوی اخیرش،خشمی کمسابقه را نشان میدهد
بهروز رسایلی| در شرایطی که لیگ برتر تعطیل است و همه نگاهها به تیم ملی دوخته شده، فرهاد مجیدی در یک مصاحبه آتشین ویدئویی موضع تندی علیه مدیران قبلی و فعلی باشگاه استقلال اتخاذ کرد. سرمربی آبیها از یک فاجعه مالی خبر داد و صراحتا مسئولان باشگاه را به ناتوانی در اداره امور تیم متهم کرد. در مورد آنچه مجیدی گفته، چند نکته وجود دارد.
استفاده از اسم رمز قلعهنویی
این سومین بار است که فرهاد مجیدی هدایت استقلال را برعهده گرفته. او بار اول در هفتههای پایانی لیگ هجدهم جانشین وینفرد شفر شد، بار دوم در نیمفصل دوم لیگ نوزدهم جای استراماچونی را گرفت و حالا هم جانشین محمود فکری شده است. مجیدی در مصاحبه تازهاش میگوید:«این هم از شانس من است که هر زمانی استقلال را گرفتم، تیم بیپول بود.» اتفاقا عین این حرف را بارها و بارها امیر قلعهنویی به زبان آورده است. پرافتخارترین سرمربی استقلال هم که 4مرتبه هدایت این تیم را برعهده داشته، عقیده دارد همیشه بیپولی استقلال به او رسیده. بقیه مربیان هم کموبیش از این موضوع شکایت داشتهاند و این چیزی نیست که فقط محدود به همین 2نفر باشد. واقعیت آن است که پرسپولیس و استقلال معمولا مشکلات مالی دارند و این ربطی به بخت و اقبال مربیان ندارد. بهعنوان مثال پرویز مظلومی شاید در لیگ یازدهم یکی از پرستارهترین استقلالهای تاریخ را در اختیار داشت، اما باشگاه بین 2 نیمفصل در حفظ همین فرهاد مجیدی موفق نبود و تیم بهشدت ضرر کرد.
فرهاد کجا حق دارد؟
مجیدی لابهلای گلایههایش به این نکته اشاره میکند که امین قاسمینژاد بهعنوان تنها نام درجشده در لیست خرید زمستانی او جذب نشد، اما پرسپولیس توانست شهریار مغانلو را از سانتاکلارا پرتغال بگیرد و سپاهان هم احسان حاجصفی را از تراکتور گرفت. در این زمینه حق با مجیدی است. شاید جذب قاسمینژاد برای استقلال گران درمیآمد، اما بیگمان حضور مغانلو و ترابی در پرسپولیس یا حاجصفی در سپاهان هم ارزان نبوده است. بالاخره برای رقابت باید هزینه کرد و مدیریت استقلال در این مورد نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد. در مورد افزایش چشمگیر رقم قراردادها هم حق با مجیدی است و گزارشها حکایت از جهش قیمت باورنکردنی بازیکنان دارد. گویا مدیریت قبلی اصلا در قید و بند تعهدی که ایجاد میکرده نبوده است. احمد سعادتمند هر که را خرید با قیمت بالا گرفت و در مورد برخی بازیکنان صاحب قرارداد هم اقدام به افزایش وحشتناک دستمزدها کرد. بهعنوان مثال رشید مظاهری آنقدر قرارداد عجیبی بسته بود که بخش زیادی از انرژی مدیران کنونی باشگاه صرف تعدیل دستمزد او شد. طبیعتا دود این شرایط توی چشم فرهاد مجیدی و مسئولان فعلی باشگاه میرود.
فرهاد کجا حق ندارد؟
داور داربی آخر یک پنالتی به نفع استقلال نگرفته و اغلب کارشناسان هم آن را تأیید کردهاند. استقلال ضرر کرد، اما همهچیز تمام شد و رفت. اینکه هنوز فرهاد دنبال آن است که ببیند چه برخوردی با داور شد، هیچ فایدهای به حال استقلال ندارد. در داربی رفت هم داور مسابقه باید عارف غلامی را اخراج میکرد و نکرد؛ طبیعتا آنجا هم پیگیری ماجرا نمیتوانست برای پرسپولیس مشکلگشا باشد. همچنین ادعای مجیدی در مورد کمبود بازیکن در استقلال و عدمتوازن این تیم جای بحث دارد. از نظر فنی قصد به چالش کشیدن این ادعا را نداریم، اما نکته اینجاست که مجیدی با علم به همین شرایط هدایت استقلال را برعهده گرفته و به هیچوجه حق اعتراض ندارد. او زمانی که پیشنهاد جانشینی با محمود فکری را دریافت کرد، میدانست که این تیم چه مهرههایی دارد و با چه ضعف و کمبودهایی طرف است. بنابراین حالا دیگر برای اعتراض خیلی دیر شده است.
سنت همیشگی استقلال
در نهایت بهنظر میرسد اختلاف سرمربی با مدیران باشگاه، به سنت همیشگی استقلالیها تبدیل شده است. به یاد بیاورید زمانی را که علیرضا منصوریان در آن برنامه معروف 90 با افتخاری مدیرعامل و ملکی، عضو هیأتمدیره باشگاه جدل لفظی پیدا کرد. بعد هم نوبت وینفرد شفر شد که سر تمرین راهش ندادند و شکایت کرد. نفر بعدی آندرا استراماچونی بود که اصلا بهخاطر عدمپایبندی باشگاه به تعهداتش ول کرد و رفت. ماجراهای فرهاد مجیدی و سعادتمند هم که مدتها تیتر اول رسانهها بود. مدیران بعدی محمود فکری را آوردند، اما هرگز بهطور کامل و قوی از او حمایت نکردند و حالا هم استارت درگیریهای مجیدی با مددی و مدیران فعلی استقلال خورده است. خلاصه اینکه بهنظر میرسد آرامش برای استقلال «حرام» است.